پوشش، بالا آمدن، جلا دادن، تسطیح کردن
surfacing
انگلیسی به فارسی
دیکشنری تخصصی
[عمران و معماری] روکاری - صاف کردن - لایه پوششی
[زمین شناسی] روسازی (راه)، رویه، سطح، ظاهر، بیرون، نما، ظاهری، سطحی
[ریاضیات] سخت گردانی سطحی، سخت کردن سطحی
[زمین شناسی] روسازی (راه)، رویه، سطح، ظاهر، بیرون، نما، ظاهری، سطحی
[ریاضیات] سخت گردانی سطحی، سخت کردن سطحی
پیشنهاد کاربران
رویه، سطح
روخوانی و سطحی خوانی ( در مطالعه )
رویه سازی
کلمات دیگر: