1. beef extract
عصاره ی گوشت گاو
2. beef stew
تاس کباب گوشت گاو
3. beef stew
تاس کباب گوشت گاو
4. beef stroganoff
استرگنف گوشت گاو
5. beef about (something)
شکایت کردن،غر و لند زدن
6. beef up
تقویت کردن،افزودن بر
7. corned beef
گوشت گاو نمک زده
8. corned beef
گوشت گاو نمکی،گوشت گاو نمک زده
9. prime beef
گوشت گاو مرغوب
10. roast beef
گوشت گاو بریان شده
11. salt beef
گوشت گاو نمک سود
12. utility beef
گوشت نامرغوب گاو
13. cuts of beef
گوشت قسمت های مختلف گاو
14. herds of beef
گله های گاو
15. a joint of beef
یک شقه گوشت گاو
16. i salted the beef for four hours
گوشت گاو را چهار ساعت در نمک خواباندم.
17. i stewed the beef for two hours
گوشت گاو را دو ساعت آرام پختم.
18. we need to beef up our border guards
ما باید پاسداران مرزی خود را تقویت کنیم.
19. half a side of beef
نیم شقه ی گاو
20. a marbling of fat in beef
چربی (پیه) مرمر مانند در گوشت گاو
21. a mess of beans and beef
خوراک لوبیا و گوشت گاو
22. their mutton yields to ours but their beef is excellent
گوشت گوسفند آنها به خوبی گوشت گوسفند ما نیست ولی گوشت گاو آنها عالی است.
23. A tantalising aroma of roast beef fills the air.
[ترجمه ترگمان]یک رایحه قوی گوشت بریان هوا را پر می کند
[ترجمه گوگل]عطر و طعم گوشت گاو کباب پر از هوا است
24. Would you like another slice of ham/beef?
[ترجمه ترگمان]یه تیکه گوشت خوک دیگه می خوای؟
[ترجمه گوگل]آیا می خواهید یک تکه دیگر از ژامبون / گوشت گاو؟
25. They barbecued several pieces of beef, fowl and fish.
[ترجمه ترگمان]چند تکه گوشت گوساله، مرغ و ماهی کباب می کردند
[ترجمه گوگل]آنها چندین قطعه گوشت گاو، گوشت خوک و ماهی را سرخ کرد
26. The farm has both beef and dairy cattle.
[ترجمه ترگمان]مزرعه هر دو گاو و گاو شیرده دارد
[ترجمه گوگل]مزرعه هر دو گاو گوشت گاو و لبنیات است
27. He stabbed a piece of beef from the plate.
[ترجمه ترگمان]یک تکه گوشت گاو را از بشقاب جدا کرد
[ترجمه گوگل]او یک قطعه گوشت گاو را از روی صفحه برداشت
28. What would you like for dinner, beef or fish?
[ترجمه ترگمان]شام، گوشت گاو و ماهی چه میل دارید؟
[ترجمه گوگل]برای شام، گوشت گاو یا ماهی چه می خواهید؟