معنی : ریز ریز، تراشه وار معانی دیگر : آنچه که به آسانی تراشه یا باریکه می شود، تراشه مانند، باریکه مانند، (مثلا شکستگی استخوان) موجب خرد شدن یا تراشه شدن استخوان
انگلیسی به فارسی
تراشه وار، ریز ریز
شکسته شدن، ریز ریز، تراشه وار
انگلیسی به انگلیسی
• full of splinters or slivers; tending to split into small fragments, liable to splinter