کلمه جو
صفحه اصلی

by all means


حتما، البته، مسلما، هر جور که شده، از هر طریق، با تمام وسائل، هر طور باشد، بهمه حال، بهر قیمت که باشد

انگلیسی به انگلیسی

عبارت ( phrase )
• : تعریف: without fail; of course; absolutely.
مترادف: absolutely, certainly, of course, surely, without fail
مشابه: definitely, positively

• surely, of course, certainly, you bet

جملات نمونه

1. We must finish the task before the deadline by all means.
[ترجمه Negar] به هر قیمتی که شده باید کار رو قبل از موعد مقرر تموم کنیم.
[ترجمه ترگمان]ما باید کار را قبل از موعد مقرر تمام کنیم
[ترجمه گوگل]ما باید همه کارها را قبل از مهلت انجام دهیم

2. Try by all means to save the dying.
[ترجمه ترگمان]به هر وسیله ای برای نجات جان خود تلاش کنید
[ترجمه گوگل]به هر وسیله ای، برای نجات مرگ، سعی کنید

3. I'll make her by all means.
[ترجمه ترگمان]به هر وسیله او را درست می کنم
[ترجمه گوگل]من او را به هر وسیله به او را

4. You can protest by all means, but keep a sense of proportion.
[ترجمه ترگمان]شما می توانید با تمام معنی اعتراض کنید، اما نسبت به آن احساس نسبت دهید
[ترجمه گوگل]شما می توانید به هر وسیله ای اعتراض کنید، اما حس همسرداری خود را حفظ کنید

5. Bring your friends by all means - just so long as I know how many are coming.
[ترجمه ترگمان]همه دوستات رو با خودت بیار - فقط تا وقتی که می دونم چند نفر دارن میان
[ترجمه گوگل]دوستان خود را به هر وسیله ای به ارمغان بیاورید - فقط تا زمانی که می دانم چند نفر می آیند

6. If you can swing it, by all means buy them new stuff.
[ترجمه ترگمان]اگر بتوانید آن را تکان دهید، به تمام معنی آن را بخرید
[ترجمه گوگل]اگر شما می توانید آن را نوید، به هر حال آنها را به چیزهای جدید خرید

7. By all means prosecute them for that.
[ترجمه ترگمان]به هر حال، آن ها را برای این کار تحت پی گرد قانونی قرار دهید
[ترجمه گوگل]به هر حال آنها را برای آن دعا کنید

8. The parent who loves reading poetry aloud should by all means read poetry.
[ترجمه ترگمان]والدینی که عاشق خواندن شعر هستند باید با صدای بلند شعر بخوانند
[ترجمه گوگل]والدین که با صدای بلند به خواندن شعر علاقه دارند بایستی شعر را بخوانند

9. By all means name and shame the convicted.
[ترجمه ترگمان]با این همه نام و ننگ محکوم شدگان
[ترجمه گوگل]به هر حال نام و شرم محکوم شده است

10. By all means make enquiries in order to aid observation.
[ترجمه ترگمان]به هر وسیله پرس و جو کنید تا به مشاهدات کمک کنید
[ترجمه گوگل]به هر وسیله، برای کمک به مشاهده، پرسشها را انجام دهید

11. By all means go and practise within reason.
[ترجمه ترگمان]به هر وسیله ای که باید بروید و به عقل خود تمرین کنید
[ترجمه گوگل]به هر وسیله ای بروید و تمرین کنید

12. Let us by all means give our classic a regular airing and add a new accessory.
[ترجمه ترگمان]بگذارید همه ما به روش کلاسیک خود را به طور منظم پخش کنیم و یک ابزار جانبی جدید به آن اضافه کنیم
[ترجمه گوگل]به هر حال به ما اجازه می دهد کلاسیک را به طور منظم پخش کنیم و یک لوازم جانبی جدید اضافه کنیم

13. Yes, by all means, take a pew.
[ترجمه ترگمان]بله، به هر حال، نیمکت را بگیر
[ترجمه گوگل]بله، به هر حال، یک ارابه بریزید

14. So come on, Boothferry Council and Hargreaves, by all means tidy up the village, but don't exterminate it.
[ترجمه ترگمان]بنابراین، شورای Boothferry و Hargreaves، با همه وسایلی که دهکده را مرتب می کنند، به اینجا می آیند، اما آن را نابود نمی کنند
[ترجمه گوگل]بنابراین، شورای بوتفری و هارگریوز، به هر حال، روستا را پاکسازی می کنند، اما آن را نابود نکنید

15. By all means we may admire, but it is prudent not to judge by what we see at the shows.
[ترجمه ترگمان]با این همه ما ممکن است تحسین کنیم، اما حزم و احتیاط است که از آنچه در نمایش می بینیم قضاوت کنیم
[ترجمه گوگل]به هر حال ما ممکن است تحسین شود، اما محتاطانه نیست که به آنچه که در نمایش ها می بینیم، قضاوت کنیم

دانشنامه عمومی

به روی چشم؛ هر جور که شده.


پیشنهاد کاربران

به هرحال، به هرقیمت که باشد، هرطور که باشد

با کمال میل

با تمام وجود

قطعا - البته - بله ( برای ابراز تایید به صورت محترمانه استفاده می شود ) ( این عبارت محاوره ای است )
معنی گرفته شده از دیکشنری آنلاین Longman :
spoken used to mean ‘of course’ when politely allowing someone to do something or agreeing with a suggestion
معنی گرفته شده از دیکشنری آنلاین Merriam - Webster :
most assuredly : certainly
معنی گرفته شده از دیکشنری آنلاین MACMILLAN :
used for politely agreeing with someone, giving permission, or saying yes


معادل فارسی: " صاحب اختیارید" یا " البته"

با تمام قوا

به هر جهت

البته ، حتما

به هر دلیلی

به روی چشم

قطعا ، با کمال میل

درست و حسابی
تمام و کمال
همه چی تموم

صد البته - چراکه نه - با کمال میل - با تموم وجود

You can say 'by all means' to tell someone that you are very willing to allow them to do something. [formulae] 'Can I come and have a look at your house?' —'Yes by all means'. Synonyms: certainly, surely, of course, definitely More Synonyms of by all means


کلمات دیگر: