1. midnight blue
آبی پررنگ
2. midnight gloom
تاریکی نیمه شب
3. a midnight prayer
دعای نیمه شب
4. after midnight
بعد از نیمه شب
5. past midnight
پس از نیمه شب
6. the midnight train
ترن نیمه شب
7. burn the midnight oil
تا پاسی از شب کار کردن،دود چراغ خوردن
8. from noon to midnight
از ظهر تا نیمه شب
9. i moan from midnight to dawn
نیمه شب تا سحر ناله ها دارم.
10. two hours after midnight
دو ساعت بعد از نیمه شب
11. until sometime after midnight
تا پاسی پس از نیمه شب
12. at the stroke of midnight
وقتی که ساعت نیمه شب را اعلام می کرد
13. the bus arrived at midnight
اتوبوس نصف شب وارد شد.
14. the enemy struck after midnight
دشمن پس از نیمه شب حمله کرد.
15. they stayed long after midnight
آنها تا پاسی پس از نیمه شب ماندند.
16. we reached kashan at midnight
نیمه شب به کاشان رسیدیم.
17. it wants ten minutes to midnight
ده دقیقه مانده به نیمه شب
18. he is on the 4 p. m. to midnight watch
نگهبانی او از 4 بعد از ظهر تا نیمه شب است.
19. As midnight drew on,the party became more boisterous.
[ترجمه ترگمان]در نیمه های شب مهمانی بیش از پیش پر سر و صدا شد
[ترجمه گوگل]همانطور که نیمه شب بود، حزب شدیدتر شد
20. I'm not sure. Probably around midnight.
[ترجمه ترگمان]مطمئن نیستم احتمالا حوالی نیمه شب
[ترجمه گوگل]مطمئن نیستم احتمالا در نیمه شب
21. It won't go on beyond midnight.
[ترجمه ترگمان]بیشتر از نصف شب نمی شه
[ترجمه گوگل]این فراتر از نیمه شب نخواهد رفت
22. They arrived in Beijing at midnight and checked into Beijing Hotel.
[ترجمه ترگمان]آن ها در نیمه شب به پکن رسیدند و وارد هتل پکن شدند
[ترجمه گوگل]آنها در نیمه شب به پکن رسیدند و به هتل پکن رفته بودند
23. We stole on the enemy at midnight.
[ترجمه ترگمان]ما نیمه شب دشمن رو دزدیدیم
[ترجمه گوگل]ما در نیمه شب دشمن را دزدیدیم
24. I mainly go to bed around midnight.
[ترجمه ترگمان]من بیشتر نصف شب میرم بخوابم
[ترجمه گوگل]عمدتا به نیمه شب به رختخواب می روم
25. We finally got home at midnight.
[ترجمه ترگمان]بالاخره نیمه شب رسیدیم خونه
[ترجمه گوگل]ما نهایتا در نیمه شب به خانه رسیدیم