کلمه جو
صفحه اصلی

esophagus


معنی : مری
معانی دیگر : (کالبدشناسی) مری، لوله ی مری، سرخ نای، سر نای

انگلیسی به فارسی

(کالبدشناسی) مری، سرخنای


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
حالات: esophagi
مشتقات: esophageal (adj.)
• : تعریف: a muscular tube from the mouth cavity to the stomach; gullet.

• tube connecting the mouth to the stomach (anatomy)

دیکشنری تخصصی

[علوم دامی] مری

مترادف و متضاد

مری (اسم)
gullet, esophagus

جملات نمونه

1. There the incidence of the cancer of the esophagus was suspected to be pretty high.
[ترجمه Somayh] Lower esophagus
[ترجمه ترگمان]سرطان مری در آنجا بسیار بالا بود
[ترجمه گوگل]در آنجا بروز سرطان مری مشکوک بود که بسیار بالا باشد

2. After searing the inside of my esophagus with a hurriedly gulped cup of scalding coffee-I was now drinking coffee-I had collected myself.
[ترجمه ترگمان]بعد از سوزاندن مری، با یک فنجان قهوه داغ، با عجله یک فنجان قهوه داغ را قورت دادم - حالا داشتم قهوه می خوردم - خودم را جمع کرده بودم
[ترجمه گوگل]بعد از پختن داخل مریض من با یک فنجان عجیب و غریب قهوه آشفته - حالا قهوه نوشیدم - خودم را جمع کردم

3. He also has an unusually narrow esophagus.
[ترجمه ترگمان]همچنین مری و مری خیلی narrow
[ترجمه گوگل]او همچنین دارای مریض بی نظیری است

4. When this happens the esophagus becomes irritated and inflamed, causing a burning sensation that has the potential to awaken a sleeper.
[ترجمه ترگمان]وقتی این اتفاق می افتد مری عصبانی و ملتهب می شود و باعث احساس سوزش می شود که پتانسیل بیدار کردن یک خفته را دارد
[ترجمه گوگل]هنگامی که این اتفاق می افتد، مریض تحریک می شود و ملتهب می شود، باعث احساس سوزش می شود که توانایی خوابیدن را دارد

5. Food goes straight from the esophagus to the tiny stomach pouch and directly into the lower part of the small intestines.
[ترجمه ترگمان]غذا مستقیما از مری تا کیسه معده کوچک و مستقیم به قسمت پایینی روده کوچک می رود
[ترجمه گوگل]غذا مستقیما از مری به داخل کیسه معده کوچک و به طور مستقیم به قسمت پایین روده کوچک وارد می شود

6. Monica was born with a section of her esophagus completely closed.
[ترجمه Saeedologi] مونیکا به دنیا آمده بود که بخشی از مری اش کاملا مسدود شده بود
[ترجمه ترگمان]مونیکا با قسمتی از مری به دنیا آمد که کاملا بسته شده بود
[ترجمه گوگل]مونیکا با یک قسمت از مریضش به طور کامل بسته شد

7. The patient of esophagus cancer, can have vomitive appearance.
[ترجمه ترگمان]بیمار مبتلا به سرطان مری می تواند ظاهر vomitive داشته باشد
[ترجمه گوگل]بیمار مبتلا به سرطان مری، می تواند ظاهر بی خوابی داشته باشد

8. Circumferential defect of cervical esophagus reconstructed with bilateral platysma myocutaneous flaps is a new method designed by ourselves.
[ترجمه ترگمان]نقص circumferential مری cervical با platysma myocutaneous bilateral یک روش جدید است که توسط خود ما طراحی شده است
[ترجمه گوگل]نقص رحمی از مری و گردن رحم با استفاده از فلپ های مچ پا به صورت دوطرفه یک روش جدید طراحی شده توسط خودمان است

9. Does the nutrient eat of esophagus cancerthe recuperate of the complication after reaching art?
[ترجمه ترگمان]آیا خوردن مواد غذایی مری cancerthe پس از رسیدن به هنر، در حال استراحت است؟
[ترجمه گوگل]آیا مواد مغذی از سرطان مری استفاده می کنند و پس از رسیدن به هنر، عودت می کنند؟

10. The results show that digestive tract from esophagus through intestinum crassum is made up of four concern tric layers, mucosa, submucosa, muscularis and serosa respectively.
[ترجمه ترگمان]نتایج نشان می دهد که دستگاه گوارش از مری از طریق intestinum crassum از چهار بخش مربوط به لایه های tric، مخاط، submucosa، muscularis و serosa تشکیل شده است
[ترجمه گوگل]نتایج نشان می دهد که دستگاه گوارش از مری به داخل کیستونوم کراسوم از چهار لایه نازک تر، مخاط، زیر موکوسی، ماهیچه ای و سروزا تشکیل شده است

11. Congenital stenosis of the esophagus is not common.
[ترجمه ترگمان]مری ناهنجاری های مادرزادی در مری رایج نیست
[ترجمه گوگل]تنگی مادرزادی مری است معمول نیست

12. Methods 62 patients with protrusive lesions of the esophagus, stomach, or duodenum were examined by mEUS using water-filling method.
[ترجمه ترگمان]روش های ۶۲ بیمار دارای ضایعات سمی مری، معده، یا duodenum با استفاده از روش پر کردن آب مورد معاینه قرار گرفتند
[ترجمه گوگل]روشها: 62 بیمار با ضایعات پیشرونده مری، معده یا دوازدهه با استفاده از روش آب پر شدن با استفاده از mEUS بررسی شدند

13. Feed passes through the esophagus and into a temporary storage organ, the crop.
[ترجمه ترگمان]غذا از مری عبور می کند و به یک اندام موقتی، محصول تبدیل می شود
[ترجمه گوگل]خوراک عبور می کند از طریق مری و به یک سازمان ذخیره سازی موقت، محصول

14. Of 875 surgical specimens of esophagus, 2 cases were diagnosed as esophageal leiomyosarcoma and 2 cases carcinosarcoma.
[ترجمه ترگمان]در ۸۷۵ نمونه جراحی مری، ۲ مورد به عنوان esophageal leiomyosarcoma و ۲ مورد carcinosarcoma تشخیص داده شد
[ترجمه گوگل]از 875 نمونه جراحی مری، 2 مورد به عنوان Leiomyosarcoma مری و 2 مورد Carcinosarcoma تشخیص داده شد

پیشنهاد کاربران

Esophageal carcinomas
سرطان مری ( بدخیم )

مری


کلمات دیگر: