کلمه جو
صفحه اصلی

osteoarthritis


(پزشکی) ورم مفاصل و استخوان ها، استخوان تبسی، آماس مفصلی - استخوانی، آماس مفصلی استخوانی

انگلیسی به فارسی

(پزشکی) ورم مفاصل و استخوانها، استخوان تبسی، آماس مفصلی - استخوانی


آرتروز


انگلیسی به انگلیسی

• degenerative arthritis which occurs especially in elderly people (medicine)

جملات نمونه

1. A more recent trial in osteoarthritis showed no effect from Rhus toxicodendron when compared with placebo.
[ترجمه ترگمان]آزمایش اخیر در آرتروز، اثر from toxicodendron را در مقایسه با placebo نشان نداد
[ترجمه گوگل]یک آزمایش جدید اخیر در مورد استئوآرتریت، در مقایسه با دارونما اثری از سم زدندرون را ندارد

2. The patients studied suffered from either osteoarthritis or rheumatoid arthritis.
[ترجمه ترگمان]بیمارانی که مورد مطالعه قرار گرفتند از آرتروز و یا روماتیسم rheumatoid رنج بردند
[ترجمه گوگل]بیمارانی که از استئوآرتریت یا آرتریت روماتوئید رنج می برند

3. Patients with osteoarthritis have a progressive destruction of joint tissue which can be exactly quantified.
[ترجمه ترگمان]بیماران مبتلا به آرتروز، یک تخریب پیشرونده از بافت مشترک دارند که می تواند به طور دقیق تعیین شود
[ترجمه گوگل]بیماران مبتلا به استئوآرتریت دچار تخریب پیشرفته بافت مفصلی می شوند که دقیقا قابل اندازه گیری هستند

4. Osteoarthritis is a degenerative joint disease due to the wear and tear of joint cartilage.
[ترجمه ترگمان]Osteoarthritis یک بیماری مشترک فاسد کننده به خاطر سایش و پارگی غضروف مفاصل است
[ترجمه گوگل]استئوآرتریت یک بیماری مفصلی دژنراتیو است که به علت سایش و پاره شدن غضروف مفصلی است

5. Here is another example of degenerative osteoarthritis in which there is prominent "lipping" of the vertebrae.
[ترجمه ترگمان]در اینجا مثال دیگری از آرتروز فاسد وجود دارد که در آن \"lipping\" از ستون فقرات وجود دارد
[ترجمه گوگل]در اینجا نمونه دیگری از استئوآرتریت دژنراتیوانی است که در آن 'چسباندن' مهره ها برجسته است

6. Osteoarthritis is a degenerative disorder of the synovial joints that is characterised by joint pain, stiffness and limited range of movement.
[ترجمه ترگمان]Osteoarthritis یک اختلال فاسد کننده از the synovial است که با درد مفاصل، سفتی و گستره محدود حرکت مشخص می شود
[ترجمه گوگل]استئوآرتریت یک اختلال دژنراتیو در مفصل سینوویال است که با درد مفاصل، سختی و محدود بودن محدوده حرکت مشخص می شود

7. The process of osteoarthritis mesochondrium degradation is possibly attributed to the synergistical consequence of MMPs and other factors.
[ترجمه ترگمان]فرآیند آرتروز mesochondrium ممکن است به نتیجه synergistical of و عوامل دیگر نسبت داده شود
[ترجمه گوگل]روند فرسایش مزانشیمی استئوآرتریت احتمالا به پیامد هماهنگی MMP و سایر عوامل مرتبط است

8. Osteoarthritis, also known as degenerative arthritis, is a common condition in dogs characterized by progressive deterioration of articular cartilage in the joints of the limbs.
[ترجمه ترگمان]Osteoarthritis که به نام ورم مفاصل شناخته شده نیز شناخته می شود، یک وضعیت رایج در سگ هایی است که با زوال تدریجی غضروف articular در مفاصل دست و پا مشخص می شوند
[ترجمه گوگل]استئوآرتریت، همچنین به عنوان آرتریت دژنراتیو شناخته می شود، یک بیماری شایع در سگ هایی است که با تشدید بدتر شدن غضروف مفصلی در مفاصل اندام دیده می شود

9. Generation II USA, Inc. - osteoarthritis bracing.
[ترجمه ترگمان]bracing II Generation، Inc -
[ترجمه گوگل]Generation II USA، Inc - استئوآرتریت برشی

10. Pathological changes for the main mast facet osteoarthritis and spinal canal stenosis, and segmental instability, disc degeneration, spondylolisthesis and spinal ligament calcification, and other.
[ترجمه ترگمان]تغییرات Pathological برای the وجه اصلی و stenosis کانال ستون فقرات و instability قطعه ای، انحطاط دیسک، تخریب دیسک، spondylolisthesis و نخاع و غیره تغییر می کند
[ترجمه گوگل]تغییرات آسیب شناسی استئوآرتریت عضله اصلی و کانتینال کانال نخاعی و بی ثباتی سگمنتال، انحطاط دیسک، اسپوندیلولیستیس و کلسیفیکاسیون لگن نخاعی و غیره

11. The primary outcome measurement was the ankle osteoarthritis score.
[ترجمه ترگمان]ارزیابی پیامد اولیه، امتیاز آرتروز مچ پا بود
[ترجمه گوگل]اندازه گیری اولیه نتیجه، امتیاز استئوآرتریت مچ پا بود

12. Clinical for rheumatoid arthritis, osteoarthritis, postoperative pain, soft tissue injury.
[ترجمه ترگمان]بالینی برای روماتیسم مفصلی، آرتروز، درد postoperative، آسیب بافت نرم
[ترجمه گوگل]بالینی آرتریت روماتوئید، استئوآرتریت، درد پس از عمل، آسیب بافت نرم

13. The incidence rate of osteoarthritis in female is higher than that of male because of decreased estrogen level during post-menopause.
[ترجمه ترگمان]میزان شیوع آرتروز به دلیل کاهش سطح استروژن در طول یائسگی نسبت به مردان بیشتر است
[ترجمه گوگل]میزان بروز استئو آرتریت در زنان بالاتر از مردان به دلیل کاهش سطح استروژن در طی بعد از یائسگی است

14. Objective: To study epidemiology and pathogenesis of osteoarthritis(OA) in TCM, and to study the effect of Jiangu capsules on pathology of cartilage and synovia of OA on experimental rabbits.
[ترجمه ترگمان]هدف: مطالعه اپیدمیولوژی و بیماری زایی of (OA)در TCM، و مطالعه اثر کپسول های Jiangu بر روی آسیب شناسی غضروف و synovia در مورد خرگوش های تجربی
[ترجمه گوگل]هدف مطالعه اپیدمیولوژی و پاتوژنز استئوآرتریت (OA) در TCM و بررسی اثر کپسول جیانگگو بر پاتولوژی غضروف و سینوویی OA در خرگوشهای تجربی است

15. More than 000,000 people in Britain suffer from rheumatoid arthritis and a further five million have osteoarthritis.
[ترجمه ترگمان]بیش از ۰۰۰،۰۰۰ نفر در بریتانیا از ورم مفاصل و ۵ میلیون دیگر مبتلا به آرتروز رنج می برند
[ترجمه گوگل]بیش از 000،000 نفر در بریتانیا مبتلا به آرتریت روماتوئید هستند و پنج میلیون نفر دیگر نیز مبتلا به استئوآرتریت هستند

دانشنامه عمومی

نام دیگر ارتروز


پیشنهاد کاربران

[بیماری]

ساییدگی استخوان/مفصل

آرتروز یا ورم مفاصل


کلمات دیگر: