کلمه جو
صفحه اصلی

cartel


معنی : کارتل، اتحادیه صاحبان صنایع مشابه
معانی دیگر : (اقتصاد) کارتل (اتحاد شرکت ها یا صنایع و غیره به منظور ایجاد انحصار یا تعیین قیمت ها وغیره)، دعوت کتبی برای نبرد تن به تن (دوئل)، معاهده ی بین کشورهای در حال جنگ (مثلا در مورد مبادله ی اسیران)

انگلیسی به فارسی

اتحادیه صاحبان صنایع مشابه، کارتل


کارتل، اتحادیه صاحبان صنایع مشابه


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: an international group of independent businesses formed to control production and prices and to restrict competition in certain business enterprises.
مشابه: bloc, consortium, federation, monopoly, syndicate, trust

(2) تعریف: a written agreement between warring governments, esp. for an exchange of prisoners.
مترادف: accord
مشابه: agreement

• syndication, association of businesses, economic monopoly
a cartel is an association of similar companies or businesses that have grouped together in order to prevent competition and to control prices.

دیکشنری تخصصی

[حقوق] کارتل (اتحاد تولید کنندگان محصول مشابه، به منظور تسلط بر بازار)

مترادف و متضاد

کارتل (اسم)
cartel

اتحادیه صاحبان صنایع مشابه (اسم)
cartel

group which shares business interest


Synonyms: bunch, chain, combine, conglomerate, consortium, corporation, crew, crowd, gang, holding company, megacorp, mob, monopoly, multinational, outfit, plunderbund, pool, ring, syndicate, trust


جملات نمونه

1. international oil companies formed a large cartel and controlled the prices
شرکت های بین المللی نفت کارتل بزرگی را تشکیل دادند و قیمت ها را تحت کنترل خود درآوردند.

2. A journalist managed to infiltrate the powerful drug cartel.
[ترجمه ترگمان]یه روزنامه نگار تونست به مافیای مواد مخدر نفوذ کنه
[ترجمه گوگل]یک روزنامه نگار موفق به نفوذ کارتل قدرتمند مواد مخدر شد

3. He acted as a frontman for a drugs cartel.
[ترجمه هدیه مهاجر] اون به عنوان شخص اول یک مافیای مواد مخدر عمل می کرد
[ترجمه ترگمان]اون به عنوان یه مافیای مواد مخدر عمل می کرد
[ترجمه گوگل]او به عنوان یک قهرمان برای کارتل مواد مخدر عمل کرد

4. The cartel was prepared to make a special effort to bring him home early.
[ترجمه ترگمان]کارتل برای اولین بار سعی کرده بود او را زودتر به خانه برساند
[ترجمه گوگل]کارتل آمادگی خاصی برای تهیه او به خانه داشت

5. Meanwhile, the Medellin drug cartel has been largely dismantled and its leader, Pablo Escobar, was killed.
[ترجمه ترگمان]در همین حال، کارتل مواد مخدر Medellin به طور گسترده از بین رفته است و رهبر آن پابلو اسکوبار، کشته شده است
[ترجمه گوگل]در همین حال، کارتل مواد مخدر مدالین تا حد زیادی از بین رفته است و رهبر آن، پابلو اسکوبر، کشته شد

6. There were other unsubstantiated reports, however, that Cali cartel leaders might also take advantage of the government's surrender offer.
[ترجمه ترگمان]با این حال، گزارش unsubstantiated دیگری وجود دارد که رهبران کارتل کالی ممکن است از پیشنهاد تسلیم دولت بهره مند شوند
[ترجمه گوگل]با این وجود، گزارش های غیر قابل اثبات وجود دارد که رهبران کلیدی کارتل نیز ممکن است از تسلیم شدن دولت استفاده کنند

7. The cartel succeeded beyond its wildest dreams: by last month the price was brushing $ 30.
[ترجمه ترگمان]کارتل بعد از شدیدترین dreams موفق شد: تا ماه گذشته قیمت آن ۳۰ دلار بود
[ترجمه گوگل]این کارتل در ماه گذشته بیش از وحشی ترین آرزوهایش موفق به فروش 30 دلار شد

8. In addition, a trademark of the cartel was to burn their enemies' corpses beyond recognition, according to the testimony.
[ترجمه ترگمان]به علاوه، بر طبق این شهادت، علامت تجاری این کارتل شامل سوزاندن اجساد دشمنانشان بوده است
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، یک علامت تجاری کارتل این بود که طبق شهادت، اجساد دشمنان آنها را فراتر از تشخیص دهد

9. Even heads who do not share this cartel mentality may find that aggressive expansion is not worth the candle.
[ترجمه ترگمان]حتی رهبرانی که این ذهنیت کارتل را به اشتراک نمی برند، ممکن است متوجه شوند که توسعه تهاجمی ارزش شمع را ندارد
[ترجمه گوگل]حتی سران کسانی که این ذهنیت کارتل را به اشتراک نمی گذارند ممکن است دریابند که گسترش تهاجمی ارزش شمع ندارد

10. This sounds as if they are joining the cartel, but it will cut world production by only 1/2%.
[ترجمه ترگمان]این به نظر می رسد که آن ها در حال ملحق شدن به کارتل هستند، اما تولید جهانی را تنها با ۱ \/ ۲ % کاهش می دهد
[ترجمه گوگل]این به نظر می رسد که آنها در حال پیوستن به کارتل هستند، اما تولید جهانی را فقط 1/2 درصد کاهش خواهد داد

11. These cartel prices were then rubber-stamped by the member state governments.
[ترجمه ترگمان]سپس قیمت این کارتل مواد مخدر توسط دولت های عضو دولت انتخاب شد
[ترجمه گوگل]این قیمت های کارتل پس از آن توسط دولت های عضو دولت توسط مجرم شناخته شد

12. This abolished the interest rate cartel between banks and at the same time removed quantitative restrictions upon the level of bank lending.
[ترجمه ترگمان]این امر باعث حذف کارتل نرخ بهره میان بانک ها و همزمان حذف محدودیت های کمی در سطح وام های بانکی شد
[ترجمه گوگل]این کارتل بین نرخ بهره را بین بانک ها لغو کرد و در عین حال محدودیت های کمی را بر سطح وام های بانکی برداشت

13. Prosecutors said the cartel wanted to increase its presence in Baja California, which is dominated by the Arellano F lix cartel.
[ترجمه ترگمان]دادستان ها گفتند که کارتل به دنبال افزایش حضور خود در باخا کالیفرنیا است که تحت سلطه کارتل Arellano اف lix قرار دارد
[ترجمه گوگل]دادستان گفت که کارتل می خواست حضور خود را در باجای کالیفرنیا، که توسط کارتل 'Arellano F lix' تحت سلطه قرار دارد، افزایش یابد

14. The generally acknowledged leader of the cartel is Benjamin Arellano, who usually keeps a low profile.
[ترجمه ترگمان]معمولا رهبر این کارتل، بنجامین Arellano است که معمولا یک پروفایل پایین نگه می دارد
[ترجمه گوگل]رهبر به طور کلی تصدیق کارتل بنجامین Arellano است، که معمولا مشخصات پایین نگه می دارد

15. The elimination of Gustavo has weakened the drug cartel.
[ترجمه ترگمان]حذف کردن \"گوستاوو\"، مافیای مواد مخدر رو ضعیف کرده
[ترجمه گوگل]از بین بردن گوستاوو کارتل مواد مخدر را تضعیف کرده است

International oil companies formed a large cartel and controlled the prices.

شرکت‌های بین‌المللی نفت کارتل بزرگی را تشکیل دادند و قیمت‌ها را تحت کنترل خود درآوردند.


پیشنهاد کاربران

اتحادیه انحصاری

کارتل روغن ( زیر ماشین قرار دارد و روغن ماشین در آن ریخته میشود )

cartel ( اقتصاد )
واژه مصوب: کارتل
تعریف: توافقی برای تنظیم قیمت که به صورت رسمی یا غیررسمی بین شماری از بنگاه ها شکل می گیرد


کلمات دیگر: