کلمه جو
صفحه اصلی

a cut above


(عامیانه) بهتر از، تا اندازه ای بهتر

جملات نمونه

1. She thinks she's a cut above her neighbours.
[ترجمه ترگمان]او فکر می کند که از neighbours جدا شده است
[ترجمه گوگل]او فکر می کند او بیش از همسایگانش است

2. Her work is a cut above that of the others.
[ترجمه زهرا علیزاده] کار او از کار بقیه بهتر است
[ترجمه ترگمان]کار او کمی بالاتر از بقیه است
[ترجمه گوگل]کار او بالاتر از دیگران است

3. His latest novel is a cut above the rest.
[ترجمه زهرا علیزاده] آخرین رمان او از بقیه بهتر است
[ترجمه ترگمان]آخرین رمان او، برشی از بقیه است
[ترجمه گوگل]آخرین رمان او برش بیش از بقیه است

4. A thin trickle of blood ran down from a cut above her eye.
[ترجمه ترگمان]قطره کوچکی از خون از بالای چشم او رد شد
[ترجمه گوگل]یک تار نازک خون از یک برش بالای چشم او فرار کرد

5. He proved himself to be a cut above the rest in last week's competition.
[ترجمه ترگمان]او خودش را ثابت کرد که در مسابقه هفته قبل از بقیه جدا شده است
[ترجمه گوگل]او ثابت کرد که در رقابت های هفته گذشته بالاتر از بقیه است

6. Joan Smith's detective stories are a cut above the rest.
[ترجمه ترگمان]داستان های کارآگاه جوان از بقیه بالاتر است
[ترجمه گوگل]داستان های کارآگاهی جوآن اسمیت یک برش بیش از بقیه است

7. She's a cut above the rest .
[ترجمه ترگمان]از بقیه بالاتر است
[ترجمه گوگل]او بالاتر از بقیه است

8. The movie is a cut above recent thrillers.
[ترجمه ترگمان]فیلم کمی بالاتر از فیلم های پلیسی تازه است
[ترجمه گوگل]فیلم بیش از هیجان های اخیر است

9. The injured party sustained a cut above the eyebrow and bruising to the cheek.
[ترجمه ترگمان]این گروه مجروح یک بریدگی بالای ابرو و کبودی روی گونه خود داشت
[ترجمه گوگل]حزب مجروح یک برش از بالای ابرو و کبود شدن به گونه را حفظ کرد

10. Morton was a cut above the average nob, that was for sure.
[ترجمه ترگمان]مورتون جایی بالاتر از میانگین nob قرار داشت، به همین خاطر بود
[ترجمه گوگل]مورتون بالاتر از حد معمول بود، که مطمئنا بود

11. All were a cut above the Polynesian houses.
[ترجمه ترگمان]همه این ها بالای خانه های Polynesian بود
[ترجمه گوگل]همه آنها بر بالای خانه های پلینزی بود

12. She had quickly realized that he was a cut above the other men at the table.
[ترجمه ترگمان]به سرعت دریافت که بر سر میز دیگری ایستاده است
[ترجمه گوگل]او به سرعت متوجه شد که او بالاتر از دیگر مردان در جدول است

13. Apparently this feller was a cut above the average.
[ترجمه ترگمان]ظاهرا این آدم از حد متوسط جدا شده بود
[ترجمه گوگل]ظاهرا این بریدگی بیش از حد متوسط ​​بود

14. A cut above the average, with its colourful murals and imaginative room decor in this often dreary area.
[ترجمه ترگمان]یک برش بالاتر از میانگین، با نقاشی های رنگارنگ و دکور فضای بصری در این بخش ناراحت کننده
[ترجمه گوگل]یک برش بالاتر از حد متوسط، با نقاشی های رنگارنگ و دکور اتاق های تخیلی در این منطقه اغلب خسته کننده

15. The lasagna at Bella Mia is a cut above other restaurants' versions.
[ترجمه ترگمان]لازانیا تو \"بلا میا\" یه بریدگی بالاتر از ورژن دیگه رستوران هست
[ترجمه گوگل]لازانیا در Bella Mia برش بیش از نسخه های دیگر رستوران ها است

پیشنهاد کاربران

یه سر و گردن بالاتر، بهتر


کلمات دیگر: