1. a throttle locked in the idle position
دریچه ی کاربوراتور که در موقعیت هرز قرار گرفته است
2. such regulations will throttle scientific freedom
این گونه مقررات موجب سرکوب کردن آزادی علمی خواهد شد.
3. I like her, although I could cheerfully throttle her at times .
[ترجمه ترگمان]من از او خوشم می آید، اگر چه می توانستم گاهی با خوشحالی او را خفه کنم
[ترجمه گوگل]من او را دوست دارم، هر چند من می توانم او را در زمان های گاه و بیگاه او را تشویق کنم
4. The attacker then tried to throttle her with wire.
[ترجمه matinamj] و بعد مهاجم سعی کرد با سیم او را خفه کند
[ترجمه ترگمان]سپس مهاجم سعی کرد او را با کابل گاز کند
[ترجمه گوگل]سپس مهاجم سعی کرد او را به سیم وصل کند
5. He drove the police car at full throttle and dashed at the gangsters.
[ترجمه ترگمان]اتومبیل پلیس را با فشار کامل به سوی تبهکاران هدایت کرد و به سوی تبهکاران حمله برد
[ترجمه گوگل]او ماشین پلیس را در گشت و گذار کاملا رانده و در گانگستر ها گول زد
6. He drove along at full throttle .
[ترجمه ترگمان]با تمام قوا پیش می رفت
[ترجمه گوگل]او در دریچه کامل به جلو حرکت کرد
7. He lived his life at full throttle.
[ترجمه ترگمان]او در تمام مدت زندگیش با تمام قوا زندگی می کرد
[ترجمه گوگل]او زندگی خود را در دریچه کامل زندگی می کردند
8. High tariffs throttle trade between countries.
[ترجمه ترگمان]تعرفه بالا تجارت بین کشورها را خفه می کند
[ترجمه گوگل]تعرفه های بالا تعرفه تجارت بین کشورها
9. These government restrictions are going to throttle our trade.
[ترجمه ترگمان]این محدودیت های دولتی قرار است تجارت ما را خفه کند
[ترجمه گوگل]این محدودیت های دولت در حال تبدیل شدن به تجارت ما است
10. The campaign is continuing to run at full throttle.
[ترجمه ترگمان]این مبارزه با کنترل کامل گاز ادامه دارد
[ترجمه گوگل]کمپین ادامه دارد تا در دریچه کامل عمل کند
11. You can ease the throttle back now that we have climbed high enough.
[ترجمه ترگمان]حالا که به اندازه کافی بالا رفتیم می توانید the را راحت کنید
[ترجمه گوگل]اکنون می توانید دریچه گاز را کاهش دهید تا به اندازه کافی بلند شوید
12. The throttle twist grip on the end of the collective stick has to be coordinated with the up and down movements.
[ترجمه ترگمان]کنترل چرخش گاز در انتهای چوب جمعی باید با حرکات بالا و پایین هماهنگ باشد
[ترجمه گوگل]چنگ زدن دریچه گاز در انتهای چوب جمع شده باید با حرکات بالا و پایین هماهنگ شود
13. But when I first drilled that hand-made aluminium throttle pedal down to its bump stop, I was absolutely stunned.
[ترجمه ترگمان]اما وقتی برای اولین بار در حالی که گاز آلومینیومی ساخته شده از دست را به سمت نقطه bump گاز فشار می دادم، کاملا گیج شده بودم
[ترجمه گوگل]اما هنگامی که من برای اولین بار حفر کردم که دکمه آلومینیوم دست آلومینیومی به پائین آن ضربه زد، من کاملا خشمگین بودم
14. Yanto grinned and twisted the throttle again.
[ترجمه ترگمان]امت پوزخند زد و دوباره the را پیچ داد
[ترجمه گوگل]یانتو خندید و دوباره گاز گرفت