کلمه جو
صفحه اصلی

wondering


شگفت زده، حیران، جویا

انگلیسی به فارسی

شگفتزده، حیران


کنجکاو، جویا


تعجب کردم، تعجب کردن، حیرت زده کردن، متعجب شدن، در شگفت شدن، شگفت داشتن


انگلیسی به انگلیسی

• pondering, speculating, puzzling; marveling

جملات نمونه

1. wondering with whom she would mate
نمی دانست با چه کسی ازدواج خواهد کرد.

2. I am wondering if anyone would be glad to dine out with me?
[ترجمه A.A] نمیدونم کسی مایل هست با من بیرون شام بخوره
[ترجمه GH] نمیدونم آیا کسی خوشحال میشه که با من بیرون شام بخوره؟
[ترجمه ترگمان]نمی دانم آیا کسی خوشحال می شود که با من ناهار بخورد؟
[ترجمه گوگل]من تعجب می کنم که آیا کسی خوشحال خواهد شد که با من شام بخورد؟

3. I was wondering what the next station is.
[ترجمه A.A] نمیدونستم ایستگاه بعدی کدام است
[ترجمه ترگمان]می خواستم بدونم ایستگاه بعدی چیه
[ترجمه گوگل]من تعجب کردم که ایستگاه بعدی چیست

4. Adrian spent a sleepless night wondering what to do.
[ترجمه A.A] آدریان شب بی آرامی را بافکر کردن سپری کردکه چکار کند
[ترجمه ترگمان] آدرین یه شب بی خوابی رو سپری کرد و از خودش پرسید که باید چی کار کنه
[ترجمه گوگل]آدریان یک شب بی خوابی را صرف تعجب کرد که چه باید بکنید

5. We were wondering about next April for the wedding.
[ترجمه ترگمان]ما در مورد آوریل آینده برای عروسی متعجب بودیم
[ترجمه گوگل]ما در مورد آوریل آینده برای عروسی تعجب کردیم

6. They were wondering where to hold the office party and I suggested the Italian restaurant near the station.
[ترجمه ترگمان]آن ها متعجب بودند که کجا باید دفتر کار را نگه دارند و من رستوران ایتالیایی نزدیک ایستگاه را پیشنهاد کردم
[ترجمه گوگل]آنها تعجب کردند که کجا برگزار می شود و من رستوران ایتالیایی را در نزدیکی ایستگاه پیشنهاد دادم

7. I was wondering if you were doing anything this weekend.
[ترجمه ترگمان]داشتم فکر می کردم که تو این آخر هفته کاری رو انجام میدی یا نه
[ترجمه گوگل]من تعجب می کنم که آیا شما در این آخر هفته انجام دادید؟

8. She was wondering how to act to her superior.
[ترجمه ترگمان]در این فکر بود که چگونه باید به مافوق خود عمل کند
[ترجمه گوگل]او تعجب می کرد که چگونه به او عمل می کند

9. I was wondering if you might want to take in a movie with me this evening.
[ترجمه ترگمان]می خواستم ببینم امشب می خو ای با من یه فیلم برداری
[ترجمه گوگل]من تعجب می کردم که آیا ممکن است بخواهید در این فیلم با من فیلم بگیرم؟

10. I kept wondering if I was doing the right thing.
[ترجمه ترگمان]در این فکر بودم که آیا کار درست را انجام می دهم یا نه
[ترجمه گوگل]من در مورد اینکه آیا انجام درستی انجام دادم تعجب کردم

11. Your mother's been frantic with worry wondering where you've been.
[ترجمه ترگمان]مادرت با نگرانی پرسید: مادرت از اینکه کجا بودی عصبانی بود
[ترجمه گوگل]مادر شما با نگرانی از اینکه کجا بوده اید متعجب شد

12. Jane had been wondering that selfsame thing.
[ترجمه ترگمان]جین در این فکر بود که درست همان چیزی است که باید باشد
[ترجمه گوگل]جین تعجب کرده بود که این چیزی که خودش را دارد

13. In case you're wondering why Jo's here-let me explain . . .
[ترجمه ترگمان]اگه می خوای بدونی که چرا جو اینجاست … بذار توضیح بدم …
[ترجمه گوگل]در صورتی که شما تعجب می کنید که چرا Jo در اینجا اجازه بدهید توضیح دهم

14. We were wondering whether to go today or tomorrow.
[ترجمه ترگمان]می خواستیم بدونیم که امروز یا فردا باید بریم
[ترجمه گوگل]ما تعجب کردیم که آیا امروز یا فردا برویم؟

15. I was wondering whether you'd like to come to a party.
[ترجمه ترگمان]می خواستم ببینم دوست داری به مهمونی بیای یا نه
[ترجمه گوگل]من تعجب کردم که آیا می خواهید به یک مهمانی برسید

پیشنهاد کاربران

شگفت انگیز

فکر کردن درباره ی، مردد شدن، احساس تردید داشتن، حدس و گمان زدن

متعجب

از خود پرسیدن

دوست داشتن دونستن

ندانستن، حیران ماندن، به فکر فرو رفتن

پرسه زدن

شک داشتن ( به رخ دادن اتفاقی که مایل به آن هستیم )

متحیر


کلمات دیگر: