کلمه جو
صفحه اصلی

whereabouts


کجا، در چه محل، جا، محل، محل سکونت (where about هم می گویند)، (مهجور) که، که در یا روی آن (یا او)، تقیبا، درکجاها، جای تقریبی، حدودتقریبی

انگلیسی به فارسی

کجا،تقیبا،درکجاها،جای تقریبی،حدودتقریبی


محل نگهداری


انگلیسی به انگلیسی

قید ( adverb )
• : تعریف: in or near what location; about where.

- Whereabouts did you park the car?
[ترجمه زهراعبدی] حدودا ماشین کجا پارک کردی؟
[ترجمه zynb] ماشینتو دقیقا کجا پارک کردی ؟!
[ترجمه Fariba] ماشین رو دقیقا کجا پارک کردی؟؟
[ترجمه ترگمان] کجای ماشین را پارک کردید؟
[ترجمه گوگل] در اطراف ماشین را پارک کردی؟
اسم ( noun )
حالات: whereabouts
• : تعریف: (used with a sing. or pl. verb) the place or approximate location where a person or thing is.

- Her whereabouts is a secret.
[ترجمه A.A] محل سکونت او مخفی است
[ترجمه ترگمان] موقعیتش یه رازه
[ترجمه گوگل] محل نگهداری او یک راز است

• locality, location, place; place where something or someone is; surroundings; dwelling place
where?; near where?
in which place?; near which place?
if you refer to the whereabouts of a person or thing, you mean the place where that person or thing is.
you use whereabouts in questions when you are asking precisely where something is.

جملات نمونه

1. he knows whereabouts the road will be constructed
او می داند جاده کجا ساخته خواهد شد.

2. nobody knows the spy's whereabouts
هیچ کس محل آن جاسوس را نمی داند.

3. Anyone who knows of the vehicle's whereabouts from that date until 7 March is asked to contact Bangor police station.
[ترجمه ترگمان]هر کسی که از محل این وسیله تا ۷ مارس اطلاعی داشته باشد، درخواست تماس با پاسگاه پلیس بنگور را دارد
[ترجمه گوگل]هر کسی که از تاریخ آن تا تاریخ 7 مارس از محل خودرو مطلع است، خواسته می شود که با ایستگاه پلیس بنگور تماس بگیرد

4. Whereabouts did I leave my bag?
[ترجمه ترگمان]از کجا کیف خود را ترک کردم؟
[ترجمه گوگل]جای کیسه را گرفتم؟

5. She has refused to reveal the whereabouts of her daughter.
[ترجمه ترگمان]او از فاش کردن محل دخترش خودداری کرده است
[ترجمه گوگل]او حاضر به نشان دادن محل نگهداری دخترش نیست

6. The police use electronic tags to monitor the whereabouts of young offenders on probation.
[ترجمه ترگمان]پلیس از برچسب های الکترونیکی برای نظارت بر محل نگهداری مجرمان جوان در دوره مشروط استفاده می کند
[ترجمه گوگل]پلیس از برچسب های الکترونیکی برای نظارت بر جایی از مجرمان جوان در پرونده استفاده می کند

7. The present whereabouts of the manuscript is unknown.
[ترجمه ترگمان]محل فعلی دست نوشته نامعلوم است
[ترجمه گوگل]جایگاه فعلی دستنوشته ناشناخته است

8. Whereabouts in Scotland do they live?
[ترجمه امیرمحمد] انها کجای اسکاتلند زندگی میکنند
[ترجمه ترگمان]آن ها در اسکاتلند کجا زندگی می کنند؟
[ترجمه گوگل]آنها در اسکاتلند زندگی می کنند؟

9. Her whereabouts have been shrouded in secrecy since she received the death threat.
[ترجمه ترگمان]از وقتی که اون تهدید مرگ رو دریافت کرده بود
[ترجمه گوگل]از آنجا که او تهدید مرگ را دریافت کرده است، محل سکونت او در محرمانه قرار گرفته است

10. This long wait for news of my son's whereabouts has set my nerves on edge.
[ترجمه ترگمان]این مدت طولانی منتظر خبری از وضعیت پسرم است که اعصابم را به هم می زند
[ترجمه گوگل]این انتظار طولانی برای اخبار جایی که پسر من است اعصاب من در لبه است

11. She was closely questioned about her whereabouts on the night of the murder.
[ترجمه ترگمان]اون در مورد اون شب قتل از نزدیک بازجویی کرده بود
[ترجمه گوگل]او درباره محل نگهداری وی در شب قتل، از او پرسید

12. The boy promised not to divulge the whereabouts of the hiding place.
[ترجمه ترگمان]پسر قول داد که محل مخفی مخفیگاه رو فاش نکنه
[ترجمه گوگل]این پسر قول داد که محل سکونت مخفی را افشا نکند

13. Whereabouts do you live?
[ترجمه ترگمان]شما کجا زندگی می کنید؟
[ترجمه گوگل]کدام حوالی زندگی میکنی؟

14. She enquired as to your whereabouts.
[ترجمه ترگمان]از کجا پرسید: کجا بودی؟
[ترجمه گوگل]او پرسید که به جای شما

15. His whereabouts were quite unknown during this period.
[ترجمه ترگمان]محل اختفای او در این دوره کاملا ناشناخته بود
[ترجمه گوگل]محل نگهداری او در این دوره کاملا ناشناخته بود

He knows whereabouts the road will be constructed.

او می‌داند جاده کجا ساخته خواهد شد.


Nobody knows the spy's whereabouts.

هیچ‌کس محل آن جاسوس را نمی‌داند.


پیشنهاد کاربران

جای نامشخص. مکان نامعلوم

جای تقریبی
جای حدودی

کجا
محل، جا

حال و هوای مکانی، دور و اطراف یک مکان، جای تقریبی

دقیقا کجا

محل موقعیت، در کجا


کلمات دیگر: