کلمه جو
صفحه اصلی

phenotype


(زیست شناسی) رخ مون، فنوتیپ

انگلیسی به فارسی

فنوتیپ


(زیست‌شناسی) رخ مون، فنوتیپ


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
مشتقات: phenotypic (adj.), phenotypical (adj.), phenotypically (adv.)
(1) تعریف: the observable traits of an individual or group, esp. as a function of genetic composition and environment. (Cf. genotype.)

(2) تعریف: an individual or group that exhibits these traits.

• all of an organism's attributes that are expressed externally (i.e. hair color, skin color, etc.)

دیکشنری تخصصی

[علوم دامی] فنوتیپ ؛ ظاهر یا عملکرد یک فرد که بوسیله انسان قابل اندازه گیری است.

جملات نمونه

1. Association between genotype and phenotype has been observed and is supported by expression studies.
[ترجمه ترگمان]انجمن بین ژنوتیپ و فنوتیپ دیده شده است و توسط مطالعات بیان حمایت می شود
[ترجمه گوگل]ارتباط بین ژنوتیپ و فنوتیپ مشاهده شده است و با مطالعات بیان مطابقت دارد

2. If there is conversion from memory to naive phenotype, the conversion rate will be significantly greater than zero.
[ترجمه ترگمان]اگر از حافظه به فنوتیپ ساده تبدیل شود، نرخ تبدیل به میزان قابل توجهی بیشتر از صفر خواهد بود
[ترجمه گوگل]اگر تبدیل از حافظه به فنوتیپ ساده، تبدیل تبدیل خواهد شد به طور قابل توجهی بیشتر از صفر است

3. Recombinant plaques with a white phenotype were isolated.
[ترجمه ترگمان]پلاک Recombinant با a های سفید از هم جدا شدن
[ترجمه گوگل]پلاک مجدد با یک فنوتیپ سفید جدا شده است

4. An altered glycosylation phenotype in colorectal cancer.
[ترجمه ترگمان]فنوتیپ glycosylation تغییر یافته در سرطان روده بزرگ
[ترجمه گوگل]یک فنوتیپ گلیکوزیلاتیک تغییر یافته در سرطان کولورکتال

5. An organism's phenotype was thus believed to be almost entirely accounted for by the sum of these two apparently independent variables.
[ترجمه ترگمان]به این ترتیب یک فنوتیپ یک ارگانیسم به طور کامل از مجموع این دو متغیر ظاهرا مستقل محاسبه شد
[ترجمه گوگل]بنظر می رسد یک فنوتیپ ارگانیک تقریبا به طور کامل توسط مجموع این دو متغیر ظاهرا مستقل به حساب می آید

6. To observe biological characteristics including growth and phenotype of rat pubic symphysis chondrocytes cultured in vitro.
[ترجمه ترگمان]برای مشاهده ویژگی های زیستی از جمله رشد و فنوتیپ رنگ موش، symphysis در آزمایشگاه کشت شد
[ترجمه گوگل]برای مشاهده ویژگی های بیولوژیکی از جمله رشد و فنوتیپ کانادایروس سمفیز چرک موش صحرایی کشت شده در محیط کشت

7. The results showed that phenotype of the proband was diagnosed as afibrinogenemia.
[ترجمه ترگمان]نتایج نشان داد که فنوتیپ of به عنوان afibrinogenemia تشخیص داده شد
[ترجمه گوگل]نتایج نشان داد که فنوتیپ پروبند به عنوان فیبرینوژنز تشخیص داده شده است

8. ABSTRACT Objective To investigate the macrolides resistant phenotype and genotype in Streptococcus pyogenes .
[ترجمه ترگمان]هدف تحقیق در مورد فنوتیپ مقاوم در برابر macrolides و ژنوتیپ در التهاب ریه pyogenes
[ترجمه گوگل]چکیده هدف: هدف از انجام این مطالعه بررسی فنوتیپ و ژنوتیپ مقاوم در برابر ماکرولیدها در استرپتوکوک پیتوژنز است

9. Objective:To analyze the relationship between the genotype and phenotype of autosomal dominant polycystic kidney disease(ADPKD) in Han nationality in East China.
[ترجمه ترگمان]هدف: تجزیه و تحلیل رابطه بین ژنوتیپ و فنوتیپ بیماری های اتوزومال غالب اتوزومال غالب (ADPKD)در nationality (هان)در شرق چین
[ترجمه گوگل]هدف: تجزیه و تحلیل رابطه بین ژنوتیپ و فنوتیپ بیماری کلیوی پلی کیستیک غالب بیماری اتوزومی (ADPKD) در نژاد هان در شرق چین

10. This activation might promote development of the dedifferentiated phenotype.
[ترجمه ترگمان]این فعالیت ممکن است موجب ارتقا فنوتیپ of شود
[ترجمه گوگل]این فعال سازی ممکن است پیشرفت فنوتیپ متفاوت را ترویج کند

11. We reviews recent contributions to the mucus hypersecretory phenotype, the regulation mechanism and therapeutic avenues to control mucus hypersecretion .
[ترجمه ترگمان]ما کمک اخیر به فنوتیپ hypersecretory مخاط، مکانیسم تنظیم و راه های درمانی برای کنترل خلط خلط را بررسی می کنیم
[ترجمه گوگل]ما از کمک های اخیر به فنوتیپ Hypersecretory موکوس، مکانیزم مقررات و روش های درمانی برای کنترل Hypersecretion موک

12. The secretory phenotype of bladder smooth muscle cell ECM can be altered by the frequency of mechanical deformation experienced by the cells.
[ترجمه ترگمان]فنوتیپ سلول از سلول های ماهیچه ای هموار، ECM را می توان با فرکانس تغییر شکل مکانیکی تجربه شده توسط سلول ها تغییر داد
[ترجمه گوگل]فنوتیپ ترشحی ECM سلول عضله صاف مثانه می تواند با فرکانس تغییر شکل مکانیکی که توسط سلول ها تجربه می شود تغییر کند

13. The Dnd phenotype was also found in DNA of Mycobacterium smegmatis mc 2155 by PFGE.
[ترجمه ترگمان]فنوتیپ dnd نیز در DNA of smegmatis mc به وسیله PFGE یافت شد
[ترجمه گوگل]فنوتیپ Dnd نیز در DNA Mycobacterium smegmatis mc 2155 توسط PFGE یافت شد

14. Mutants show the effect of the mutation in their phenotype.
[ترجمه ترگمان]Mutants اثر جهش در فنوتیپ خود را نشان می دهند
[ترجمه گوگل]جهش در اثر فنوتیپ اثر جهش نشان می دهد

پیشنهاد کاربران

رخ واره یا ریخت واره

گونه نما

تیپ پدیداری


کلمات دیگر: