کلمه جو
صفحه اصلی

despoil


معنی : دزدیدن، چپاول کردن، غارت کردن
معانی دیگر : چاپیدن، به یغما بردن، تاراج کردن، ربودن بیشتر با of

انگلیسی به فارسی

غارت کردن، ربودن (بیشتر با of )


بی ادبانه، چپاول کردن، غارت کردن، دزدیدن


انگلیسی به انگلیسی

• pillage, loot, rob
to despoil a place means to make it less attractive, valuable, or important by taking things away from it or by destroying it; a formal word.

مترادف و متضاد

دزدیدن (فعل)
abduct, rob, steal, embezzle, despoil, filch, snaffle, peak, pick, prig, poach, picaroon, spoliate, rifle, thieve, purloin

چپاول کردن (فعل)
despoil, swoop, ransack, foray, maraud, spoliate

غارت کردن (فعل)
rob, despoil, harry, ravage, ransack, sack, harrow, raven, pillage, plunder, pirate, loot, foray, maraud, spoliate, reave

ravage, destroy


Synonyms: denude, depopulate, depredate, deprive, desecrate, desolate, devastate, devour, dispossess, divest, loot, maraud, pillage, plunder, raid, rifle, rob, sack, spoil, spoliate, strip, vandalize, waste, wreak havoc, wreck


Antonyms: build, construct, improve


جملات نمونه

1. The invaders despoiled the country of all its treasures.
[ترجمه ترگمان]مهاجمان کشور را از همه its غارت می کردند
[ترجمه گوگل]مهاجمان کشور همه گنجینه های آن را دستگیر کردند

2. The victorious army despoil the city of all its treasure.
[ترجمه ترگمان]ارتش فاتح شهر همه گنجینه اش را از دست می دهد
[ترجمه گوگل]ارتش پیروز، شهر را از تمام گنجینه های آن دور می کند

3. The thief despoiled the old man of his belongings.
[ترجمه ترگمان]دزد پیر اموال خود را خالی کرد
[ترجمه گوگل]دزد، پیرمرد متعلق به او بود

4. Many of the tombs had been despoiled.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از مقبره ها غارت شده بودند
[ترجمه گوگل]بسیاری از مقبره ها دستگیر شده اند

5. The city of greece and asia is despoil of their most valuable ornament.
[ترجمه ترگمان]شهر یونان و آسیا یکی از ارزشمندترین تزیینات آن ها است
[ترجمه گوگل]شهر گرینای مرکزی و آسیا از ارزشمندترین آنها است

6. The victorious army despoiled the city of many priceless treasures.
[ترجمه ترگمان]ارتش پیروزمند، شهر بسیاری از گنجینه های ارزشمند را غارت کرد
[ترجمه گوگل]ارتش پیروز، شهر بسیاری از گنجینه های بی ارزش را بی رحم کرد

7. Museums have despoiled India of many priceless treasures.
[ترجمه ترگمان]موزه ها هند را از بسیاری از گنجینه های ارزشمند محروم کرده اند
[ترجمه گوگل]موزه ها هند را از بسیاری از گنجینه های بی ارزش محروم کرده اند

8. They despoiled the villagers of their belongings.
[ترجمه ترگمان]آن ها روستاییان را غارت می کردند
[ترجمه گوگل]آنها روستائیان اموال خود را دستگیر کردند

9. The sandy beaches are being despoiled by an oil spill.
[ترجمه ترگمان]سواحل ماسه ای توسط نشت نفت غارت می شوند
[ترجمه گوگل]سواحل شنی توسط یک نشت نفت خنثی می شوند

10. Barbarians despoiled the western towns.
[ترجمه ترگمان]Barbarians شهرهای غربی را غارت می کردند
[ترجمه گوگل]Barbarians شهرهای غربی را منفجر کردند

11. It made little difference if a dreadful rash despoiled both little faces.
[ترجمه ترگمان]اگر صورت کوچک هر دو صورت کوچک را می گرفت، تغییر چندانی نمی کرد
[ترجمه گوگل]اگر یک بثورات ناخوشایند هر دو صورت کوچک را تحمل کرد، این تفاوت کمی ایجاد کرد

12. Regulated, socialised economies trample on human dignity, despoil the natural environment and depress economic performance.
[ترجمه ترگمان]اقتصاد socialised، اقتصاد socialised را زیر پا می گذارد، محیط طبیعی را نابود می کند و عملکرد اقتصادی را کاهش می دهد
[ترجمه گوگل]اقتصادهای تنظیم شده، سوسیالیستی بر کرامت انسانی سرازیر می شوند، محیط طبیعی را از بین می برند و عملکرد اقتصادی را کاهش می دهند

13. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress every day!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه گوگل]آرزو می کنم که بتوانید از فرهنگ لغت حکم آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!

14. And tremble and despoil themselves : 0 hear!
[ترجمه ترگمان]و خود را به لرزه درمی آورد: صفر صدا!
[ترجمه گوگل]و لرزید و خودتان را محکوم کنید: 0 شنیدن!

15. And tremble and despoil themselves : oh hear!
[ترجمه ترگمان]و خود را به لرزه درمی آورد: آه، گوش کنید!
[ترجمه گوگل]و لرزید و خود را بی حال کنید: آه بشنو!

Europeans despoiled Egypt of its antiquities.

اروپایی‌ها آثار عتیقه‌ی مصر را تاراج کردند.


The despoilment of the country's natural resources by one generation will occasion the curses of other generations.

تاراج منابع طبیعی کشور توسط یک نسل موجب نفرین نسلهای دیگر خواهد شد.


پیشنهاد کاربران

steal or violently remove valuable possessions from;


To plunder
To rob
To raid

⁦✔️⁩غارت کردن،
به یغما بردن،
تاراج کردن

Seascape: the state of our oceans
Race to the bottom: the disastrous blindfolded rush to mine the deep sea
. . .
One of the largest mining operations ever seen on Earth aims to 💥despoil💥 an ocean we are only barely beginning to understand

by Jonathan Watts, global environment editor
Theguardian. com@


کلمات دیگر: