کلمه جو
صفحه اصلی

directedness

دیکشنری تخصصی

[ریاضیات] جهت دار، توجیه، جهت دار بودن

پیشنهاد کاربران

هدایت شدگی

صراحت. صراحت لهجه
He has no directness in his speech.
او هیچ صراحت لهجه ای در سخنرانی اش نداشت.


کلمات دیگر: