کلمه جو
صفحه اصلی

anthologize


گلچین ادبی درست کردن، به جنگ ادبی افزودن، گلچین ادبی جمع کردن

انگلیسی به فارسی

گلچین ادبی جمع کردن


از بین بردن، گلچین ادبی جمع کردن


انگلیسی به انگلیسی

• compile or publish an anthology (collection of selected literary pieces or works of art), anthologise

فعل ناگذر ( intransitive verb )
حالات: anthologizes, anthologizing, anthologized
• : تعریف: to compose an anthology.
فعل گذرا ( transitive verb )
مشتقات: anthologizer (n.)
• : تعریف: to include in an anthology.

جملات نمونه

1. The story has often been anthologized.
[ترجمه ترگمان]این داستان بارها اتفاق افتاده است
[ترجمه گوگل]این داستان اغلب به صورت انحصاری منتشر شده است

2. The poem has often been anthologize.
[ترجمه ترگمان]این شعر اغلب غلط از آب درآمده است
[ترجمه گوگل]این شعر اغلب از نظر فقهی به کار رفته است

3. As many, many authors blog on the side, Anthologize is a tool to take that content and give it fresh life.
[ترجمه ترگمان]از آنجا که بسیاری از نویسندگان از این سو استفاده می کنند، Anthologize ابزاری است برای این که آن محتوا را بردارد و به آن زندگی تازه ببخشد
[ترجمه گوگل]همانطور که بسیاری از نویسندگان وبلاگ در کنار آن قرار می گیرند، Anthologize یک ابزار برای گرفتن این محتوا است و به آن زندگی تازه ای می دهد

4. Anthologize is the result of a project called ‘One Week One Tool,’ a workshop where academics came together to build something for the community from start to launch.
[ترجمه ترگمان]academics نتیجه پروژه ای به نام \"یک هفته یک ابزار\" است
[ترجمه گوگل]Anthologize نتیجه یک پروژه به نام 'یک هفته یک ابزار'، یک کارگاه آموزشی است که دانشگاهیان گرد هم آمدند تا چیزی را برای جامعه ایجاد کنند تا از شروع تا راه اندازی

5. Anthologize can’t separate the wheat from the chaff, but it can bring the best to us.
[ترجمه ترگمان]\" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \"و\" \" \" \" \" می تواند برای ما بهتر باشد \"
[ترجمه گوگل]از بین بردن این می تواند گندم را از فلفل جدا کند، اما می تواند برای ما بهترین باشد

6. Today, 40 years after Cultural Revolution, we bring up this disappearing history and anthologize all the reminiscences into a book.
[ترجمه ترگمان]امروز، ۴۰ سال پس از انقلاب فرهنگی، ما این تاریخ ناپدید شده را به همراه داریم و همه خاطرات را به یک کتاب تبدیل می کنیم
[ترجمه گوگل]امروز، 40 سال پس از انقلاب فرهنگی، ما این تاریخ ناپدید شدن را به ارمغان می آوریم و تمام خاطرات را به یک کتاب تقدیم می کنیم

7. The fine lines between journalism, blogging, and writing a book have just become even more blurred thanks to a new tool called Anthologize.
[ترجمه ترگمان]خطوط ظریف بین خبرنگاری، وبلاگ نویسی، و نوشتن یک کتاب تنها به خاطر یک ابزار جدید به نام Anthologize، به تازگی تار شده است
[ترجمه گوگل]خطوط خوب بین روزنامه نگاری، وبلاگ نویسی، و نوشتن یک کتاب، به لطف یک ابزار جدید به نام Anthologize، کاملا تیزتر شده اند


کلمات دیگر: