کلمه جو
صفحه اصلی

misprint


معنی : غلط چاپی، غلط چاپی کردن
معانی دیگر : غلط چاپی، غلط چاپی کردن

انگلیسی به فارسی

غلط چاپی کردن، غلط چاپی


اشتباه، غلط چاپی، غلط چاپی کردن


انگلیسی به انگلیسی

• printing error, typographical error
misspell, make a typographical error, print accidentally
a misprint is a mistake in the way something is printed, for example a spelling mistake.

دیکشنری تخصصی

[ریاضیات] اشتباه چاپی

مترادف و متضاد

غلط چاپی (اسم)
misprint

غلط چاپی کردن (فعل)
misprint

جملات نمونه

1. Alert readers may have noticed the misprint in last week's column.
[ترجمه ترگمان]خوانندگان آگاه ممکن است متوجه the در ستون هفته گذشته باشند
[ترجمه گوگل]خوانندگان هشدار ممکن است اشتباه را در ستون هفته گذشته متوجه شده باشند

2. A good editor never once leaves a misprint uncorrected.
[ترجمه ترگمان]یک ویرایشگر خوب هرگز یک uncorrected misprint را ترک نمی کند
[ترجمه گوگل]یک ویرایشگر خوب هرگز یک خطا خطا را اصلاح نمیکند

3. This misprint led to great confusion.
[ترجمه ترگمان]غلط چاپی دچار سردرگمی عظیمی شده بود
[ترجمه گوگل]این اشتباه منجر به سردرگمی شدید شد

4. Jhon is a misprint for John.
[ترجمه ترگمان]Jhon یک misprint برای جان است
[ترجمه گوگل]جون جاسوس برای جان است

5. I thought it must have been a misprint.
[ترجمه ترگمان]فکر می کردم اشتباه been
[ترجمه گوگل]فکر کردم این یک اشتباه است

6. In the last sentence, "unclear" is a misprint for "nuclear".
[ترجمه ترگمان]در آخرین جمله، \"مشخص نیست که\" هسته ای برای \"هسته ای\" است
[ترجمه گوگل]در آخرین جمله، 'نامشخص' یک اشتباه برای 'هسته ای' است

7. The misprint escaped the proofreader.
[ترجمه ترگمان]The از the فرار کردند
[ترجمه گوگل]این اشتباه از ویرایشگر فرار کرد

8. Galway might be a misprint for Galloway, so that the herd was in fact White Galloways.
[ترجمه ترگمان]مونتروی سورمر یک اشتباه چاپی خواهد بود، بنابراین گله در واقع galloways سفید بود
[ترجمه گوگل]گالویل ممکن است یک دروغ برای گالووی باشد، به طوری که گله در واقع White Galloways بود

9. Buy this new book misprint much, go out handle affairs collect fees much.
[ترجمه ترگمان]این کتاب جدید را بسیار گران قیمت بخرید، کاره ای خود را زیاد انجام دهید و هزینه ها را زیاد جمع آوری کنید
[ترجمه گوگل]این کتاب جدید را خیلی خرج کنید، بیرون بروید، امور مالی را جمع آوری کنید

10. No, that was not a misprint.
[ترجمه ترگمان]نه، اشتباه چاپی نبود
[ترجمه گوگل]نه، این اشتباه نیست

11. There are few books but have misprint or two, but this book is anything but perfect.
[ترجمه ترگمان]چند کتاب هست که misprint یا دو کتاب دارد، اما این کتاب چیزی جز کامل نیست
[ترجمه گوگل]چند کتاب وجود دارد، اما اشتباه یا دو، اما این کتاب چیزی جز کامل نیست

12. Ex: This misprint led to great confusion.
[ترجمه ترگمان]سابق: این misprint منجر به اغتشاش و اغتشاش بزرگی شد
[ترجمه گوگل]س: این اشتباه منجر به سردرگمی شدید شد

13. The misprint led to great confusion.
[ترجمه ترگمان]غلط چاپی دچار سردرگمی عظیمی شده بود
[ترجمه گوگل]اشتباه منجر به سردرگمی شدید شد

14. I stumbled on a misprint in my dictionary.
[ترجمه ترگمان]من توی فرهنگ لغات غلط چاپی افتادم
[ترجمه گوگل]من در یک کلمه اشتباه در فرهنگ لغتم گم شدم

15. A poet can survice everything but a misprint.
[ترجمه ترگمان]یک شاعر می تواند همه چیز را به جز یک misprint توجیه کند
[ترجمه گوگل]یک شاعر می تواند همه چیز را بکشد اما یک اشتباه


کلمات دیگر: