کلمه جو
صفحه اصلی

crap


معنی : چرند، تفاله، گندم سیاه، دیلار، تلخه، بدار زدن، خاکروبه، قماربازی کردن
معانی دیگر : بازی کراپز (رجوع شود به: craps)، (در اولین ریختن تاس در بازی کراپز) باختن، (خودمانی) وقت تلف کردن، گهماره رفتن، (زننده)، ریغ، عن، که که، ترکمون، بی معنی، چرت و پرت، دری وری، دروغ بافی، بی صداقتی، سالوس، دورویی، بنجل، کم ارزش، لکنته، آشغال، ریدن، تغوط کردن، نوعی قمار

انگلیسی به فارسی

(ناپسند) مدفوع


(عامیانه) چرند، شر و ور


آشغال


(ناپسند) مدفوع کردن


چرت و پرت گفتن، شر و ور گفتن


چرندیات، تلخه، چرند، گندم سیاه، دیلار، تفاله، بدار زدن، خاکروبه، قماربازی کردن


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
عبارات: crap out
• : تعریف: a losing dice throw in the game of craps.

• (vulgar slang) nonsense; filth, mess; excrement: feces
(slang) defecate (vulgar)
you describe something that someone says or writes as crap when you think that it is wrong or foolish; here 'crap' is an informal, rude word which some people find offensive.
you refer to objects as crap if they are unimportant, useless, or in your way; here 'crap' is an informal, rude word which some people find offensive.
crap also means the same as faeces; here 'crap' is an informal, rude word which some people find offensive.
when you crap, you get rid of faeces from your body; here 'crap' is an informal, rude word which some people find offensive.
craps or crap is a gambling game, played mainly in the united states, in which you throw two dice and bet on the total score.

مترادف و متضاد

چرند (اسم)
windy, baloney, stuff, balderdash, blether, crap, blather, hokum, bosh, bologna, bilge water, bilk, boloney, trumpery, haver, rigmarole, jive, piffle

تفاله (اسم)
slag, bagasse, scum, dross, raff, trash, crap, garbage, residuum, riffraff, slop

گندم سیاه (اسم)
crap, buckwheat, rye

دیلار (اسم)
crap, buckwheat

تلخه (اسم)
crap

بدار زدن (اسم)
crap, hanging

خاکروبه (اسم)
trash, crap, garbage, rubbish

قماربازی کردن (فعل)
crap, gaff

جملات نمونه

1. crap out
1- در بازی کراپز باختن 2- (به خاطر خستگی یا ترس و غیره) کناره گیری کردن،لنگ انداختن

2. don't crap around like this
این جوری وقت خودت را هدر نده !

3. It is a tedious, humourless load of crap.
[ترجمه ترگمان]این یه عالمه چرت و پرته
[ترجمه گوگل]این یک بار خسته کننده و خسته کننده است

4. You're talking a load of crap!
[ترجمه ترگمان]! داری چرت و پرت میگی
[ترجمه گوگل]شما صحبت می کنید یک بار تلخه!

5. I stepped in a pile of crap.
[ترجمه ترگمان]من تو یه کپه آشغال قدم گذاشتم
[ترجمه گوگل]من یک شمع تلخ را گشودم

6. Let's cut the crap and get down to business.
[ترجمه ترگمان]بیا تمومش کنیم و بریم سر کار
[ترجمه گوگل]بیایید دیوانگی را ببندیم و به کسب و کار برسیم

7. You don't believe all that crap, do you?
[ترجمه ترگمان]تو که این مزخرفات رو باور نمی کنی، مگه نه؟
[ترجمه گوگل]شما همه چیز را باور ندارید، آیا شما؟

8. He's so full of crap.
[ترجمه ترگمان]اون خیلی آشغاله
[ترجمه گوگل]او خیلی پر از ترس است

9. That's a bunch of crap! I never said that.
[ترجمه ساناز] این یه مشت ( همش ) چرنده، من هیچوقت همچین حرفی نزدم
[ترجمه ترگمان]!! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! من هیچ وقت همچین حرفی نزدم
[ترجمه گوگل]این یک دسته از دیوانه است! من هیچوقت این رو نگفتم

10. I'm not going to take this crap any more.
[ترجمه ترگمان]من دیگه نمیخوام این مزخرفات رو تحمل کنم
[ترجمه گوگل]من دیگر نمی خواهم این چرند را بگیرم

11. You do talk a load of crap!
[ترجمه ترگمان]! تو یه عالمه چرت و پرت میگی
[ترجمه گوگل]شما یک بار از دیوانه صحبت می کنید!

12. What is all this crap doing on my desk?
[ترجمه ترگمان]این مزخرفات روی میزم چیه؟
[ترجمه گوگل]این همه چرت و پرت روی میزم چیست؟

13. Her latest movie is a bunch of crap.
[ترجمه ترگمان]آخرین فیلم اون یه مشت چرت و پرته
[ترجمه گوگل]آخرین فیلم او یک جادوگر است

14. Let's clear all this crap off the kitchen.
[ترجمه ترگمان]بیا همه این چرندیات رو از آشپزخونه پاک کنیم
[ترجمه گوگل]بیایید این همه چیز را از آشپزخانه پاک کنیم

15. Just cut the crap, will you, and tell me where I'm going wrong.
[ترجمه ترگمان]فقط چرت و پرت نگو، باشه و بهم بگی کجا دارم اشتباه می کنم
[ترجمه گوگل]فقط چرت و پرت را بریزید و به من بگویید که من اشتباه می کنم

Don't crap around like this!

این جوری وقت خودت را هدر نده!


اصطلاحات

crap out

1- در بازی کراپز باختن 2- (به خاطر خستگی یا ترس و غیره) کناره‌گیری کردن، لنگ انداختن


پیشنهاد کاربران

Crap به معنی گندش بزنم است

پوچی
احساس ناخوشایند

گند زدن

در عامیانه به معنی مزخرف هست

نام انگلیسی نوعی ماهی


Carp نوعی ماهی
Crap اشغال

تو شیمی میشه رسوبات و مواد خمیری

افتضاح

توی اصطلاح عامینه به آدم آشغال گفته میشه - ی جور بد و بیرا گفتن

You feel crap یعنی حالت خیلی بده ولی من به شما می گم از این کلمه crap در مکالمه هاتون استفاده نکنید چون معنی دیگر اون یعنی کثافت ، لجن

قمار بازی کردن

مدفوع کردن
خودشو خراب کردن بچه

Take crap: ریدن

چرت و پرت
motivation is crap, it comes and goes

در نقش اسم: چرت و پرت، مزخرف، هذیان
did you believe this crap that he said
چرت و پرتی که اون گفت را باور کردی؟

I don't have crap میشه معنی اینو بگید


کلمات دیگر: