کلمه جو
صفحه اصلی

soundness


معنی : خوشفکری
معانی دیگر : تندرستی، صحت، درستی

انگلیسی به فارسی

صداقت، خوشفکری


انگلیسی به انگلیسی

• wholeness; good condition; firmness, stability; validity; trustworthiness

دیکشنری تخصصی

[عمران و معماری] سلامت - سلامتی - خلوص

مترادف و متضاد

خوشفکری (اسم)
reason, sanity, soundness, robustness

جملات نمونه

1. I began to doubt my own soundness of mind.
[ترجمه ترگمان]به عقل خودم شک کردم
[ترجمه گوگل]من شروع به شکیبایی ذهنم کردم

2. We do not believe in the soundness of the views which uphold this law.
[ترجمه ترگمان]ما به صحت نظراتی که این قانون را تایید می کنند اعتقاد نداریم
[ترجمه گوگل]ما اعتقاد داریم که دیدگاه هایی که این قانون را بر عهده دارند، اعتقاد ندارند

3. He brings a maturity, a soundness of judgment and a balance of priorities that would be reassuring in a leader.
[ترجمه ترگمان]او بلوغ، درستی قضاوت و تعادل اولویت های را به ارمغان می آورد که به یک رهبر قوت قلب می دهد
[ترجمه گوگل]او بلوغ، صلاحیت قضاوت و تعادل اولویت هایی را که در یک رهبر اطمینان دارد، به ارمغان می آورد

4. Soundness - A working dog must be sound.
[ترجمه ترگمان] یه سگ کار می کنه
[ترجمه گوگل]صدا - سگ کار باید صدا باشد

5. He accumulated rapidly in support of the soundness of his conclusions.
[ترجمه ترگمان]او به سرعت در حمایت از صحت نتایج خود جمع شد
[ترجمه گوگل]او به سرعت در حمایت از ثبات نتایج خود را انباشته

6. You must verify the soundness of the hypothesis before you advocate it.
[ترجمه ترگمان]باید قبل از اینکه از آن طرفداری کنید صحت این فرضیه را تایید کنید
[ترجمه گوگل]قبل از حصول اطمینان از اطمینان این فرضیه باید مطمئن شوید

7. Many creditors questioned the soundness of the company.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از creditors از صحت این شرکت سوال کردند
[ترجمه گوگل]بسیاری از طلبکاران صداقت شرکت را مورد سوال قرار دادند

8. He assured us of the soundness of the plan.
[ترجمه ترگمان]او به ما از صحت این نقشه اطمینان داد
[ترجمه گوگل]او اطمینان ما را نسبت به صداقت طرح نشان داد

9. People are familiar with the soundness of the poet's taste.
[ترجمه ترگمان]مردم با دقت سلیقه شاعر آشنایی دارند
[ترجمه گوگل]مردم با صداقت طعم شاعر آشنا هستند

10. Aside from fostering fiscal soundness, an exit will help money markets normalise.
[ترجمه ترگمان]جدا از ترویج سلامت مالی، یک خروجی برای عادی سازی بازار کمک خواهد کرد
[ترجمه گوگل]به غیر از تقویت صلاحیت مالی، خروج به پولهای بازار کمک خواهد کرد

11. A formal semantics is given. We prove 79's soundness, consistency, completeness, and decidability with respect to the semantics.
[ترجمه ترگمان]یک معناشناسی صوری ارایه شده است ما صحت و صحت، ثبات، کامل بودن و decidability را با توجه به معانی اثبات می کنیم
[ترجمه گوگل]معنای رسمی داده شده است ما ثابت می کنیم که صدا، سازگاری، کامال بودن و قابل حل با توجه به معانی شناسی 79 است

12. Soundness of feet and legs is our top priority.
[ترجمه ترگمان]اولویت بندی پاها و پاها اولویت اصلی ماست
[ترجمه گوگل]صاف پاها و پاها اولویت ما است

13. They have a strong record of financial soundness.
[ترجمه ترگمان]آن ها دارای سابقه قوی از سلامت مالی هستند
[ترجمه گوگل]آنها دارای رکوردی قوی از ثبات مالی هستند

14. The method to verify soundness of workflow model is researched, though verifying its semantic integrity, based on analysis to workflow model topology and semantics.
[ترجمه ترگمان]این روش برای تایید صحت مدل بهبود جریان کار، با این حال بررسی انسجام معنایی آن براساس تحلیل توپولوژی مدل بهبود جریان کار و معانی، مورد تحقیق قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]روش برای بررسی صحت مدل گردش کار، مورد بررسی قرار گرفته است، هر چند که یکپارچگی معنایی آن، بر اساس تجزیه و تحلیل به توپولوژی و معناشناسی مدل کاریابی، بررسی شده است

15. Investigations assured us of the soundness of the plan.
[ترجمه ترگمان]تحقیقات ما را از صحت این طرح مطمئن ساخت
[ترجمه گوگل]تحقیقات به ما اطمینان از صحت طرح را تضمین کردند

پیشنهاد کاربران

خلوص

دامپزشکی و علوم دامی
سلامت

بی نقصی

صحت، درستی


کلمات دیگر: