کلمه جو
صفحه اصلی

accelerating

انگلیسی به فارسی

تسریع، شتاب دادن، سرعت دادن، تسریع کردن، شتاب کردن، شتاباندن، تند کردن، بر سرعت افزودن، تند شدن، تندتر شدن


انگلیسی به انگلیسی

• quickening, hastening

دیکشنری تخصصی

[عمران و معماری] تسریع کننده

جملات نمونه

1. the rate of inflation is accelerating fast
نرخ تورم به سرعت افزایش می یابد.

2. Evelyn's career is accelerating, and mine is plateauing out a bit.
[ترجمه ترگمان]شغل (اولین)در حال شتاب گرفتن است، و من کمی دورتر می شوم
[ترجمه گوگل]زندگی Evelyn شتاب می گیرد، و من به اندازه کافی پراکنده است

3. The AIDS epidemic is accelerating dramatically.
[ترجمه ترگمان]اپیدمی ایدز به طور چشمگیری در حال افزایش است
[ترجمه گوگل]اپیدمی ایدز به طرز چشمگیری تسریع شده است

4. The attitude of the nationalised Boards to the accelerating growth of the postwar space heating load was ambivalent.
[ترجمه ترگمان]نگرش هییت ملی برای رشد شتاب بار گرمایش فضا پس از جنگ ambivalent بود
[ترجمه گوگل]نگرش شوراهای ملی به رشد سریع تدریجی گرمایش فضای بعد از جنگ، دوام آورد

5. The accelerating effect of changes in participation on changes in equipment demand is clear to see.
[ترجمه ترگمان]تاثیر شتاب تغییرات در مشارکت در مشارکت در تقاضای تجهیزات مشخص است
[ترجمه گوگل]تاثیر شتاب دهنده تغییرات مشارکت در تغییرات تقاضای تجهیزات، برای دیدن روشن است

6. He sees turnover accelerating from the 15% growth recorded in the 1993 fiscal second quarter to March.
[ترجمه ترگمان]او گردش مالی را که از رشد ۱۵ درصدی در سه ماهه دوم سال مالی ۱۹۹۳ تا مارس ثبت شده است، می بیند
[ترجمه گوگل]وی میزان گردش مالی را که از رشد 15 درصدی در سه ماهه دوم سال مالی 1993 تا مارس سال 1993 به دست آمد، می بیند

7. The restitution was described by Klaus as accelerating the re-establishment of a property-owning entrepreneurial middle class.
[ترجمه ترگمان]این استرداد توسط کلاوس بعنوان تسریع راه اندازی مجدد یک طبقه متوسط کارآفرینی دارایی توصیف شده است
[ترجمه گوگل]بازپرداخت توسط کالس به عنوان تسریع بازسازی یک طبقه متوسط ​​کارآفرینی مالکیتی توصیف شد

8. One is the accelerating rate of development in technological fields, which enforces almost continuous changes in products and processes.
[ترجمه ترگمان]یکی از آن ها نرخ شتاب توسعه در حوزه های فن آوری است که تقریبا تغییرات مداوم در محصولات و فرایندها را تضمین می کند
[ترجمه گوگل]یکی از شتاب های توسعه در زمینه های فناوری است که تغییرات تقریبا مستمر در محصولات و فرایندها را به اجرا در می آورد

9. Compaq are accelerating production in an attempt to meet demand.
[ترجمه ترگمان]شرکت Compaq در تلاش برای برآورده کردن تقاضا، تولید را تسریع می کند
[ترجمه گوگل]Compaq در تلاش برای پاسخگویی به تقاضا، تولید را تسریع می بخشد

10. Meanwhile the embargo has been eroding at an accelerating rate.
[ترجمه ترگمان]در عین حال، این تحریم با سرعتی سرسام آور در حال از بین رفتن است
[ترجمه گوگل]در همین حال تحریم ها با سرعت شتاب روبرو شده است

11. Accelerating technological development has pushed the government of every country off-balance in the past decade.
[ترجمه ترگمان]افزایش سرعت توسعه فن آوری، دولت را از توازن هر کشوری در دهه گذشته سوق داده است
[ترجمه گوگل]تسریع در پیشرفت تکنولوژیکی، دولت ده ساله را بدون تعادل در هر کشور تحمیل کرده است

12. If anything, wage reductions are going to be accelerating.
[ترجمه ترگمان]اگر چیزی وجود داشته باشد، کاهش دست مزد در حال افزایش است
[ترجمه گوگل]اگر چیزی کم باشد، کاهش حقوق و دستمزد تسریع خواهد شد

13. The overall and accelerating decline in the manufacturing sector and its sub-groups from the mid 1960s stands out.
[ترجمه ترگمان]کاهش کلی و شتاب در بخش تولید و گروه های فرعی آن از اواسط دهه ۱۹۶۰ به پایان رسید
[ترجمه گوگل]کاهش کلی و تسریع در بخش تولید و زیر گروه های آن از اواسط دهه 1960 به چشم می خورد

14. Accelerating violence and horror eventually hit maximum velocity and warp into nonsense, no matter how erudite the script.
[ترجمه ترگمان]افزایش خشونت و وحشت در نهایت بیش ترین سرعت را به دست آورد و به حماقت تبدیل شد، مهم نیست که این متن چگونه است
[ترجمه گوگل]سرانجام خشونت و وحشت سریع و سریع به حداکثر سرعت میرسد و هرچقدر که اسکریپت نادیده گرفته شود، به بی معنی بودن تبدیل شود

15. The pace never slackens, the action just keeps accelerating.
[ترجمه ترگمان]سرعت حرکت هرگز حرکت نمی کند، این عمل به سرعت در حال افزایش است
[ترجمه گوگل]این سرعت هرگز نزدیک می شود، این عمل فقط تسریع می کند

پیشنهاد کاربران

شتاب دهنده

پر شتاب

سریع


کلمات دیگر: