1. before you cash a check you have to endorse it
پیش از نقد کردن چک باید پشت آن را امضا بکنی.
2. The National Executive is expected to endorse these recommendations.
[ترجمه ترگمان]انتظار می رود که مدیر اجرایی ملی این توصیه ها را تایید کند
[ترجمه گوگل]انتظار می رود که اداره ملی این توصیه ها را تایید کند
3. No one is foolish enough to endorse it.
[ترجمه لیلا] هیچ کس انقدر احمق نیست که آن را تایید کند
[ترجمه Amirreza] هیچ کس انقدر احمق نیست که آن را امضا کند
[ترجمه ترگمان]هیچ کس به اندازه کافی احمق نیست که تاییدش کنه
[ترجمه گوگل]هیچ کس به اندازه کافی احمق نیست که آنرا تایید کند
4. I can endorse their opinion wholeheartedly.
[ترجمه ترگمان]من می تونم عقیده شون رو با صداقت تایید کنم
[ترجمه گوگل]من می توانم نظر خود را با تمام وجود متقاعد کنم
5. The Prime Minister is unlikely to endorse this view.
[ترجمه ترگمان]بعید به نظر می رسد که نخست وزیر این دیدگاه را تایید کند
[ترجمه گوگل]بعید است که نخست وزیر این دیدگاه را تایید کند
6. Endorse the check on the back.
[ترجمه ترگمان]چک را از پشت چک کن
[ترجمه گوگل]تأیید چک در پشت
7. The plan does not explicitly endorse the private ownership of land.
[ترجمه ترگمان]این طرح صراحتا مالکیت خصوصی زمین را تایید نمی کند
[ترجمه گوگل]این طرح مالکیت خصوصی زمین را به صراحت تایید نمی کند
8. The payee of the cheque must endorse the cheque.
[ترجمه ترگمان]The چک باید چک را تایید کند
[ترجمه گوگل]پرداخت کننده چک باید چک را تأیید کند
9. One of its first actions was to endorse Putin's idea of restoring the Soviet national anthem written for Joseph Stalin.
[ترجمه ترگمان]یکی از اولین اقدامات آن، تایید ایده پوتین در احیای سرود ملی اتحاد جماهیر شوروی بود که برای جوزف استالین نوشته شده بود
[ترجمه گوگل]یکی از اولین اقدامات آن حمایت از ایده پوتین برای بازگرداندن سرود ملی اتحاد جماهیر شوروی بود که برای جوزف استالین نوشته شده بود
10. On April 4 Rocard called a conference to endorse a plan to strengthen anti-racist legislation and tolerance of immigrants.
[ترجمه ترگمان]در ۴ آوریل Rocard کنفرانسی را برای تایید طرحی برای تقویت قوانین ضد نژادپرستی و تحمل مهاجران دعوت کرد
[ترجمه گوگل]در روز 4 آوریل، راوارد یک کنفرانس را برای تأیید برنامه ای برای تقویت قوانین ضد نژادپرستانه و تحمل مهاجران به نام 'کنفرانس' اعلام کرد
11. I fully endorse the measures taken to improve safety standards.
[ترجمه ترگمان]من به طور کامل معیارهای اتخاذ شده برای بهبود استانداردهای ایمنی را تایید می کنم
[ترجمه گوگل]من به طور کامل اقدامات لازم برای بهبود استانداردهای ایمنی را تایید می کنم
12. This is a position we would also endorse for language work.
[ترجمه ترگمان]این موضعی است که ما همچنین برای کار زبان نیز تایید می کنیم
[ترجمه گوگل]این موقعیتی است که ما می توانیم برای کار زبان هم تایید کنیم
13. In practice this book will endorse action accounts.
[ترجمه ترگمان]در عمل، این کتاب حساب عملی را تایید می کند
[ترجمه گوگل]در عمل این کتاب حساب های عملی را تایید می کند
14. The tenor of the above letter seems to endorse rather than diminish that inference - Ed.
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که مفهوم کلی نامه بالا به جای کاهش آن استنباط، تایید می شود - اد
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد تنور نامه فوق الذکر به جای کاهش دادن این استنباط - اد
15. We would not endorse civil disobedience.
[ترجمه ترگمان]ما از نافرمانی مدنی حمایت نمی کنیم
[ترجمه گوگل]ما نافرمانی مدنی را تأیید نمی کنیم