کلمه جو
صفحه اصلی

epistasis


(زاد شناسی) رو ایستایی، epistasy اختفای اثرات یک نژاد بوسیله نژاد دیگری

انگلیسی به فارسی

( epistasy ) اختفای اثرات یک نژاد به‌وسیله‌ی نژاد دیگری


epistasis


انگلیسی به انگلیسی

• exclusion of a gene by the effect of another unrelated gene (genetics); stoppage of a secretion (medicine)

دیکشنری تخصصی

[علوم دامی] اپیستازی ؛ اثر متقابل بین دو یا چند جفت ژن غیر آلل است که در اثر آن فنوتیپی تولید می شود که در حالت جدا از هم به وسیله ژنها تولید نمی شود.

جملات نمونه

1. The goal of this unit is to introduce gene-gene interactions (epistasis) as a significant complicating factor in the search for disease susceptibility genes.
[ترجمه ترگمان]هدف این واحد معرفی تعاملات ژن - ژنی (epistasis)به عنوان یک فاکتور مهم پیچیده در جستجو برای ژن های مستعد بیماری است
[ترجمه گوگل]هدف این واحد تعامل ژن-ژن (Epistasis) به عنوان یک عامل پیچیده قابل توجه در جستجوی ژن های حساس به بیماری است

2. The effects of epistasis, linkage, and genotype-environment interaction on the genetic variability of a metric character are briefly discussed.
[ترجمه ترگمان]اثرات متقابل، پیوند، و تعامل بین ژنوتیپ و محیط بر تغییرپذیری ژنتیکی یک شخصیت متریک به طور خلاصه مورد بحث قرار می گیرند
[ترجمه گوگل]اثرات اپیستازی، پیوند، و اثر متقابل ژنوتیپ-محیط بر متغیر ژنتیکی یک شخصیت متریک، به طور خلاصه مورد بحث قرار گرفته است

3. Digenic epistasis interaction existed between some QTLs controlling resistance to Curvularia lunata.
[ترجمه ترگمان]Digenic متقابل بین برخی از QTLs کنترل مقاومت در برابر Curvularia lunata وجود داشت
[ترجمه گوگل]تعامل اپیستازی Digenic بین برخی از QTL ها کنترل مقاومت در برابر Curvularia lunata وجود دارد

4. The results demonstrated the importance of epistasis as a genetic basis of the quantitative traits and also revealed several important features of this phenomenon.
[ترجمه ترگمان]نتایج نشان دهنده اهمیت of به عنوان پایه ژنتیکی ویژگی های کمی و همچنین ویژگی های مهمی از این پدیده بودند
[ترجمه گوگل]نتایج نشان داد اهمیت epistasis به عنوان یک ژنتیک از صفات کمی و همچنین نشان داد چند ویژگی مهم از این پدیده

5. The advantage of the recessive epistasis OMS was gaining all sterile line (ASL) by polliating temporary maintainer line (TML) to homozygous two type line (HTL).
[ترجمه ترگمان]مزیت of مغلوب OMS تمام خطوط استریل (ASL)را با polliating خط maintainer موقت (TML)به homozygous دو نوع (HTL)بدست می آورد
[ترجمه گوگل]مزایای انفجاری OMS در تمام خط استریل (ASL) به دست آوردن خط موقت نگهدارنده (TML) به دو نوع خط هومیوژیک (HTL) بود

6. Epistasis was detected for the primary branch.
[ترجمه ترگمان]Epistasis برای شاخه اصلی شناسایی شد
[ترجمه گوگل]Epistasis برای شاخه اولیه تشخیص داده شد

7. Lint index was only controlled by epistasis.
[ترجمه ترگمان]شاخص lint تنها توسط epistasis کنترل شد
[ترجمه گوگل]شاخص Lint تنها توسط epistasis کنترل شد

8. Some main effect QTL and epistasis were commonly detected among PSES, PDES and PES, explaining the high positive correlation between them.
[ترجمه ترگمان]برخی از اثرات اصلی QTL و epistasis عموما بین PSES، PDES و PES تشخیص داده می شوند، که همبستگی مثبت بالا بین آن ها را توضیح می دهند
[ترجمه گوگل]برخی از تأثیرات اصلی QTL و epistasis به طور معمول در میان PSES، PDES و PES تشخیص داده شده است، توضیح رابطه همبستگی مثبت بین آنها

9. The accumulated contribution of digenic epistasis on AC and PC were 6 74%, 5 49% under non-stress condition and 4 65%, 3 59% under water stress condition.
[ترجمه ترگمان]سهم جمع آوری شده of epistasis در جریان AC و کامپیوتر ۶ % %، ۵ % ۴۹ درصد تحت شرایط عدم استرس و ۴ %، ۳ درصد تحت شرایط فشار آب بود
[ترجمه گوگل]سهم انباشته اپیستازی گوگرد در AC و PC به ترتیب 6/74٪، 49/49٪ در شرایط غیر استرس و 65/4٪ و 59/3٪ در شرایط تنش آب بود

10. With the epistasis existed, MIM would obtain better estimates of QTL additive effects.
[ترجمه ترگمان]با وجود epistasis موجود، MIM برآورده ای بهتری از اثرات افزایشی QTL بدست می آورند
[ترجمه گوگل]با وجود epistasis وجود داشت، MIM برآوردی بهتر از اثرات افزایشی QTL را به دست آورد

11. More processing will be done with the data in epistasis software.
[ترجمه ترگمان]پردازش بیشتر با داده ها در نرم افزار epistasis انجام خواهد شد
[ترجمه گوگل]پردازش بیشتر با داده ها در نرم افزار epistasis انجام می شود

12. Conclusion: The fin-type gene interaction of Drosophila melanogaster is recessive epistasis, and the proportion of F2 in reciprocal crosses is different.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: برهمکنش ژن نوع فین از Drosophila melanogaster مغلوب epistasis مغلوب است، و نسبت F۲ در تقاطع دو معکوس متفاوت است
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری: متابولیسم ژن fin-type از Drosophila melanogaster به عنوان اپیستاسیون فتوسازی است و نسبت F2 در متقابل متقاطع متفاوت است

13. These were controlled by multiple allels or by loci with allels that segregate independently whereby epistasis also may have played a role.
[ترجمه ترگمان]این ها توسط allels چندگانه یا loci با allels که به طور مستقل جداسازی می کنند کنترل می شوند و ممکن است نقش بازی را ایفا کنند
[ترجمه گوگل]اینها توسط چندین alleles یا توسط loci با allels که جداگانه جدا می شوند، تحت عنوان epistasis نیز نقش مهمی را کنترل می کنند

14. This paper introduces a new way for the transmission between the epistasis and hypogyny of the virtual instruments.
[ترجمه ترگمان]این مقاله یک روش جدید برای انتقال بین the و hypogyny ابزار مجازی را معرفی می کند
[ترجمه گوگل]این مقاله راه جدیدی برای انتقال بین مقدمه و معانی دستگاه های مجازی معرفی می کند

15. The paper introduces the breeding methods of the homozygous two-type line, temporary maintainer line and complete sterile line with a recessive epistasis nuclear male sterile.
[ترجمه ترگمان]این مقاله روش های پرورش ژنی دو نوع، خط maintainer موقت و خط استریل کامل را با یک استریل مذکر epistasis مغلوب را معرفی می کند
[ترجمه گوگل]این مقاله روش های پرورش خط دو نوع هموزیگوت، خط موقت و خط کامل استریل را با یک استریل مردانه هسته ای اپیستاز مغلوب معرفی می کند

پیشنهاد کاربران

epistasis ( زیست شناسی - ژن شناسی و زیست فنّاوری )
واژه مصوب: روایستایی
تعریف: فرایندی که در آن یک ژن اثر ژن دیگر را می پوشاند


کلمات دیگر: