کلمه جو
صفحه اصلی

pockmark


معنی : گود کردن، جای ابله، ابله گون کردن
معانی دیگر : جای آبله، دارای جای آبله کردن، آبله رو کردن، چال و چوله ی آبله مانند، جای ابله

انگلیسی به فارسی

جای ابله، ابله گون کردن، گود کردن


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: (usu. pl.) the pitted scars left by smallpox or a similar disease.
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: pockmarks, pockmarking, pockmarked
مشتقات: pockmarked (adj.)
• : تعریف: to cover or scar with pockmarks.

• indentation in skin caused by smallpox or acne
pockmarks are small hollows on the surface of something, usually caused by violence.

دیکشنری تخصصی

[عمران و معماری] آبله ای
[زمین شناسی] گودال فنجانه ای - فرورفتگی گود و کراترمانند از نوعی که به وفور روی نشست های گلی در عرض فلات اسکاتلند وجود دارد(کینگ، مک لین، 1970). قطر آنها از 15 تا 45 متر و عمق آن ها 5 تا 10 متر می باشد. گودالهای فنجانه ای همچنین در دریای شمال (فانین،1981) و سایر نقاط دیده می شوند. منشأ آنها مورد بحث است.

مترادف و متضاد

گود کردن (اسم)
pockmark

جای ابله (اسم)
smallpox, pock, pockmark

ابله گون کردن (فعل)
pockmark

pitlike scar


Synonyms: blemish, cavity, crater, dent, dimple, pimple, welt, zit


جملات نمونه

1. The houses in the village were pockmarked with bullet holes.
[ترجمه ترگمان]خانه های دهکده از سوراخ های گلوله آبله گرفته بودند
[ترجمه گوگل]خانه ها در روستا با حفره های گلوله ای پوشیده شده بودند

2. He had a pockmarked face.
[ترجمه ترگمان]صورت pockmarked داشت
[ترجمه گوگل]او یک چهره تیزهوش داشت

3. Small bodies of water pockmark the flat face of the area.
[ترجمه ترگمان]بدنه های کوچک آب، سطح صاف منطقه را پوشش می دهند
[ترجمه گوگل]اجسام کوچک از آب، چهره مسطح منطقه است

4. The district is pock-marked with caves.
[ترجمه ترگمان]این منطقه پر از caves است
[ترجمه گوگل]این منطقه با غارها مشخص شده است

5. The pockmarks made by her bullets are still on the wall.
[ترجمه ترگمان]سوراخ موش توسط گلوله ها درست شده هنوز روی دیوار هست
[ترجمه گوگل]علامت های ساخته شده توسط گلوله اش هنوز بر روی دیوار است

6. The living room is pockmarked with bullet holes.
[ترجمه ترگمان]اتاق نشیمن پر از سوراخ گلوله است
[ترجمه گوگل]اتاق نشیمن با حفره های گلوله ای ظاهر می شود

7. We walk through the snow, now pockmarked and honeycombed, towards his barn.
[ترجمه ترگمان]از میان برف ها به راه خود ادامه می دهیم
[ترجمه گوگل]ما از برف عبور می کنیم، در حالیکه در حال چرخش و لانه زنبوری، به طرف انبار خود می رویم

8. The government buildings were pockmarked with bullet holes.
[ترجمه ترگمان]ساختمان های دولتی با سوراخ های گلوله pockmarked شده بودند
[ترجمه گوگل]ساختمان های دولتی با حفره های گلوله ای پوشیده شده بودند

9. The bright pockmark in the upper half of the image is a 50-mile-wide crater called Debussy.
[ترجمه ترگمان]درخشندگی روشن در نیمه بالایی تصویر یک دهانه ۵۰ مایلی به نام دبوسی است
[ترجمه گوگل]جثه روشن در نیمه بالای تصویر یک دهانه عرضی 50 متری است که به نام دبوسی است

10. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress day by day!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه گوگل]آرزو می کنم که بتوانید از فرهنگ لغت حکم آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!

11. Inlets pockmark Japan's volcanic shoreline, explains Florida Institute of Technology professor Robert van Woesik.
[ترجمه ترگمان]Institute pockmark، استاد تکنولوژی فلوریدا، رابرت ون Woesik، استاد فن آوری فلوریدا را توضیح می دهد که خط ساحلی آتش فشانی منجمد ژاپن است
[ترجمه گوگل]پروفسور رابرت ون وسهک، استاد فن آوری فلوریدا، توضیح می دهد

12. The main host rock is trachyte with distinctive pockmark structure.
[ترجمه ترگمان]سنگ میزبان اصلی با ساختار pockmark متمایز ساخته شده است
[ترجمه گوگل]سنگ اصلی میزبان تراشی است که با ساختار مشخصی مشخص می شود

13. Face the pockmark holes filled with youthful atmosphere, revealed the boys compared to girls beauty of mind.
[ترجمه ترگمان]روی سوراخ های pockmark که در فضای جوانی پر شده بود، بچه ها را در مقایسه با زیبایی دخترها نشان می داد
[ترجمه گوگل]چهره های حفره هایی که پر از جو جوان هستند، پسرها را در مقایسه با زیبایی ذهن دختران نشان داد

14. Carla has never seen Tfo Vic bring any kind of shoes to the house but the pockmarked ones he wears.
[ترجمه ترگمان]کارلا هرگز ندیده بود که یک جفت کفش برای خانه بیاورد، اما ones را که به تن دارد
[ترجمه گوگل]کارلا هرگز دیده نمی شود تفو ویس هر نوع کفش را به خانه می برد، اما لباس هایی که او می پوشد

15. Availability: The color is uneven, flesh and so on dark pouches, pockmark.
[ترجمه ترگمان]در دسترس بودن: این رنگ ناهموار، گوشت و در کیسه های تاریک، pockmark است
[ترجمه گوگل]در دسترس بودن رنگ ناهموار، گوشت و غیره در کیسه های تاریک، جوش است

His face was pitted by pockmarks.

جای آبله صورتش را چاله‌چوله‌دار کرده بود.


Morteza's face was pockmarked.

مرتضی آبله رو بود.


پیشنهاد کاربران

سوراخ سوراخ شدن/کردن


کلمات دیگر: