کلمه جو
صفحه اصلی

aeration


عمل هوادادن، هوادادگی

انگلیسی به انگلیسی

• process of charging a liquid with a gas; process of exposing to the effect of air (as in oxygenating blood)

دیکشنری تخصصی

[عمران و معماری] هوادهی - تهویه - هوادادن
[مهندسی گاز] هوازنی
[زمین شناسی] تهویه،هوادهی برای تامین اکسیژن لازم جهت تنفس کارگران درون معدن،رقیق کردن گازهای حاصل ازآتشباری ورقیق کردن گازهای قابل اشتعال لازم است که هوای درون معدن دایماً تعویض گردد.به جریان انداختن هوادرقسمتهای مختلف معدن به نام تهویه موسوم است
[نساجی] هوادهی - هوا دادن به مایعات - در مجاورت هوا قرار دادن
[معدن] هوادهی (فلوتاسیون)
[نفت] تهویه
[پلیمر] هوادهی
[آب و خاک] هوادهی

جملات نمونه

1. Aeration can not be a factor, as this algal growth also occurs in stagnant water.
[ترجمه مهداد] هوادهی نمی تواند عامل باشد، زیرا رشد جلبکی در آب های راکد نیز روی میدهد.
[ترجمه ترگمان]این رشد جلبک نیز می تواند یک عامل باشد، چرا که این رشد جلبک در آب راکد نیز رخ می دهد
[ترجمه گوگل]هوادهی نمی تواند یک عامل باشد، زیرا این رشد جلبک نیز در آب های راکتی رخ می دهد

2. Artificial aeration sometimes permits, unfortunately, the overcrowding of the fish tank.
[ترجمه ترگمان]متاسفانه هوادهی مصنوعی اجازه می دهد، متاسفانه، ازدحام مخزن ماهی
[ترجمه گوگل]هوای مصنوعی گاهی اوقات اجازه می دهد، متاسفانه، بیش از حد از مخزن ماهی

3. Aeration used intelligently is a boon to the maintenance of the health and vitality of the fishes.
[ترجمه ترگمان]Aeration که به روش هوشمندانه مورد استفاده قرار می گیرند، برای حفظ سلامتی و سرزندگی ماهی ها مفید واقع می شوند
[ترجمه گوگل]هوای استفاده شده به صورت هوشمندانه، حفظ سلامت و حیاتی ماهی است

4. Only the power plant hummed softly, the aeration ponds murmuring.
[ترجمه ترگمان]فقط نیروگاه برق به آرامی زمزمه می کرد، آب آشامیدنی در زیر لب زمزمه می کرد
[ترجمه گوگل]فقط نیروگاه به آرامی فرو می ریزد، حوض های هوادهی زمزمه می کنند

5. Aeration and drainage on cold, wet soils can be improved by digging in generous amounts of pea-sized grit and well-rotted manure.
[ترجمه ترگمان]Aeration و زه کشی در زمین های سرد و مرطوب را می توان با حفر مقادیر سخاوتمندانه خاک به اندازه نخود فرنگی و کود well کشت کرد
[ترجمه گوگل]هوادهی و زهکشی بر روی خاک های سرد و مرطوب می تواند بوسیله حفر کردن مقادیر زیادی از خاکستر اندازه دانه نخود و کودهای ریز شده بهبود یابد

6. With the use of filtration and aeration it is possible to increase the density of stocking.
[ترجمه ترگمان]با استفاده از فیلتراسیون و هوادهی، می توان تراکم جوراب را افزایش داد
[ترجمه گوگل]با استفاده از فیلتراسیون و هوادهی می توان چگالی جوراب را افزایش داد

7. Therefore their tank should be given good aeration and the water circulated rapidly through a power filter.
[ترجمه ترگمان]بنابراین، مخزن آن ها باید به خوبی هوادهی شده باشد و آب به سرعت از طریق فیلتر برق به گردش در آید
[ترجمه گوگل]بنابراین مخزن آنها باید هوادهی خوب و آب به سرعت از طریق یک فیلتر قدرت عبور می کند

8. Loose eggs will hatch if vigorous aeration keeps them in constant motion.
[ترجمه ترگمان]در صورتی که هوادهی قوی، آن ها را در حرکت ثابت نگه می دارد، تخم گذاری از دریچه باز خواهد شد
[ترجمه گوگل]تخم مرغ های شسته شده از بین می روند اگر هوای شدید آنها را در حرکت ثابت نگه می دارد

9. Experiments of the aeration treatment of uranium - contained wastewater by saccharomyces cere - visiae - activated sludge were carried out.
[ترجمه ترگمان]آزمایش ها مربوط به عملیات هوادهی of حاوی اورانیوم از طریق لجن فعال saccharomyces cere - visiae انجام شد
[ترجمه گوگل]آزمایشات مربوط به درمان هوادهی پساب های حاوی اورانیوم توسط لایه های فعال ساچارومیتس سرئیساسیس - فعال انجام شد

10. The effects of mass concentration, aeration rate, feeding mode, settling time on the biodegradation of butyl xanthate were investigated.
[ترجمه ترگمان]اثرات غلظت انبوه، سرعت هوادهی، حالت تغذیه، زمان ته نشینی بر زیست تخریب butyl of مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه گوگل]اثرات غلظت توده، سرعت هوازدگی، حالت تغذیه، زمان استقرار در تجزیه زیستی بتیل سسنتات مورد بررسی قرار گرفت

11. Aeration, slice and pricking were the effective technology of soil compaction.
[ترجمه ترگمان]چسب زخم، برش و سوزن، تکنولوژی موثر فشرده سازی خاک بودند
[ترجمه گوگل]هوادهی، تکه تکه کردن و تکه تکه شدن تکنولوژی موثر تراکم خاک بود

12. This is a waste treatment aeration pond at a paper mill.
[ترجمه ترگمان]این یک استخر تصفیه فاضلاب در یک کارخانه کاغذ است
[ترجمه گوگل]این آبیاری تصفیه خانه در یک کارخانه کاغذ است

13. Investigation of the soil factors showed that the aeration and water perviousness of mixed forest were better than that of pure forest.
[ترجمه ترگمان]بررسی عوامل خاکی نشان داد که هوادهی آب و آب جنگل ترکیبی بهتر از جنگل خالص بودند
[ترجمه گوگل]بررسی عوامل خاک نشان داد که هوادهی و نفوذ آب جنگلهای ترکیبی بهتر از جنگل خالص است

14. By pre aeration in tanyard wastewater, the effect of primary settling improves obviously.
[ترجمه ترگمان]با هوادهی قبل از هوادهی در فاضلاب tanyard، تاثیر استقرار اولیه به وضوح بهبود می یابد
[ترجمه گوگل]با پیش زدن در فاضلاب تانیر، اثر پاکسازی اولیه بهبود می یابد

15. The zone of aeration may be treated more efficiently as a single moisture continuum.
[ترجمه ترگمان]منطقه هوادهی ممکن است به صورت موثرتری به عنوان یک زنجیره تامین رطوبت به عمل آید
[ترجمه گوگل]منطقه هوادهی می تواند به عنوان یک حلقه ی رطوبت یکنواخت کارآیی بیشتری داشته باشد

پیشنهاد کاربران

هوادهی

aeration ( مهندسی محیط زیست و انرژی )
واژه مصوب: هوادهی
تعریف: افزایش سطح تماس هوا با آب یا پساب برای انتقال اکسیژن از هوا به آب یا پساب


کلمات دیگر: