1. various methods of classification
روش های مختلف طبقه بندی
2. Science is the systematic classification of experience.
[ترجمه ترگمان]علم طبقه بندی اصولی تجربه است
[ترجمه گوگل]علم طبقه بندی سیستماتیک تجربه است
3. The classification of bony fish is extremely complicated.
[ترجمه ترگمان]طبقه بندی ماهی استخوانی بسیار پیچیده است
[ترجمه گوگل]طبقه بندی ماهی های استخوانی بسیار پیچیده است
4. I am studying spectral classification.
[ترجمه ترگمان]من طبقه بندی طیفی را مطالعه می کنم
[ترجمه گوگل]من در حال مطالعه طبقه بندی طیفی هستم
5. These things belong in a different classification.
[ترجمه ترگمان]این چیزها به طبقه بندی متفاوتی تعلق دارند
[ترجمه گوگل]اینها در طبقه بندی متفاوت قرار دارند
6. Do you understand the system of classification used in ornithology?
[ترجمه ترگمان]آیا سیستم طبقه بندی مورد استفاده در ornithology را درک می کنید؟
[ترجمه گوگل]آیا سیستم طبقه بندی مورد استفاده در Ornithology را درک می کنید؟
7. The classification of additives by 'E' number is made under an EC directive.
[ترجمه ترگمان]طبقه بندی مواد افزودنی توسط عدد E تحت فرمان EC صورت می گیرد
[ترجمه گوگل]طبقه بندی مواد افزودنی با شماره 'E' تحت دستورالعمل EC است
8. It belongs in a different classification.
[ترجمه ترگمان]آن به دسته بندی متفاوتی تعلق دارد
[ترجمه گوگل]آن متعلق به یک طبقه بندی متفاوت است
9. Apart from any other objection, a different classification would be reached if the characters were used in a different sequence.
[ترجمه ترگمان]صرف نظر از هر ایراد دیگری، اگر حروف در یک توالی متفاوت مورد استفاده قرار می گرفتند، طبقه بندی دیگری به دست خواهد آمد
[ترجمه گوگل]به استثنای اعتراض های دیگر، اگر شخصیت ها در یک توالی متفاوت استفاده شوند، طبقه بندی متفاوت دیگری به دست می آید
10. Our threefold classification of participant, subject, and parochial is only the beginning of a classification of political cultures.
[ترجمه ترگمان]دسته بندی سه جانبه ما از شرکت کنندگان، تابع، و ساختار محدود تنها آغاز طبقه بندی فرهنگ های سیاسی است
[ترجمه گوگل]طبقه بندی سه گانه ما، شرکت کننده، موضوع و کلیسا، تنها آغاز طبقه بندی فرهنگ های سیاسی است
11. In parallel with the work of the classification theorists, general systems theory has evolved to consider similar problems.
[ترجمه ترگمان]به موازات کار نظریه پردازان طبقه بندی، نظریه سیستم های عمومی به منظور در نظر گرفتن مشکلات مشابه ظهور کرده است
[ترجمه گوگل]به طور موازی با کار نظریه پردازان طبقه بندی، تئوری سیستم های عمومی به بررسی مشکلات مشابه تبدیل شده است
12. Moreover although, with hindsight, such a classification appears scientifically absurd it is zoologically perfectly sensible.
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، با این حال، با درک این موضوع، چنین طبقه بندی علمی به طور علمی نامعقول به نظر می رسد اما کاملا منطقی است
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، هرچند با توجه به عقب ماندگی، چنین طبقه بندی به لحاظ علمی پوچانه ظاهر می شود، کاملا منطقی به نظر می رسد
13. This classification fits some university courses well, but it is now inadequate for the system as a whole.
[ترجمه ترگمان]این طبقه بندی برای برخی دوره های دانشگاهی مناسب است، اما در حال حاضر برای سیستم به عنوان یک کل کافی نیست
[ترجمه گوگل]این طبقه بندی به برخی از دوره های دانشگاه مناسب است، اما در حال حاضر برای سیستم به طور کلی ناکافی است
14. A completely different classification of occupations would of course result.
[ترجمه ترگمان]یک طبقه بندی کاملا متفاوت از مشاغل به نتیجه خواهد رسید
[ترجمه گوگل]مطمئنا یک طبقه بندی کاملا متفاوت از مشاغل به دست می آید
15. Classification and measurement are not creations of man, but only the transference of natural fact from one form to another.
[ترجمه ترگمان]طبقه بندی و اندازه گیری، تنها آفرینش انسان نیست، بلکه فقط انتقال واقعیت طبیعی از یک شکل به یک شکل به یک شکل دیگر است
[ترجمه گوگل]طبقه بندی و اندازه گیری خلاقیت انسان نیست، بلکه تنها انتقال واقعیت طبیعی از یک فرم به دیگری است