1. flatter oneself
به خود دسته گل تقدیم کردن،خرسند شدن یا بودن،به خود بالیدن،امید واهی داشتن
2. She likes to mix with people who flatter her ego.
[ترجمه شادی] او دوست دارد با کسانی معاشرت کند که چاپلوسی اورا میکنند
[ترجمه ترگمان]اون دوست داره با کسایی که خودشون رو ارضا میکنن قاطی کنه
[ترجمه گوگل]او دوست دارد با افرادی که خود را پنهان می کنند مخلوط کنند
3. You can make your stomach look flatter instantly by improving your posture.
[ترجمه ترگمان]شما می توانید با بهبود وضعیت بدنی خود، شکم خود را صاف کنید
[ترجمه گوگل]شما می توانید با بهبود وضعیت خودتان، فورا به شکم خود نگاه کنید
4. We flatter ourselves that we provide the best service in town.
[ترجمه ترگمان]ما به خود می بالم که بهترین خدمات را در شهر فراهم می کنیم
[ترجمه گوگل]ما خودمان را غافلگیر می کنیم که بهترین خدمات را در شهر ارائه می دهیم
5. If you flatter your mother a bit she might invite us all to dinner.
[ترجمه ترگمان]اگر به مادرت لطف کنی، ممکن است همه ما را به شام دعوت کند
[ترجمه گوگل]اگر مادر شما کمی پراکنده باشد ممکن است همه ما را به شام دعوت کند
6. Perry would always flatter Mrs. Mitchell by praising her cooking.
[ترجمه ترگمان]پری همیشه به خانم می چل تملق می گفت و از آشپزی او لذت می برد
[ترجمه گوگل]پری همیشه خانم میچل را با قدردانی از پخت و پز خود می فهمید
7. Lewis's novel doesn't flatter Midwestern attitudes and morals.
[ترجمه ترگمان]رمان \"لوئیس\" نگرش و رفتار غرب را به خود جلب نمی کند
[ترجمه گوگل]رمان لوییس نگرش ها و اخلاق های میدانی غرب را دوست ندارد
8. Clever tailoring can flatter your figure.
[ترجمه ترگمان] طراحی هوشمندانه میتونه شکل تو رو به خودش جلب کنه
[ترجمه گوگل]خیاطی هوشمندانه می تواند شکل شما را زیباتر کند
9. Are you trying to flatter me?
[ترجمه ترگمان]داری سعی می کنی چاپلوسی من رو بکنی؟
[ترجمه گوگل]آیا می خواهید به من دروغ بگوید؟
10. Orange and khaki flatter those with golden skin tones.
[ترجمه ترگمان]نارنجی و خاکی، those با تن رنگ طلایی داشتند
[ترجمه گوگل]نارنجی و خاچی کسانی را که با زنگ های طلایی رنگ می کنند، پنهان می کنند
11. I suspect these statistics flatter to deceive.
[ترجمه ترگمان]من به این آمار شک دارم که بتوانم آن ها را فریب دهم
[ترجمه گوگل]من این آمار را فریب می زنم
12. The picture certainly doesn't flatter her.
[ترجمه ترگمان]این عکس اصلا از او خوشش نمی اید
[ترجمه گوگل]تصویر مطمئنا او را فراموش نمی کند
13. Don't flatter yourself so much.
[ترجمه ترگمان]زیاد خودت را لوس نکن
[ترجمه گوگل]خودت را خیلی نادیده نگیر
14. Don't try and flatter her - she doesn't approve of creeps.
[ترجمه ترگمان]سعی نکن به او چاپلوسی کنی - او از مور مور خوشش نمی اید
[ترجمه گوگل]سعی نکنید که او را نپوشانید - او از خزش ها نپذیرفته است
15. I flatter myself that this campaign will put an end to the war.
[ترجمه ترگمان]به خودم می گویم که این اردو به جنگ پایان خواهد داد
[ترجمه گوگل]من خودم را پراکنده می کنم که این مبارزه به جنگ پایان می دهد