کلمه جو
صفحه اصلی

carnivorous


معنی : گوشت خوار، حیوان گوشتخوار
معانی دیگر : وابسته به گوشتخواران (در مقابل وابسته به گیاهخواران: herbivorous)، گوشتخوارانه

انگلیسی به فارسی

وابسته به گوشت‌خواران، گوشت‌خوارانه، گوشت‌خوار


(گیاه‌شناسی) گیاه حشره‌خوار، گیاه گوشت‌خوار


گوشت خوار، حیوان گوشتخوار


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
مشتقات: carnivorously (adv.), carnivorousness (n.)
(1) تعریف: flesh-eating. (Cf. herbivorous.)
مترادف: carnivoral, predacious, predatory, rapacious, zoophagous
متضاد: herbivorous
مشابه: omnivorous, raptorial

(2) تعریف: of or pertaining to carnivores.
مترادف: carnivoral, zoophagous
متضاد: vegetarian
مشابه: raptorial

• meat-eating, feeding on animal flesh
carnivorous animals eat meat.

دیکشنری تخصصی

[علوم دامی] گوشتخواران ؛ حیوانات گوشت خوار از جمله سگ، گربه و نظایر آن.

مترادف و متضاد

eating animal flesh


Synonyms: cannibal, flesh-eating, hungry, omnivorous, predatory, rapacious


Antonyms: herbivorous, vegetarian


گوشت خوار (صفت)
carnivorous, zoophagous

حیوان گوشتخوار (صفت)
carnivorous

جملات نمونه

a cat is a carnivorous animal.

گربه جانوری گوشت‌خوار است.


1. carnivorous dentition
آرایش دندان ها در گوشتخواران

2. a cat is a carnivorous animal
گربه جانوری گوشتخوار است.

3. Among the carnivorous animals are the leopard, lion, and tiger.
[ترجمه طالبی] پلنگ شیر وببر جزو حیوانات گوشتخوار هستند.
[ترجمه ترگمان]در بین حیوانات گوشت خوار، پلنگ، شیر و ببر وجود دارد
[ترجمه گوگل]در میان حیوانات گوشتخوار، پلنگ، شیر و ببر وجود دارد

4. A great diversification of herbivorous and carnivorous forms developed from the insectivores.
[ترجمه ترگمان]هم چنین تنوع زیادی از گیاه خوار و هم گوشت خوار از the توسعه یافت
[ترجمه گوگل]تنوع بزرگی از گونه های گیاه خوار و گوشت خوار که از حشره کش ها تشکیل شده است

5. In addition, each Sunday the Carnivorous Plant Society will hold a workshop on growing them.
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، هر یکشنبه انجمن گیاهان Carnivorous کارگاهی برای پرورش آن ها برگزار خواهد کرد
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، هر یکشنبه انجمن کشاورزی گوشتخوار، یک کارگاه آموزشی در زمینه رشد آنها برگزار خواهد کرد

6. The carnivorous digestive system would be useless without the means of catching prey.
[ترجمه ترگمان]سیستم گوارشی گوشت خوار، بدون استفاده از شکار، بی فایده خواهد بود
[ترجمه گوگل]سیستم گوارش گوارش گوشتخوار بدون استفاده از طعم شیرین بی فایده است

7. Carnivorous plants apparently hold a macabre fascination for gardeners and they're becoming increasingly popular.
[ترجمه ترگمان]گیاهان گوشتخوار ظاهرا یک شیفتگی مخوف را برای باغبانان حفظ می کنند و آن ها به طور فزاینده ای محبوب می شوند
[ترجمه گوگل]گیاهان گوشتخوار ظاهرا یک باغ وحش وحشتناک را برای باغبانان نگه می دارند و به طور فزاینده ای محبوب می شوند

8. What do a carnivorous sponge, a lobular yam and a flat-faced psychedelic frogfish all have in common?
[ترجمه ترگمان]یک اسفنج carnivorous، یک اسفنج lobular و یک روان گردان روان گردان همه چیز مشترک دارند؟
[ترجمه گوگل]اسفنج گوشت خوار، یام لوبولال و یک فندقه روانگردان مسطح با هم مشترک هستند؟

9. The first hard part about caring for a carnivorous plant is actually acquiring one.
[ترجمه ترگمان]اولین بخش سخت در مورد مراقبت از یک گیاه خوار، در حقیقت به دست آوردن یک گیاه خوار است
[ترجمه گوگل]اولین بخش سخت در مورد مراقبت از یک گیاه گوشت خوار، در واقع به دست آوردن یکی است

10. The glue is completely different from carnivorous plants like Drosera, Byblis or Drosophyllum and much more efficient.
[ترجمه ترگمان]چسب کاملا با گیاهان گوشتخوار مانند Drosera، Byblis یا Drosophyllum و بسیار کارآمدتر است
[ترجمه گوگل]چسب کاملا متفاوت از گیاهان گوشتخوار مانند Drosera، Byblis یا Drosophyllum و بسیار کارآمد است

11. The giant snakehead is a carnivorous fish that feasts on pretty much anything in its path, and has caused all manner of destruction in places where it has been introduced.
[ترجمه ترگمان]The غول پیکر یک ماهی گوشت خوار است که تقریبا هر چیزی را در مسیر خود به نمایش می گذارد و باعث ویرانی در مکان هایی می شود که در آن معرفی شده است
[ترجمه گوگل]Snakehead غول پیکر یک ماهی گوشت خوار است که تقریبا هر چیزی را در مسیرش می گذراند و باعث ایجاد همه نوع نابودی در مکان هایی شده است که معرفی شده است

12. A carnivorous North American mammal ( Procyon motor ) having grayish - brown fur, black masklike facial aringed bushy tail.
[ترجمه ترگمان]یک پستاندار وحشی آمریکای شمالی (موتور Procyon)که خز قهوه ای مایل به خاکستری دارد، دم پرپشت و سیاه صورت خود را پوشانده است
[ترجمه گوگل]یک پستاندار گوشتخوار آمریکای شمالی (موتور Procyon) دارای خز قهوه ای قهوه ای، چهره سیاه چهره ای، چهره ای با شکوه باریک

13. Open a small carnivorous plant should pass the department agree?
[ترجمه ترگمان]یک گیاه خوار کوچک را باز کنید تا به توافق برسد؟
[ترجمه گوگل]یک گیاه گوشتخواری کوچک باید یک واحد تصویب کند؟

14. Civet:any of various carnivorous catlike mammals of the family Viverridae of africa and asia, having anal scent glands that secrete a fluid with a musky odor.
[ترجمه ترگمان]هر کدام از پستانداران ماده ضد گلوله مانند پستانداران خانواده the از افریقا و آسیا، داشتن بوی عطر او که مایع را با بوی مشک، ترشح می کنند
[ترجمه گوگل]Civet هر یک از پستانداران گوشتخواری مختلف خانواده Viverridae از آفریقا و آسیا، با داشتن غدد عضلانی مقعد است که مایع را با یک بوی موشک ترشح می کند

15. She never think that she is wolf, a carnivorous wolf child, she left home.
[ترجمه ترگمان]او هرگز فکر نمی کند که او گرگ است، یک بچه گرگ carnivorous، او از خانه بیرون رفته است
[ترجمه گوگل]او هرگز فکر نمی کند که او گرگ است، یک گرگ گوشت خوار گرگ است، او به خانه رفته است

carnivorous dentition

آرایش دندان‌ها در گوشتخواران


پیشنهاد کاربران

گوشتخوار

Carnivore یعنی حیوانی که تقریبا فقط گوشت میخوره ( این واژه اسم هست )
Carnivorous صفت واژه ی بالاست

Carnivore :
An animal that eats almost only meat

در مقابلش Herbivore میاد که به حیوانات گیاهخوار میگن

Carnivorous animals :
Lion / Tiger / Snake / Wolf / Hyena / shark / penguin / Walrus


کلمات دیگر: