کلمه جو
صفحه اصلی

bombed


(امریکا - خودمانی) مست، (گاهی با out) لول، نشئه، تحت تاثیر مواد مخدر

انگلیسی به فارسی

(آمریکا - عامیانه) مست، (گاهی با out) لول، نشئه، تحت‌تأثیر مواد مخدر


بمب گذاری شده، بمباران کردن


انگلیسی به انگلیسی

• (slang) drunk, pissed (e.g., "after last night's party, gerry was totally bombed")

جملات نمونه

1. we bombed their cities; they answered by sinking our ships
ما شهرهای آنها را بمباران کردیم و آنها با غرق کردن کشتی های ما تقاص پس گرفتند.

2. the enemy bombed tehran many times
دشمن بارها تهران را بمباران کرد.

3. to scrounge wood from bombed out buildings
از ساختمان های بمباران شده چوب درآوردن

4. in reprisal for the enemy's killing of our captives, we bombed their cities
به تلافی کشتار اسیران ما توسط دشمن،شهرهای آنها را بمباران کردیم.

پیشنهاد کاربران

مست و پاتیل

خراب کردن


کلمات دیگر: