کلمه جو
صفحه اصلی

admixture


معنی : ترکیب، مخلوط، هم امیزه
معانی دیگر : اختلاط، هم آمیزی، آمیزه، هم آمیخت، چیز افزوده شده به چیز دیگر، معجون، هم آمیزه

انگلیسی به فارسی

مخلوط، ترکیب، هم امیزه


مخلوط، ترکیب، هم‌آمیزه


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: the act of mixing or the condition of being mixed.
مترادف: intermixture, mixture
مشابه: combination, mix

(2) تعریف: a mixture, or an ingredient added to a mixture.
مترادف: blend, ingredient, intermixture, mixture
مشابه: addition, amalgam, combination, component, composite, compound, constituent, farrago, m�lange, medley, olio, potpourri

• process of mixing; mixture; ingredient, something added

دیکشنری تخصصی

[عمران و معماری] ماده اضافی - ماده افزودنی - ماده مضاف - مخلوط - افزودنی - سازنده فرعی - ماده معین - افزونه

مترادف و متضاد

blending


Synonyms: amalgamation, blend, combination, commixture, compound, fusion, mélange, mingling, mixture


ترکیب (اسم)
consolidation, conjugation, conformation, synthesis, blend, admixture, combination, composition, syntax, mixture, compound, melange, confection, structure, physique, form, feature, commixture, concoction, making, contexture, zygosis, makeup

مخلوط (اسم)
mix, blend, admixture, mixture, hash, melange, composite, compost, hybrid, hodgepodge, mishmash, olio, macedoine

هم امیزه (اسم)
admixture

جملات نمونه

a careful admixture of ingredients

هم‌آمیزی دقیق اجزا


1. a careful admixture of ingredients
هم آمیزی دقیق اجزا

2. Without foreign or extraneous admixture; free from anything not properly pertaining to it; homogeneous, unalloyed.
[ترجمه ترگمان]بدون ارز خارجی یا خارجی، عاری از هر چیزی که به درستی مربوط به آن نباشد؛ همگن، خالص
[ترجمه گوگل]بدون افزودنی خارجی یا غلیظ از چیزی که به آن به درستی مربوط نیست، آزاد است همگن، غیر فلزی

3. The influence of shrinkage reducing admixture on autogenous shrinkage, workability and compressive strength was investigated.
[ترجمه ترگمان]تاثیر کاهش انقباض در کاهش انقباض، انقباض و مقاومت فشاری، مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه گوگل]تاثیر افزودن کاهش انقباض در انقباض اتوژن، کارایی و مقاومت فشاری مورد بررسی قرار گرفت

4. The influences of admixture of Dura fiber on corrosion of reinforcing bar in concrete are discussed by using the parameters of corrosion weightless rates and half cell potential.
[ترجمه ترگمان]تاثیر of of بر روی خوردگی میل گرد در بتن با استفاده از پارامترهای نرخ جریان وزنی خوردگی و پتانسیل نیم پیل، مورد بحث قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]تأثیر مخلوط فیبر Dura بر خوردگی نوار تقویت کننده در بتن با استفاده از پارامترهای نرخ ناپایداری خوردگی و پتانسل نیمه سلولی مورد بحث قرار می گیرد

5. Pyrolysis performance of admixture with hard coal and corn stalk in different heat rate.
[ترجمه ترگمان]- گرماکافت چوب Pyrolysis با زغال سنگ سخت و ساقه ذرت در نرخ گرما متفاوت
[ترجمه گوگل]عملکرد پیرولیز مخلوط با سنگ ذغال سنگ و ذرت در نرخ حرارت مختلف

6. Iron powder and admixture will be fed onto auxiliary materials stockyard by belt conveyor.
[ترجمه ترگمان]پودر آهن و admixture بر روی مواد کمکی با نوار نقاله belt تغذیه می شوند
[ترجمه گوگل]پودر آهن و افزودنی به وسیله تسمه نقاله به وسیله مواد کمکی ذخیره می شود

7. Results indicate that the admixture can reduce dry shrinkage effectively, delay or reduce concrete's cracks, improve comprehensive strength, reduce bleeding ratio and enhance durability etc.
[ترجمه ترگمان]نتایج نشان می دهند که the می تواند انقباض خشک را به طور موثر کاهش دهد، شکاف های بتنی را کاهش داده، استحکام جامع را بهبود بخشد، نسبت خونریزی را کاهش داده و دوام بیاورد
[ترجمه گوگل]نتایج نشان می دهد که مخلوط می تواند به طور موثر کاهش انقباض خشک، تاخیر یا کاهش ترک های بتن، بهبود قدرت جامع، کاهش نسبت خونریزی و افزایش دوام و غیره

8. Fly ash can be take as high quality admixture of concrete.
[ترجمه ترگمان]خاکستر بادی را می توان با کیفیت بالای بتون در نظر گرفت
[ترجمه گوگل]خاکستر پرواز می تواند به عنوان مخلوط با کیفیت بالا از بتن

9. The thermal decomposition mechanism ammonium nitrate and its admixture is reviewed.
[ترجمه ترگمان]مکانیزم تجزیه حرارتی نیترات آمونیوم و admixture آن مورد بررسی قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]مکانیزم تجزیه شیمیایی نیترات آمونیوم و افزودنی آن بررسی شده است

10. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress day by day!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه گوگل]آرزو می کنم که بتوانید از فرهنگ لغت حکم آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!

11. The admixture of ode and biography is the basic stylistic feature of Romance in Tang Dynasty.
[ترجمه ترگمان]admixture سرود و زندگینامه، ویژگی اصلی سبک رمانتیک در دودمان تانگ است
[ترجمه گوگل]ترکیبی از اوج و بیوگرافی ویژگی های اساسی سبک عاشقانه در سلسله تانگ است

12. Its Admixture Systems business unit specifically helps customers in the ready-mix, precast, manufactured concrete and underground construction industries.
[ترجمه ترگمان]واحد کسبوکار سیستم های admixture به طور خاص به مشتریان در ترکیب آماده، پیش ساخته، ساخته شده از بتون و ساخت وساز زیرزمینی کمک می کند
[ترجمه گوگل]واحد ادغام سیستم های خود را به طور خاص به مشتریان در آماده سازی مخلوط، پیش ساخته، بتن ساخت و صنعت ساخت و ساز زیرزمینی کمک می کند

13. We put new type complex enzymes into 50% admixture when it braized, the others 50% were made into leaven by ventilation. Then all of it were put into leaven pool to ferment.
[ترجمه ترگمان]ما نوع جدیدی از آنزیم های پیچیده را در ۵۰ % admixture قرار دادیم که در آن ۵۰ % بقیه از طریق تهویه به leaven تبدیل شدند آنگاه همه آن را به صورت pool درآورده بودند تا تخمیر شوند
[ترجمه گوگل]ما آنزیم های پیچیده نوع جدید را به 50 درصد مخلوط اضافه کردیم، در حالی که آن را با روغن زیتون ریخته و 50 درصد آن توسط تهویه تهیه شده بود سپس تمام آن را به مخلوط آب آشامیدنی گذاشته شد

14. The use of a thickening agent admixture reduces the problem of pressure segregation.
[ترجمه ترگمان]استفاده از یک عامل thickening باعث کاهش مشکل تفکیک فشار می شود
[ترجمه گوگل]استفاده از مخلوط عامل ضخیم کننده باعث کاهش مشکل جداسازی فشار می شود

15. Nipple discharge of serosity and admixture was mostly seen by benign mammary disease.
[ترجمه ترگمان]تخلیه Nipple of و admixture اغلب به وسیله بیماری غدد خوش خیم دیده شده است
[ترجمه گوگل]تخریب نوک سوزی و مخلوط اغلب توسط بیماری های خوش خیم پروستات دیده می شود

پیشنهاد کاربران

مهندسی عمران:
concrete admixture
افزودنی های بتن مثل روان کننده ها و . . .


کلمات دیگر: