کلمه جو
صفحه اصلی

disinfection


معنی : ضد عفونی، گند زدایی
معانی دیگر : گندزدایی، ضد عفونی

انگلیسی به فارسی

گندزدایی، ضدعفونی


انگلیسی به انگلیسی

• sterilization, destruction of harmful organisms (i.e bacteria)

دیکشنری تخصصی

[علوم دامی] پلشت بری، ضد عفونی .
[عمران و معماری] گندزدایی
[بهداشت] گندزدایی

مترادف و متضاد

ضد عفونی (اسم)
asepsis, disinfection

گند زدایی (اسم)
disinfection, sterilization

جملات نمونه

1. Chemical Disinfection Many chemical agents are used for disinfection.
[ترجمه ترگمان]ضد عفونی کننده شیمیایی بسیاری از عوامل شیمیایی برای ضد عفونی کردن استفاده می شود
[ترجمه گوگل]ضدعفونی شیمیایی بسیاری از مواد شیمیایی برای ضد عفونی استفاده می شود

2. In all cases disinfection should be preceded by thorough cleaning. With certain disinfectants activity continues after application.
[ترجمه ترگمان]در تمام موارد ضد عفونی کردن باید قبل از تمیز کردن کامل انجام شود با یک فعالیت disinfectants خاص، بعد از کاربرد ادامه دارد
[ترجمه گوگل]در همه موارد، ضدعفونی کردن باید قبل از تمیز کردن کامل انجام شود با فعالیت های ضد عفونی کننده خاص، بعد از برنامه ادامه می یابد

3. Routine cleaning and disinfection regimes must be a high priority in the mortuary.
[ترجمه ترگمان]در مرده شوی خانه، استانداردهای تمیز کردن روتین و ضد عفونی کردن باید اولویت بالایی داشته باشد
[ترجمه گوگل]رژیم های تمیز کردن و ضد عفونی معمول باید در اولویت اولویت قرار گیرند

4. This considerably improves appearance and provides for the disinfection requirement.
[ترجمه ترگمان]این کار به طور قابل توجهی ظاهر را بهبود می بخشد و نیازمندی های ضد عفونی را فراهم می کند
[ترجمه گوگل]این ظاهر را به میزان قابل توجهی بهبود می بخشد و نیاز به ضد عفونی را فراهم می کند

5. Additional standards relating to disinfection may apply to high risk areas.
[ترجمه ترگمان]استانداردهای اضافی مربوط به ضد عفونی کردن ممکن است در مناطق پرخطر مورد استفاده قرار گیرد
[ترجمه گوگل]استانداردهای اضافی مربوط به ضد عفونی ممکن است در مناطق با خطر بالا اعمال شود

6. The management of Disinfection Disinfection in normal practice presents a challenge to management.
[ترجمه ترگمان]مدیریت ضد عفونی کننده ضد عفونی کننده در عمل معمولی یک چالش برای مدیریت است
[ترجمه گوگل]مدیریت ضد عفونی ضد عفونی در عمل عادی چالشی برای مدیریت است

7. In all cases, disinfection should be preceded by thorough cleaning.
[ترجمه ترگمان]در تمام موارد عفونی کردن باید قبل از تمیز کردن کامل انجام شود
[ترجمه گوگل]در تمام موارد، قبل از تمیز کردن باید ضد عفونی شود

8. A sanitiser used to replace cleaning and disinfection still requires the final rinse and the standard achieved is likely to be indifferent.
[ترجمه ترگمان]sanitiser که برای تمیز کردن تمیز کردن و ضد عفونی کردن مورد استفاده قرار می گیرد، نیاز به آب شدن نهایی دارد و استاندارد بدست آمده احتمالا بی تفاوت است
[ترجمه گوگل]یک دستگاه بهداشتی که برای جایگزینی تمیز کردن و ضد عفونی استفاده می شود هنوز نیاز به شستشوی نهایی است و استاندارد به دست آمده احتمالا بی تفاوت است

9. CONCLUSIONS Course management is propitious to normal disinfection and sterilization in hospital.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری مدیریت نتیجه گیری برای ضد عفونی کردن و استریل کردن طبیعی در بیمارستان مناسب است
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری مدیریت دوره ای به ضد عفونی و ضدعفونی عادی در بیمارستان بستگی دارد

10. The modality of water ultraviolet disinfection reactor and its hydraulic conditions were studied.
[ترجمه ترگمان]هسته رآکتور ضد عفونی کننده آب و شرایط هیدرولیکی آن مورد مطالعه قرار گرفت
[ترجمه گوگل]روش تحلیلی رآکتور ضد عفونی ماوراء بنفش و شرایط هیدرولیکی آن مورد بررسی قرار گرفت

11. Calgon Carbon Engineered Solutions offers oxidation and disinfection technologies that use medium pressure ultraviolet light to purify water.
[ترجمه ترگمان]راه حل های تصفیه گر کربن زدایی فن آوری های ضد عفونی کردن و ضد عفونی کردن را پیشنهاد می کند که برای تصفیه آب از فشار متوسط فرابنفش استفاده می کنند
[ترجمه گوگل]راه حل های Calgon Carbon Engineered ارائه می دهد تکنولوژی های اکسیداسیون و ضد عفونی که از نور ماوراء بنفش با فشار متوسط ​​برای تصفیه آب استفاده می کنند

12. The influential factors of current electrolysis disinfection are studied.
[ترجمه ترگمان]عوامل موثر ضد عفونی سازی جاری مورد مطالعه قرار گرفته اند
[ترجمه گوگل]عوامل موثر در ضدعفونی الکترولیز فعلی مورد مطالعه قرار گرفته است

13. Chicken, duck egg to undergo a rigorous disinfection, painted on it.
[ترجمه ترگمان]مرغ، تخم اردک برای یک ضد عفونی شدید که روی آن نقاشی شده باشد
[ترجمه گوگل]مرغ، تخم مرغ اردک برای اعمال ضد عفونی دقیق، رنگ بر روی آن

14. Conclusion: Hydrogen peroxide silver ion disinfection solution has relatively strong killing effect on vegetative forms of bacteria and low corrosiveness.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: محلول ضد عفونی کنندگی یون هیدروژن پراکسید هیدروژن تاثیر زیادی بر روی گونه های گیاهی باکتری ها و باکتری های گرم دارد
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری: محلول ضدعفونی یون نقره پراکسید هیدروژن اثر کلی بر رشد رویشی باکتری ها و کاهش خوردگی دارد

پیشنهاد کاربران

ضد عفونی

disinfection ( پزشکی )
واژه مصوب: عفونت‏زدایی
تعریف: فرایند زدودن ریزاندامگان های عفونی از ابزار و لباس و محیط با استفاده از وسایل فیزیکی یا مواد شیمیایی


کلمات دیگر: