کلمه جو
صفحه اصلی

appendicitis


معنی : اماس ضمیمه روده، اماس اپاندیس
معانی دیگر : (پزشکی) آماس آپاندیس، دم روده تبسی، طب اماس ضمیمه روده

انگلیسی به فارسی

(پزشکی) آماس ضمیمه روده، آماس آپاندیس


آپاندیسیت، اماس ضمیمه روده، اماس اپاندیس


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: inflammation of the appendix in the lower right-hand side of the abdomen.

• inflammation of the vermiform appendix
appendicitis is an illness in which your appendix is infected and painful.

مترادف و متضاد

اماس ضمیمه روده (اسم)
appendicitis

اماس اپاندیس (اسم)
appendicitis

جملات نمونه

1. acute appendicitis
آپاندیس حاد

2. The doctor has cured numerous people of appendicitis.
[ترجمه دانشور ] پزشک آپاندیس بسیاری از مردم را درمان کرده است
[ترجمه ترگمان]پزشک تعداد زیادی از people را درمان کرده است
[ترجمه گوگل]پزشک بسیاری از آپاندیسیت را درمان کرده است

3. Doctors performed an emergency operation for appendicitis last night.
[ترجمه سوفیا] پزشکان یک جراحی اضطراری آپاندیسیت را شب گذشته انجام دادند
[ترجمه ترگمان]پزشکان در شب گذشته یک عملیات اضطراری را برای appendicitis انجام دادند
[ترجمه گوگل]پزشکان شب گذشته آپاندیسیت را برای عملیات اضطراری انجام دادند

4. Also patron of sailors; he is invoked against appendicitis and intestinal disease.
[ترجمه ترگمان]هم چنین حامی ملوانان است؛ او علیه appendicitis و بیماری های روده ای احضار می شود
[ترجمه گوگل]همچنین حامی ملوانان؛ او علیه آپاندیسیت و بیماری روده تحریک شده است

5. Also invoked against appendicitis, intestinal disease, and seasickness.
[ترجمه ترگمان]همچنین در برابر ورم appendicitis، بیماری های روده و دریازدگی دیگر استفاده می شود
[ترجمه گوگل]همچنین در مورد آپاندیسیت، بیماری روده و بیماری دریایی مورد استفاده قرار می گیرد

6. He came down with appendicitis.
[ترجمه Sepi] او به دلیل اپاندیسیت از حال رفت
[ترجمه ترگمان] اون با آپاندیس اومده پایین
[ترجمه گوگل]او با آپاندیسیت پایین آمد

7. Also invoked against appendicitis, intestinal disease, and seasickness. Feast day, June
[ترجمه ترگمان]همچنین در برابر ورم appendicitis، بیماری های روده و دریازدگی دیگر استفاده می شود روز بزرگداشت، ژوئن
[ترجمه گوگل]همچنین در مورد آپاندیسیت، بیماری روده و بیماری دریایی مورد استفاده قرار می گیرد روز جشن، ژوئن

8. Complicated appendicitis was defined as appendicitis with histopathological evidence of perforation or gangrenous change.
[ترجمه ترگمان]appendicitis Complicated به عنوان appendicitis with با مدرک histopathological از سوراخ شدن یا تغییر gangrenous، تعریف می شود
[ترجمه گوگل]آپاندیسیت پیچیده به عنوان آپاندیسیت با شواهد هیستوپاتولوژیک در مورد پرفوراسیون و یا تغییرات ژنژور تعریف شده است

9. The acute appendicitis may divide into: Acute pure appendicitis, acute purulent appendicitis, acute gangrene appendicitis.
[ترجمه ترگمان]appendicitis حاد ممکن است به آن تقسیم شود: appendicitis خالص، آپاندیس، appendicitis حاد، appendicitis حاد
[ترجمه گوگل]آپاندیسیت حاد ممکن است تقسیم شود: آپاندیسیت خالص حاد، آپاندیسیت حاد گلودرد، آپاندیسیت گانگگرای حاد

10. After appendicitis operation do the 4 th day return meeting bowel adhesion?
[ترجمه ترگمان]بعد از انجام عملیات appendicitis the، چسبندگی روده را انجام دهید؟
[ترجمه گوگل]بعد از آپاندیسیت، روز چهارم بازگشت چسبندگی روده است؟

11. Results It took shorter time to treat appendicitis by low incision and three-spicule suture and the incidence of infection of the edge of a knife and the scar gargalesthesia reduced.
[ترجمه ترگمان]نتایج آن زمان کوتاه تر برای درمان appendicitis با برش پایین و بخیه سه spicule و بروز عفونت لبه چاقو و اثر زخم روی زخم طول کشید
[ترجمه گوگل]نتایج: زمان کوتاهتر برای درمان آپاندیسیت با برش کوتاه و سه بخیه و زمان بروز عفونت لبه چاقو کاهش یافت

12. Methods:Examined 148 patients suffering from acute appendicitis by diagnostic ultrasonoscope.
[ترجمه ترگمان]روش ها: Examined ۱۴۸ بیمار که از appendicitis حاد by های تشخیصی رنج می برند
[ترجمه گوگل]روشها: 148 بیمار مبتلا به آپاندیسیت حاد با اولتراسونوسکوپ تشخیصی مورد بررسی قرار گرفتند

13. Schizophrenia is classified as a functional psychosis and split personality as a dissociative hysterical neurosis, as different as tonsillitis and appendicitis.
[ترجمه ترگمان]Schizophrenia به عنوان یک جنون کارکردی طبقه بندی می شود و شخصیت را به عنوان a عصبی روان نژندی طبقه بندی می کند که با as و appendicitis متفاوت است
[ترجمه گوگل]اسکیزوفرنیا به عنوان یک روان شناختی عملکردی و شخصیت تقسیم شده به عنوان یک عصب هیستریک دیسکوئیدی طبقه بندی می شود که متفاوت به عنوان لوزه ها و آپاندیسیت است

14. In September 1989 I was taken into hospital with the classic symptoms of acute appendicitis.
[ترجمه ترگمان]در سپتامبر ۱۹۸۹، من با علائم کلاسیک of حاد در بیمارستان بستری شدم
[ترجمه گوگل]در سپتامبر 1989 من به علت کلاسیک آپاندیسیت حاد به بیمارستان منتقل شدم

15. She was taken to the hospital suffering from acute appendicitis.
[ترجمه ریحانه] او به خاطر رنج بردن زیاد از آپاندیس حاد به بیمارستان منتقل شد.
[ترجمه ترگمان]او را به بیمارستان برده بودند که از appendicitis حاد رنج می برد
[ترجمه گوگل]او به بیمارستان مبتلا به آپاندیسیت حاد منتقل شد

پیشنهاد کاربران

بیماری آپاندیس

اپاندیس حاد

آپاندیس ( در انتهای روده )

آپاندیس

آپاندیس ( انتها روده بزرگ یا همون روده کور )

appendicitis ( پزشکی )
واژه مصوب: آویزآماس
تعریف: عفونت و آماس آویزه/ آپاندیس|||متـ . آپاندیسیت


کلمات دیگر: