1. After cycling for the whole day, my backside was very sore.
[ترجمه ترگمان]بعد از اینکه تمام روز دوچرخه سواری کردم، باسن من خیلی درد گرفته بود
[ترجمه گوگل]پس از دوچرخه سواری برای کل روز، پشت من خیلی زخمی بود
2. She needs a kick up the backside .
[ترجمه ترگمان]اون به یه اردنگی احتیاج داره
[ترجمه گوگل]او نیاز به یک ضربه زدن به عقب دارد
3. Some help you were! You sat on your backside most of the afternoon!
[ترجمه ترگمان]! یه کم کمک کردی! تو بیشتر بعد از ظهر رو پشت سرت نشسته بودی
[ترجمه گوگل]برخی به شما کمک کردند! شما بعد از ظهر در پشت خود نشسته اید!
4. You'll get a smack on your backside if you're not careful.
[ترجمه ترگمان]اگر مراقب نباشی یک ضربه محکم به باسن تو می زنی
[ترجمه گوگل]اگر دقت نکنید، به عقب بر روی کمربند خود خواهید رسید
5. Get off your backside and do some work!
[ترجمه ترگمان]کونت رو قطع کن و یه کار بکن
[ترجمه گوگل]پشت خود را پشت سر بگذارید و کاری انجام دهید!
6. He sits on his backside.
[ترجمه ترگمان]اون پشت سرش نشسته
[ترجمه گوگل]او در پشت خود نشسته است
7. But the word backside outraged him to the depths of his soul.
[ترجمه ترگمان]اما کلمه باسن او را به اعماق روح خود رسانده بود
[ترجمه گوگل]اما کلمه پشت او او را به عمق روحش خشمگین کرد
8. The guard fell on his backside.
[ترجمه ترگمان]نگهبان پشت سرش به زمین افتاد
[ترجمه گوگل]گاردین پشت سر او افتاد
9. The guard signals to the rearward backside observer as he passes.
[ترجمه ترگمان]نگهبان هنگام عبور از پشت ناظر به پشت سر اشاره می کند
[ترجمه گوگل]گارد محافظ سیگنال را به عقب عقب مانیتور به عنوان عبور می کند
10. Jinju stood up, brushed the dirt off her backside with her bundle, and slowly headed home.
[ترجمه ترگمان]Jinju بلند شد، گرد و خاک را با بقچه ای کنار زد و به آرامی به طرف خانه برگشت
[ترجمه گوگل]جینجو ایستاد، خمیر را از کنار او کنار گذاشت و با آرنجش خم شد و به آرامی به خانه برگشت
11. I do all the work, while all you do is sit around on your backside all day.
[ترجمه ترگمان]من همه کارا رو انجام میدم، و تنها کاری که تو می کنی اینه که کل روز رو پشت سر داشته باشی
[ترجمه گوگل]من تمام کارها را انجام می دهم، در حالیکه تمام کاری که انجام می دهید، تمام روز در کنار شما قرار دارد
12. What he needs is a good boot up the backside!
[ترجمه ترگمان]تنها چیزی که نیاز داره یه چکمه خوب بالای باسن هست
[ترجمه گوگل]آنچه که او نیاز دارد بوت خوب پشتی است!
13. She's so lazy - she needs a good boot up the backside.
[ترجمه ترگمان]اون خیلی تنبل است - اون به یک چکمه خوب احتیاج داره
[ترجمه گوگل]او خیلی تنبل است - او نیاز به یک بوت خوب پشت
14. He gave the donkey a mighty prod in the backside.
[ترجمه ترگمان]ضربه محکمی به الاغ زد
[ترجمه گوگل]او به شاه یک کاراکتر قدرتمند در پشتی داد
15. He was woken some time later by being kicked in the backside quite painfully.
[ترجمه ترگمان]چند لحظه بعد با لگد به پشت به طور دردناک از خواب بیدار شد
[ترجمه گوگل]او بعدها از خواب بیدار شد و به شدت درگیر در پشت بود