کلمه جو
صفحه اصلی

sprung


معنی : با فنر
معانی دیگر : زمان گذشته و اسم مفعول: spring، دارای فنر شکسته یا کشیده یا خراب، تاب برداشته، کج، قر، زمان ماضی فعل spring

انگلیسی به فارسی

قسمت سوم فعل Spring


انگلیسی به انگلیسی

( verb )
• : تعریف: a past tense and past participle of spring.

• sprung is the past participle of spring.

Infinitive: spring, Simple Past: sprang


مترادف و متضاد

با فنر (صفت)
sprung

جملات نمونه

1. the door has sprung
در تاب برداشته است.

2. the battalion got caught in an ambush sprung from behind
گردان از عقب مورد حمله از کمینگاه قرار گرفت.

3. A range of buildings have sprung up along the river.
[ترجمه ترگمان]تعدادی از ساختمان ها در امتداد رودخانه پدیدار شده اند
[ترجمه گوگل]طیف وسیعی از ساختمان ها در امتداد رودخانه پر شده است

4. The boy has really sprung up this summer; I hardly recognized him.
[ترجمه ترگمان]این تابستان پسر واقعا از پا در آمده است؛ به زحمت او را شناختم
[ترجمه گوگل]این پسر تابستان امسال واقعا رشد کرده است؛ من به سختی او را شناختم

5. Another superhigh building has sprung in our city.
[ترجمه ترگمان]یه ساختمون \"superhigh\" دیگه توی شهر ما نفوذ کرده
[ترجمه گوگل]یک ساختمان فوق العاده بالا در شهر ما پر شده است

6. The pipe has sprung a leak.
[ترجمه ترگمان]لوله داره نشتی پیدا می کنه
[ترجمه گوگل]لوله نشتی را کشف کرده است

7. Tom sprung out of bed and ran downstairs.
[ترجمه ترگمان]تام از تخت بیرون آمد و به طبقه پایین دوید
[ترجمه گوگل]تام از تخت خارج شد و به طبقه پایین رفت

8. Her anxiety has sprung from a misinterpretation of the report.
[ترجمه ترگمان]تصور نمی کنم که اضطراب او ناشی از این گزارش باشد
[ترجمه گوگل]اضطراب او از سوء تفاهم گزارش رنج می برد

9. Your children have sprung up now.
[ترجمه ترگمان] بچه هات الان بلند شدن
[ترجمه گوگل]فرزندان شما اکنون در حال رشد هستند

10. Johnson sprung a surprise by beating the favourite in the first round.
[ترجمه ترگمان]جانسون با شکست دادن مورد علاقه اش در راند اول، غافلگیر شد
[ترجمه گوگل]جانسون با ضرب و شتم مورد علاقه در دور اول تعجب آور است

11. The boat had sprung a leak .
[ترجمه ترگمان]کشتی نشتی پیدا کرده بود
[ترجمه گوگل]قایق یک نشت را کشید

12. My left foot was sprung in the match.
[ترجمه ترگمان]پای چپم در مسابقه شروع شد
[ترجمه گوگل]پای چپ من در مسابقه پرتاب شد

13. He is sprung from the common family.
[ترجمه ترگمان]او از خانواده مشترک بیرون آمده است
[ترجمه گوگل]او از خانواده مشترک است

14. He was sprung from my loins.
[ترجمه ترگمان] از کمر من اومده بیرون
[ترجمه گوگل]او از چرک من عقب بود

15. Has anything new sprung up today?
[ترجمه ترگمان]امروز چیز جدیدی پیدا شده؟
[ترجمه گوگل]آیا امروز چیزی جدید به وجود آمده است؟

پیشنهاد کاربران

خراب - کج اندیش


کلمات دیگر: