کلمه جو
صفحه اصلی

subtraction


معنی : کاهش، منها، تفریق
معانی دیگر : کسر سازی، کاست

انگلیسی به فارسی

کاهش، تفریق


منها کردن، تفریق، کاهش، منها


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: the act or process, or an instance, of subtracting.
متضاد: addition

(2) تعریف: the arithmetic process of deducting one number or quantity from another, or of finding the difference between two numbers or quantities.
متضاد: addition

• mathematical function in which one number is deducted from another (represented by the sign - ); deduction, act of taking away part of a whole

دیکشنری تخصصی

[زمین شناسی] مجموعه عملیات. محصول تفریق دو مجموعه. - یک مجموعه با عناصری متعلق به یک مجموعه ورودی که در مجموعه ورودی دوم وجود ندارد.
[ریاضیات] تفریق

مترادف و متضاد

کاهش (اسم)
decrease, abatement, reduction, decline, decrement, diminution, disparagement, detraction, rebate, wastage, devaluation, downturn, subtraction

منها (اسم)
minus, subtraction

تفریق (اسم)
subtraction

جملات نمونه

1. children learn addition and subtraction
بچه ها جمع و تفریق می آموزند.

2. There will be simple tests in addition, subtraction, multiplication and division.
[ترجمه ترگمان]آزمون های ساده علاوه، تفریق، ضرب و تقسیم وجود دارد
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، تست ساده، تفریق، ضرب و تقسیم نیز وجود خواهد داشت

3. She can do addition, but she hasn't learned subtraction yet.
[ترجمه ترگمان]او می تواند علاوه بر این، این کار را انجام دهد، اما هنوز جمع و تفریق را یاد نگرفته است
[ترجمه گوگل]او می تواند علاوه بر این، اما تا به حال محاسبه نکرده است

4. The difference is found by subtraction.
[ترجمه ترگمان]تفاوت با تفریق محاسبه می شود
[ترجمه گوگل]تفاوت با تفریق پیدا می شود

5. She's ready to learn simple addition and subtraction.
[ترجمه ترگمان]آماده است جمع و تفریق ساده را یاد بگیرد
[ترجمه گوگل]او آماده است تا اضافی و تفریق ساده یاد بگیرد

6. Two from five is a simple subtraction.
[ترجمه ترگمان]دوتا از پنج یک تفریق ساده است
[ترجمه گوگل]دو نفر از پنج، یک تفریق ساده است

7. This, again, aids the process of mental subtraction.
[ترجمه ترگمان]این کار دوباره به فرآیند کاهش ذهنی کمک می کند
[ترجمه گوگل]این، دوباره، فرایند تفکیک ذهنی را کمک می کند

8. All counts were corrected by subtraction of counts for 1 4 C liberated in control vials without specimens.
[ترجمه ترگمان]همه حساب ها با کاهش شمارش برای ۱ ۴ C آزاد شده در کنترل شیشه های بدون نمونه ها تصحیح شدند
[ترجمه گوگل]تمام شمارش ها با تفریق شمار برای 1 4 C آزاد شده در ویلیوم های کنترل بدون نمونه اصلاح شد

9. It makes perfect sense, simple addition and subtraction, but no one figured the tracking speed into the equation.
[ترجمه ترگمان]این کار به معنای کامل، جمع کردن ساده و تفریق است، اما کسی متوجه سرعت پی گیری این معادله نشد
[ترجمه گوگل]این حس کامل، افزودن و تفریق ساده را می دهد، اما هیچ کس سرعت ردیابی را به معادله نمی رساند

10. By a process of computer subtraction a time activity curve representing small intestinal transit was also obtained.
[ترجمه ترگمان]با یک فرآیند کاهش کامپیوتر، منحنی فعالیت زمانی نشان دهنده انتقال روده کوچک نیز به دست آمد
[ترجمه گوگل]با یک فرایند تفریق کامپیوتری، منحنی فعالیت زمان، نشان دهنده انتقال ترشح روده کوچک نیز بود

11. Make another subtraction for everything else other than spending on the elderly that has to be done in the social welfare system.
[ترجمه ترگمان]یک کاهش دیگر برای چیزهای دیگر غیر از خرج کردن افراد مسن که باید در سیستم رفاه اجتماعی انجام شود، ایجاد کنید
[ترجمه گوگل]برای پرداختن به افراد سالخورده، باید در سایر موارد صرفهجویی کنید، که باید در نظام رفاه اجتماعی انجام شود

12. Class allows for simple fraction arithmetic -- addition, subtraction, multiplication, and division.
[ترجمه ترگمان]کلاس اجازه کسر ساده ریاضی - - جمع، تفریق، ضرب و تقسیم را می دهد
[ترجمه گوگل]کلاس اجازه می دهد تا برای محاسبه کسری ساده - اضافه کردن، تفریق، ضرب، و تقسیم

13. Before spectral subtraction, stationary wavelet filtering is made for noisy signal and noise model, which can effectively eliminate "music noise" caused by random noise spectral.
[ترجمه ترگمان]قبل از کاهش طیفی، فیلتر موجک ثابت برای مدل نویز و سیگنال نویز ساخته شده است، که می تواند به طور موثر \"نویز موسیقی\" ناشی از شبح نویز تصادفی را حذف کند
[ترجمه گوگل]قبل از تفکیک طیفی، فیلترینگ موجک ثابت برای مدل صدای نویز و نویز ساخته شده است که می تواند به طور موثر از 'سر و صدا موسیقی' ناشی از طیف سر و صدا تصادفی ناشی شود

14. The test involves simple calculations, such as addition and subtraction.
[ترجمه ترگمان]این تست شامل محاسبات ساده مانند جمع و تفریق است
[ترجمه گوگل]آزمون شامل محاسبات ساده، مانند اضافه کردن و تفریق است

پیشنهاد کاربران

منها، تفریق

کاهش، کاهیدن


کلمات دیگر: