کلمه جو
صفحه اصلی

well bred


با ادب، فرهیخته، با تربیت، خوش جنس باتربیت، تربیت شده

انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
(1) تعریف: showing good upbringing; polite and considerate.
مترادف: cultured, genteel, polite, well-mannered
متضاد: ill-bred, ill-mannered
مشابه: aristocratic, courteous, cultivated, elegant, gallant, gentle, gentlemanly, gracious, ladylike, mannerly, refined, respectable, thoroughbred, urbane, well-behaved

(2) تعریف: of animals, having a desirable pedigree.
مترادف: purebred, thoroughbred
مشابه: pedigreed, pure

• educated, polite
someone who is well-bred has good manners.

جملات نمونه

1. a well-bred man is modest without being bashful
آدم نیک پرورده بدون اینکه خجول باشد فروتن است.

2. Well fed, well bred.
[ترجمه ترگمان]خوب، تغذیه، خوب تربیت شده
[ترجمه گوگل]خوب تغذیه، به خوبی پرورش داده

3. She was too well bred to show her disappointment.
[ترجمه ترگمان]او بیش از حد تربیت شده بود تا ناامیدی خود را بروز دهد
[ترجمه گوگل]او خیلی خوش شانسی برای نشان دادن ناامیدی او بود

4. She was too well bred to want to hurt the little boy's feelings.
[ترجمه ترگمان]او بیش از حد تربیت شده بود که بخواهد احساسات پسرک را جریحه دار کند
[ترجمه گوگل]او خیلی زاده شد و می خواست احساسات پسر بچه را آسیب برساند

5. Then we bought a lovely horse called Prince with much better breeding than the others.
[ترجمه ترگمان]بعد یک اسب زیبا خرید و پرنس را با تربیت بهتری نسبت به دیگران خرید
[ترجمه گوگل]سپس یک اسب دوست داشتنی به نام شاهزاده با پرورش بهتر بسیار بهتر از دیگران خریداری کردیم

6. If the maharajah noticed he was too well bred to show it.
[ترجمه ترگمان]اگر مادرش متوجه می شد که او بیش از حد تربیت شده است تا نشان بدهد
[ترجمه گوگل]اگر محاربه متوجه شد که او به اندازه کافی بزرگ شده است تا آن را نشان دهد

7. The well bred contradict oth er people. The wise contra ? dict themselves.
[ترجمه ترگمان]با این تفاوت که bred با مردم ضد و نقیض حرف می زنند راه حل عاقلانه ای؟ خودشان را جمع و جور می کنند
[ترجمه گوگل]این ریزپردازان با افراد دیگر مخالف هستند مخالفت عاقلانه خودت را فراموش کن

8. His children are well bred, whereas those of his sister are naughty.
[ترجمه ترگمان]بچه های او تربیت خوبی دارند، در حالی که بچه های خواهرش شیطان هستند
[ترجمه گوگل]فرزندان او به خوبی پرورش می یابند، در حالی که از خواهر او شیطانی است

9. Just the Hesperides will be enough, Lizette thought, but was too well bred to say it out loud.
[ترجمه ترگمان]فکر کرد: Just برای Hesperides کافی است، اما آن قدر بزرگ بود که با صدای بلند گفتنش را به زبان نمی آورد
[ترجمه گوگل]Lizette فکر می کرد فقط Hesperides به اندازه کافی خواهد بود، اما به اندازه کافی با صدای بلند گفتگو کرد

10. Just the Hesperides will be enough, Lizette thought, but was too well bred to say it out loud. "Er, may I please have an apple?"
[ترجمه ترگمان]Lizette فکر کرد فقط the کافی است ولی با صدای بلند گفت: \"ام، ممکن است من یک سیب داشته باشم؟\"
[ترجمه گوگل]Lizette فکر می کرد فقط Hesperides به اندازه کافی خواهد بود، اما به اندازه کافی با صدای بلند گفتگو کرد ار، ممکن است لطفا یک سیب داشته باشید؟

پیشنهاد کاربران

خوش نژاد

اصیل، نژاده


کلمات دیگر: