1. the submarine came to the top
زیردریایی بالا آمد.
2. the submarine resurfaced
زیردریایی رو آب آمد.
3. the submarine submerged
زیر دریایی رفت زیر آب.
4. the submarine surfaced
زیر دریایی روآمد.
5. a midget submarine
زیردریایی کوچک (دونفره)
6. a miniaturized submarine
زیردریایی ریز سازی شده
7. an atomic submarine
زیر دریایی اتمی
8. the compartments of this submarine are fully pressurized
فشار اتاقک های این زیردریایی کاملا تنظیم شده است.
9. as the enemy boat approached, the submarine began to dive
با نزدیک شدن کشتی دشمن،زیردریایی شروع به زیر آب رفتن کرد.
10. the susceptibility of this city to submarine attacks
آسیب پذیری این شهر در مقابل حمله ی زیر دریایی ها
11. the center piece of the modern navy is the nuclear submarine
زیردریایی اتمی،هسته ی مرکزی نیروی دریایی نوین است
12. The submarine had strayed into Russian waters.
[ترجمه ترگمان]زیردریایی وارد آب های روسیه شده بود
[ترجمه گوگل]زیردریایی به آبهای روسیه افتاد
13. The submarine dove quickly as the destroyer searched for it.
[ترجمه ترگمان]هنگامی که ناوشکن به دنبال آن گشت، فاخته دریایی به سرعت فرود آمد
[ترجمه گوگل]زیردریایی به سرعت به عنوان ناوشکن جستجو کرد
14. The submarine sailed deep under the ice cap.
[ترجمه mieacolous] زیردریایی در اعماق کلاهک یخی حرکت کرد.
[ترجمه ترگمان]زیردریایی غرق در زیر کلاهک یخی شد
[ترجمه گوگل]زیردریایی عمیق در زیر کلاه یخ فرود آمد
15. In contrast with its surface fleet, Britain's submarine force was relatively small.
[ترجمه ترگمان]در مقابل ناوگان surface، نیروی زیردریایی بریتانیا نسبتا کوچک بود
[ترجمه گوگل]در مقابل ناوگان سطح آن، نیروی زیردریایی بریتانیا نسبتا کوچک بود
16. The submarine rose to the surface.
[ترجمه ترگمان]زیردریایی تا سطح آب بالا رفت
[ترجمه گوگل]زیردریایی به سطح رسید
17. They saw a German submarine resurfacing near their warship.
[ترجمه ترگمان]آن ها دیدند که یک زیردریایی آلمانی در نزدیکی کشتی جنگی آن ها دیده می شود
[ترجمه گوگل]آنها یک زیردریایی آلمانی را در نزدیکی کشتی جنگی خود دیدند