1. I've always found her rather sphinx - like.
[ترجمه ترگمان]من همیشه او را تقریبا sphinx پیدا کرده ام
[ترجمه گوگل]من همیشه او را به جای Sphinx دوست داشتم
2. The Great Pyramids and the Sphinx are nearby.
[ترجمه ترگمان]اهرام بزرگ و مجسمه ابوالهول در همان نزدیکی هستند
[ترجمه گوگل]هرم بزرگ و Sphinx در این نزدیکی هست
3. We set off to see the Pyramids and Sphinx.
[ترجمه ترگمان]ما راه افتادیم تا اهرام و مجسمه ابوالهول را ببینیم
[ترجمه گوگل]ما برای دیدن اهرام ها و اسفنک ها راه می رویم
4. I was surprised, therefore, to find three sphinx caterpillars still feeding on the ash sapling next to the cabin.
[ترجمه ترگمان]به خاطر همین، تعجب کرده بودم که هنوز ۳ تا کرم خاکی را پیدا کنم که هنوز روی شاخه درخت زبان گنجشک کنار کابین نشسته باشد
[ترجمه گوگل]بنابراین من شگفت زده شدم برای پیدا کردن سه کوهپیمایی اسپینکس که هنوز در کنار نشیمن خاکستر کنار کابین قرار دارند
5. Or a monstrous mysterious sphinx, aloof from all that lives.
[ترجمه ترگمان]یا یک موجود عجیب غول آسای عجیب که دور از همه زندگی است
[ترجمه گوگل]یا یک اسفنکس اسرارآمیز هیجان انگیز، از همه آنچه که زندگی می کند، بی نظیر است
6. The Sphinx could keep his secret, we decided.
[ترجمه ترگمان]ما تصمیم گرفتیم که \"مجسمه ابوالهول\" رازش رو مخفی نگه داره
[ترجمه گوگل]Sphinx می تواند راز خود را حفظ کند، ما تصمیم گرفتیم
7. Sphinx, again, is largely true to life.
[ترجمه ترگمان]و دوباره، مجسمه ابوالهول، تا حد زیادی برای زندگی واقعی است
[ترجمه گوگل]Sphinx، دوباره، تا حد زیادی به زندگی درست است
8. The Sphinx of Giza gazed down at the red velvet couch.
[ترجمه ترگمان]مجسمه ابوالهول که روی کاناپه مخمل قرمز نشسته بود به پایین خیره شد
[ترجمه گوگل]Sphinx از جیزه در نیمکت قرمز مخملی نگاه کرد
9. It suited him to play the sphinx.
[ترجمه ترگمان]این کار برای او مناسب بود که ابوالهول را بازی کند
[ترجمه گوگل]او برای بازی کردن اسپینکس مناسب بود
10. By the sphinx, you will reach seventh heaven, Sir Robert!
[ترجمه ترگمان]در پناه این ابوالهول، تو به بهشت هفتم می رسی، سر رابرت!
[ترجمه گوگل]با اسپینکس، شما به بهشت هفتم برسید، سر رابرت!
11. The Majestically - holding Sphinx : A View on " My Ah Q "
[ترجمه ترگمان]مجسمه ابوالهول holding: یک نمایش در فیلم \"آه Q\"
[ترجمه گوگل]Majestically - برگزاری نمایشگاه Sphinx A در 'My Ah Q'
12. Sphinx Form - Transforms the Obsidian Statue into a powerful flying unit. Attacks land and air units.
[ترجمه ترگمان]مجسمه ابوالهول - مجسمه obsidian را به یک واحد پرواز قدرتمند تبدیل کرد حملات هوایی و واحدهای هوایی
[ترجمه گوگل]فرم Sphinx - تبدیل مجسمه Obsidian به یک واحد پرواز قدرتمند است حملات واحدهای زمین و هوا
13. A wise tabby, a blinking sphinx, watched from her warm sill.
[ترجمه ترگمان]یک ابوالهول عاقل، یک ابوالهول پلک چشم که از پنجره گرم او چشم دوخته بود
[ترجمه گوگل]زرق و برق دار، یک اسپینکس چشمک زدن، از آستانه گرم خود تماشا کرد
14. Did the Sphinx give Oedipus a clue?
[ترجمه ترگمان]آیا مجسمه ابوالهول یه سرنخ بهم داد؟
[ترجمه گوگل]آیا اسفنکس ایدیپوس را سرنخ کرد؟
15. That we should finally learn from this Sphinx to ask questions, too?
[ترجمه ترگمان]که بالاخره باید از این مجسمه ابوالهول یاد بگیریم که ازش سوال بپرسه؟
[ترجمه گوگل]ما باید در نهایت از این Sphinx یاد بگیریم تا سوالات را نیز بپرسیم؟