1. he had already seen the name somewhere in his readings
ضمن مطالعات خود قبلا این نام را در جایی دیده بود.
2. i had already thought of this problem
از پیش فکر این مسئله را کرده بودم.
3. i have already drafted two chapters of the book
من تاکنون دو فصل از کتاب را چرک نویس کرده ام.
4. i have already placed my order
قبلا سفارش خود را داده ام.
5. i have already registered for this class
من قبلا برای این کلاس نام نویسی کرده ام.
6. she had already braced herself for her father's criticism
از پیش خود را برای سرزنش پدرش مهیا کرده بود.
7. she had already intimated her disapproval
او قبلا مخالفت خود را به طور ضمنی اعلام کرده بود.
8. she has already taken all of her electives
او قبلا همه ی دروس اختیاری خود را برداشته است.
9. they had already saddled and bridled mehri's horse
اسب مهری را از پیش زین و لگام کرده بودند.
10. you are already two days late
همین حالا هم دو روز دیر کرده اید.
11. i fear i have already made enough mistakes
نگرانم که هم اکنون به اندازه ی کافی اشتباه کرده ام.
12. i have enough headaches already
فعلا به اندازه ی کافی دردسر دارم.
13. like as not, he's already dead
متحملا تاکنون مرده است.
14. the liberals' opposition had already been discounted
مخالفت لیبرال ها از پیش محاسبه شده بود.
15. i can't do it; i already have too much on my plate
نمی توانم آن کار را بکنم (چون) حسابی سرم شلوغ است.
16. when i arrived, he had already gone
وقتی که وارد شدم او (قبلا) رفته بود.
17. she was remembering them what they already knew
آنچه را که قبلا می دانستند به آنها یادآوری می کرد.
18. those who had arrived first had already pegged out some of the best lands
آنان که اول سر رسیده بودند قبلا برخی از بهترین زمین ها را مرز بندی (تصاحب) کرده بودند.
19. when she arrived, the children were already in bed
وقتی وارد شد بچه ها دیگر در رختخواب بودند.
20. you should not duplicate what has already been done
شما نباید کار انجام شده را تکرار کنید.
21. he is a careless driver and has already had several accidents
او راننده ی سر به هوایی است و تا به حال چندین تصادف کرده است.
22. he is only 75, but he is already doting
او فقط 75 سال دارد ولی از حالا خرف شده است.
23. process for their appearance in court has already been issued
ورقه ی احضار آنها به دادگاه قبلا صادر شده است.
24. she is so choosy that she has already turned down five suitors
او آن قدر مشکل پسند است که تاکنون پنج خواستگار را رد کرده است.
25. when their cavil ended, the train had already left
هنگامی که محاجه ی آنها تمام شد ترن رفته بود.
26. he is a person whose counsel we had already heard
او کسی است که رهنمودهای او را قبلا هم شنیده بودیم.
27. when i discovered my own deception it was already too late
وقتی به گول خوردگی خود پی بردم که کار از کار گذشته بود.
28. she spent half an hour browsing through the chapter he had already read
او نیم ساعت فصلی را که قبلا خوانده بود جسته گریخته مرور کرد.
29. He's already in training for the big race against Bailey.
[ترجمه ترگمان]او در حال تمرین برای مسابقه بزرگ در برابر بیلی است
[ترجمه گوگل]او در حال تمرین برای مسابقه بزرگ علیه بیلی است
30. I've only worn this jumper twice, and it's already begun to bobble.
[ترجمه ترگمان]من فقط دو بار این جهنده را پوشیدم، و تازه شروع به این کار کرده ام
[ترجمه گوگل]من فقط دو بار این بلوز را پوشانده ام، و در حال حاضر آن را شروع کرده ام