کلمه جو
صفحه اصلی

collet


(مکانیک) حلقه، طوقچه، (در ماشین تراش) گیره، سیمگیر، لوله گیر، میله گیر، (با سیم گیر یا لوله گیر) نگهداشتن

انگلیسی به فارسی

(مکانیک) حلقه، طوقچه، (در ماشین‌تراش) گیره، سیم‌گیر، لوله‌گیر، میله‌گیر، (با سیم‌گیر یا لوله‌گیر) نگه‌داشتن


کولت


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: a metal ring or rim that holds a jewel or watch spring.

(2) تعریف: a chuck with a conical end that is used to hold cylindrical pieces in a lathe.

• circle in which a jewel is set, small metal band or ring

دیکشنری تخصصی

[ریاضیات] طوقچه، طوقه ی نگهدارنده، گیره ی فشنگی، طوقه

جملات نمونه

1. Smaller taper angle of collet, larger clamping power.
[ترجمه ترگمان]لوله های کوچک تر از کوله، قدرت مهار بزرگتری دارند
[ترجمه گوگل]زاویه کوچک کوچک کوچک، قدرت بزرگتر بستن

2. When choosing collets and collet bodies, you need to consider two main factors.
[ترجمه ترگمان]زمانی که collets و collet را انتخاب می کنید، باید دو عامل اصلی را در نظر بگیرید
[ترجمه گوگل]هنگام انتخاب جسم و گردن، شما باید دو عامل اصلی را در نظر بگیرید

3. The collet retainer a first end movably connected to the coupling sleeve by a threaded connection.
[ترجمه ترگمان]کوله باری اول اتصال end را با اتصال threaded به آستین coupling متصل کرد
[ترجمه گوگل]نگهدارنده کوله یک انتهای اول به صورت قابل اتصال به اتصال آستین به آستین اتصال می باشد

4. Collet aimed the binoculars up the hill and adjusted image intensifier dials.
[ترجمه ترگمان]کوله دوربین را از روی تپه برداشت و صفحه بزرگنمایی دوربین را تنظیم کرد
[ترجمه گوگل]کاللت به دوربین دوچشمی تا تپه و تنظیمات تیزرهای تصویر تنظیم شده است

5. Now our company has managed to develop the collet chuck and guide bush of carbide with wear-resistant weld in good precision.
[ترجمه ترگمان]اکنون شرکت ما موفق به توسعه بخش کوله و راهنمایی بوته کاربید با weld مقاوم در برابر سایش با دقت خوب شده است
[ترجمه گوگل]در حال حاضر شرکت ما موفق به توسعه چاک کلاله و راهنمای بوش کاربید با جوش مقاوم در برابر سایش با دقت خوب است

6. High in the hayloft at Chateau Villette, Collet stared at the computer monitor in amazement.
[ترجمه ترگمان]در انبار علوفه شاتو ویله، کوله با حیرت به مانیتور کامپیوتر خیره شد
[ترجمه گوگل]کولت در حیاط خلوت در Chateau Villette، با شگفتی از روی مانیتور کامپیوتر خیره شد

7. As they neared the final bedroom, Collet could see the door was wide open.
[ترجمه ترگمان]همچنان که به اتاق آخرین اتاق خواب نزدیک می شدند، کوله می دید که در باز است
[ترجمه گوگل]هنگامی که آنها نزدیک اتاق خواب نهایی بودند، کلت می توانست درب را باز کند

8. Insert the pin into the collet and tighten the collet nut.
[ترجمه ترگمان]سوزن را در کوله قرار می دهد و the کوله را محکم می کند
[ترجمه گوگل]پین را در حلقه قرار دهید و مهره شمع را بچرخانید

9. As he stood there, Collet flashed on a second possible explanation for this delay.
[ترجمه ترگمان]همان طور که آنجا ایستاده بود، کوله به خاطر این تاخیر، توضیح بیشتری به او داد
[ترجمه گوگل]همانطور که او در آنجا ایستاده بود، کاللت در توضیح احتمالی دوم این تاخیر فلاش زد

10. God knows he needs the pension, Collet thought.
[ترجمه ترگمان]کوله باخود اندیشید: خدا می داند که او به حقوق بازنشستگی احتیاج دارد
[ترجمه گوگل]کولت فکر کرد، خدا میداند که او به حقوق بازنشستگی نیاز دارد

11. Collet followed the agent about fifty yards past the driveway.
[ترجمه ترگمان]کوله پنجاه متر از پارکینگ را دنبال کرد
[ترجمه گوگل]کلت از نماینده حدود پنجاه متر جلوتر از پارکینگ عبور کرد

12. We can supply variety specification of collet and tube support, can satisfy the customer's demand.
[ترجمه ترگمان]ما می توانیم مشخصات گوناگونی از پشتیبانی کوله و لوله را تامین کنیم، می تواند تقاضای مشتری را برآورده کند
[ترجمه گوگل]ما می توانیم مشخصات مشخصه پشتیبانی کولت و لوله را تامین کنیم، می تواند تقاضای مشتری را برآورده سازد

13. The characteristics and application of adaptors such as collet chuck with steep taper(SK) and collet chuck with hollow taper(HSK) were analyzed and explained.
[ترجمه ترگمان]ویژگی ها و کاربرد of مانند کوله باری با شمع با شیب تند (SK)و کوله chuck با شمع های توخالی (HSK)تحلیل و توضیح داده شدند
[ترجمه گوگل]خصوصیات و کاربرد آداپتورهای مانند چاقو کولت با سفت شیبدار (SK) و چاک چاقو با مخروط توخالی (HSK) مورد تجزیه و تحلیل و توضیح داده شد

14. We felt this was an improvement over the rival system of inserting a tommy bar through the collet and using one spanner.
[ترجمه ترگمان]ما احساس کردیم که این یک بهبود در سیستم رقیب برای وارد کردن بار تامی از طریق کوله و استفاده از یک آچار است
[ترجمه گوگل]ما احساس می کردیم این یک پیشرفت در برابر سیستم رقیب قرار دادن یک نوار تام می شود از طریق حلقه و با استفاده از یک کلید

15. An electrical connector union coupler assembly including a coupling subassembly and a collet retainer.
[ترجمه ترگمان]یک اتصال اتصال دهنده برق از جمله یک مونتاژ فرعی کوپلینگ و یک collet retainer
[ترجمه گوگل]مونتاژ سوکت اتصالات الکتریکی از جمله یک سوکت اتصال و یک نگهدارنده کوله

پیشنهاد کاربران

collet ( علوم و فنّاوری غذا ) ==واژه بیگانه: collet, porous collet, pellet 1واژه مصوب: پَرک متخلخلتعریف: پرک حاصل از تزریق بخار به تودۀ دانۀ روغنی پرس شده، قبل از خنک و سخت شدن آن==collet ( مهندسی جوشکاری و آزمایش های غیرمخرب )
واژه مصوب: الکترودگیر
تعریف: گیره ای مکانیکی برای ثابت نگهداشتن الکترود در محل مشعل جوشکاری یا برشکاری یا افشانش


کلمات دیگر: