1. "Weak"can be collocated with "tea", but "feeble" can not.
[ترجمه ترگمان]\"ضعیف\" می تواند با \"چای\" همراه شود اما \"ضعیف\" نمی تواند
[ترجمه گوگل]'ضعیف می تواند با 'چای' قرار گیرد، اما 'ضعیف' نمی تواند
2. 'Bitter' collocates with 'tears' but 'sour' does not.
[ترجمه ترگمان]تلخ با اشک، اما ترش نمی کند
[ترجمه گوگل]'تلخ' با 'اشک'، اما 'ترش' نمی کند
3. "Heavy" collocates with "rain" but "large" does not.
[ترجمه ترگمان]همنشین های \"سنگین\" با \"باران\" اما \"بزرگ\" نیست
[ترجمه گوگل]'سنگین' با باران، اما 'بزرگ'، نمی کند
4. 'Bitter' and 'tears' collocate.
[ترجمه ترگمان]چه تلخ و چه تلخ!
[ترجمه گوگل]'تلخ' و 'اشک'
5. 'Enigmatic' collocates with 'smile'.
[ترجمه ترگمان]enigmatic collocates با لبخند
[ترجمه گوگل]'عاشقانه' با 'لبخند'
6. 'Bitter' and 'tears' are collocates.
[ترجمه ترگمان]همنشین های تلخ و تلخ، همنشین ها هستند
[ترجمه گوگل]'تلخ' و 'اشک' هستند collocates
7. 'Weak' and 'tea' collocate.
[ترجمه ترگمان] ضعیف و ضعیف هستم
[ترجمه گوگل]'ضعیف' و 'چای'
8. "Detached" collocates with "house".
[ترجمه ترگمان]جدا شدن از همنشین ها با خانه
[ترجمه گوگل]'جدا' با 'خانه'
9. The product collocate with webcams, so that, user can record their action, and communicate with friends and teacher by the real-time image.
[ترجمه ترگمان]محصول همراه با webcams، به طوری که، کاربر می تواند اقدام آن ها را ثبت کند و با تصویر زمان واقعی با دوستان و معلم ارتباط برقرار کند
[ترجمه گوگل]این محصول با وب کم ها قرار می گیرد، به طوری که کاربر می تواند اقدام خود را ضبط کرده و با عکس و عکس در زمان واقعی با دوستان و معلمان ارتباط برقرار کند
10. Such employment also makes it easy to collocate with other high-end computer peripherals and boost up the overall performance of the computer system as well as extending the system life.
[ترجمه ترگمان]چنین employment باعث می شود کار کردن با دیگر وسایل جانبی کامپیوتری با انتهای بالا آسان شود و عملکرد کلی سیستم کامپیوتر و نیز گسترش عمر سیستم را افزایش دهد
[ترجمه گوگل]چنین استخدام همچنین باعث می شود که در کنار سایر لوازم جانبی کامپیوتر بالا پایان قرار گیرد و عملکرد کلی سیستم کامپیوتری را بالا ببرد و همچنین افزایش عمر سیستم را افزایش دهد
11. Market is the best efficient mechanism to collocate knowledge resource.
[ترجمه ترگمان]بازار بهترین مکانیزم کارآمد برای collocate منبع دانش است
[ترجمه گوگل]بازار بهترین مکانیزم موثر برای جمع آوری منابع دانش است
12. It is important collocate the wheat rationally.
[ترجمه ترگمان]این مهم است که به طور منطقی به کشت گندم بپردازند
[ترجمه گوگل]مهم این است که گندم را منطقی قرار دهیم
13. Put a fried chicken on the rice and collocate various side dishes.
[ترجمه ترگمان]یه مرغ سوخاری به برنج بده و غذاهای مختلف رو بخور
[ترجمه گوگل]مرغ سرخ شده را در برنج بگذارید و ظرف غذای مختلف را داخل آن قرار دهید
14. The studies mentioned above are significant to collocate asset portfolios and prevent financial risks.
[ترجمه ترگمان]مطالعات ذکر شده در بالا برای collocate دارایی دارایی و جلوگیری از ریسک های مالی مهم هستند
[ترجمه گوگل]مطالعاتی که در بالا ذکر شد، برای جمع کردن اوراق بهادار دارایی و جلوگیری از خطرات مالی قابل توجه است