1. sparse beard
ریش کم پشت
2. sparse grass
چمن تنک
3. iceland's sparse population
جمعیت پراکنده ایسلند
4. my hair has become very sparse
موهای سرم خیلی تنک شده است.
5. Many slopes are rock fields with sparse vegetation.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از دامنه ها زمین های سنگی با پوشش گیاهی پراکنده هستند
[ترجمه گوگل]بسیاری از دامنه ها زمینه های سنگی با پوشش گیاهی نادر است
6. Vegetation becomes sparse higher up the mountains.
[ترجمه ترگمان]پوشش گیاهی بسیار بالاتر از کوه ها می شود
[ترجمه گوگل]گیاه کوچکتر به کوه ها می رسد
7. His pink scalp gleamed through his sparse hair.
[ترجمه امر] پوست صورتی رنگ سر او جل و بل میکرد ( به خاطر موهای ضعیفش )
[ترجمه ترگمان]پوست سرش از موهایش بیرون زده بود
[ترجمه گوگل]سر پوست صورتی او را از طریق موهای ضعیفش پرت کرد
8. The information available on the subject is sparse.
[ترجمه ترگمان]اطلاعات موجود در این موضوع پراکنده هستند
[ترجمه گوگل]اطلاعات موجود در مورد موضوع کم است
9. The sparse line of spectators noticed nothing unusual.
[ترجمه ترگمان]خطوط پراکنده تماشاگران هیچ چیز غیرعادی را نمی دیدند
[ترجمه گوگل]خط فقدان تماشاچیان چیزی غیر عادی ندید
10. Traffic was sparse on the highway.
[ترجمه ترگمان]ترافیک در جاده پراکنده بود
[ترجمه گوگل]ترافیک در بزرگراه کم بود
11. Information coming out of the disaster area is sparse.
[ترجمه ترگمان]اطلاعات منتشر شده از منطقه فاجعه پراکنده هستند
[ترجمه گوگل]اطلاعاتی که از ناحیه فاجعه خارج می شود کمیاب است
12. Sparse and graphic; an impressive debut.
[ترجمه ترگمان]Sparse و گرافیک بازی جالبی است
[ترجمه گوگل]اسپرد و گرافیک؛ یک پیشگویی قابل توجه
13. Poring over the sparse details lie had been obliged to enter on his landing card.
[ترجمه ترگمان]پس از گذشت این جزئیات اندک اندک اندک اندک اندک اندک اثری از آن باقی نمانده بود که از روی کارت عبور کند
[ترجمه گوگل]با توجه به جزئیات جزئی، دروغ گفته شد که مجبور به ورود به کارت فرود خود شده بود
14. But in a parallel supercomputer with a sparse, distributed memory, the distinction between memory and processing fades.
[ترجمه ترگمان]اما در یک supercomputer موازی با حافظه توزیع شده، تمایز بین حافظه و پردازش از بین می رود
[ترجمه گوگل]اما در یک ابر رایانه موازی با حافظه پراکنده، توزیع شده، تمایز بین حافظه و پردازش محو می شود
15. He combed back his sparse hair.
[ترجمه ترگمان]موهای کم پشت و کم پشت خود را شانه زد
[ترجمه گوگل]او موهای زائدش را شانه کرد