کلمه جو
صفحه اصلی

estrus


(زیست شناسی - دوران فعالیت و حرارت جنسی پستانداران ماده) ورتاک (در برابر: نربانگ rut)، گشن خواهی، مرمر، موس موس (oestrus و estrum هم می نویسند)، مرحله تحریکات جنسی زنان که دران زن میل به نزدیکی بامرد وقابلیت ابستن شدن رادارد

انگلیسی به فارسی

مرحله تحریکات جنسی زنان که در آن زن میل به نزدیکی با مرد و قابلیت آبستن شدن را دارد


استرس


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
مشتقات: estrum (n.)
• : تعریف: the recurrent period of heat or sexual excitement in female mammals, during which the female will mate with the male.

• heat, state of sexual activity (zoology)

دیکشنری تخصصی

[علوم دامی] فحلی، استروس ؛ فحلی (روز 0) معمولاً در گاو 6 تا 30 ساعت و بطور متوسط 7 ساعت بطول می کشد .

جملات نمونه

1. Estrus recurs at intervals of approximately six months until late in life.
[ترجمه ترگمان]در فاصله های حدود شش ماه تا دیر وقت در فواصل تقریبا بیست و شش ماه زندگی می کردند
[ترجمه گوگل]Estrus در فواصل تقریبا شش ماه تا آخر عمر تجدید می کند

2. In order to study effect on synchronization of estrus to recipient bovines about introduction time and nutrition, recipient bovines were synchronized with CIDR and Cloprostenol.
[ترجمه ترگمان]به منظور بررسی اثر همزمانی of به گیرنده گیرنده در مورد زمان معرفی و تغذیه، bovines گیرنده با CIDR و Cloprostenol همگام شدند
[ترجمه گوگل]به منظور بررسی اثر هماهنگ سازی پروستات به گوسفند گیرنده در مورد زمان معرفی و تغذیه، گوسفند گیرنده با CIDR و کلوپستنول هماهنگ شد

3. Objective To found efficient procedure of inducing estrus in the bitch using exogenous gonadotropic hormones.
[ترجمه ترگمان]Objective برای پیدا کردن روش موثر از هورمون مردانه با استفاده از هورمون exogenous bitch
[ترجمه گوگل]هدف: برای تشخیص روش کارآمد جهت ایجاد استروژن در سگ با استفاده از هورمونهای گنادوتروپیک خارجی

4. Anestrus ( absence of estrus ) is not a disease but a sign of a variety of conditions.
[ترجمه ترگمان]Anestrus (نبود of)یک بیماری نیست، بلکه نشانه ای از شرایط مختلف است
[ترجمه گوگل]Anestrus (عدم استروس) یک بیماری نیست بلکه نشانه ای از شرایط مختلف است

5. If sows are in estrus on d PW, wait 12 h to inseminate, then inseminate 12 h later.
[ترجمه ترگمان]اگر sows در estrus PW هستند، ۱۲ ساعت بعد از ظهر صبر کنید، سپس inseminate ۱۲ ساعت بعد
[ترجمه گوگل]اگر گاوها در دشت PW بمانند، صبر کن تا 12 هفتگی بپزد، سپس 12 هفتۀ بعد از آن جوانه زده شوند

6. A cow's estrus cycle averages 21 days.
[ترجمه ترگمان]یک چرخه estrus از گاو به طور متوسط ۲۱ روز طول می کشد
[ترجمه گوگل]یک دوره چرخه گاو به طور متوسط ​​21 روز است

7. Non - estrus of Sows causing sterile is a perplexing problem in raising pig produces.
[ترجمه ترگمان]عدم استفاده از غیر estrus باعث ایجاد مشکل حیرت آوری در پرورش خوک می شود
[ترجمه گوگل]غیر گیاهی از گاوهایی که سبب ایجاد استریل می شوند، یک مشکل مبهم در افزایش تولید خوک است

8. Numbers of sows were estrus within 70 days after weaning.
[ترجمه ترگمان]تعداد of ظرف ۷۰ روز پس از دوران از شیر گرفته شد
[ترجمه گوگل]تعداد 70 گاو پس از شیردهی در طی 70 روز

9. Estrus synchronization is one of the reproductive biotechnologies, and has been applied extensively to animal husbandry.
[ترجمه ترگمان]همزمانی Estrus یکی از the باروری است و به طور گسترده برای پرورش حیوانات مورد استفاده قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]همزمان سازی Estrus یکی از بیوتکنولوژی های تولید مثل است و به طور گسترده ای برای دامداری اعمال شده است

10. Methods: Estradiol benzoate was hypodermically injected during late estrus. Then Non-movement time when mice tails were hung and the inference function of Jingqing Capsule were observed.
[ترجمه ترگمان]روش ها: estradiol بنزوات در اواخر estrus تزریق شد سپس هنگامی که دنباله های موش ها آویزان شدند و تابع استنتاج of Capsule مشاهده شد
[ترجمه گوگل]روش ها: بنزوات اترادیول در طی دیررس ریشه تزریق شد سپس زمان غیرمستقیم زمانی که دم موش ها آویزان شد و عملکرد استقراری کپسول Jingqing مشاهده شد

11. Three Methods: Were applied to research the estrus and ovulation induction of sows.
[ترجمه ترگمان]سه روش: برای تحقیق در مورد القا تخمک گذاری و تخمک گذاری خوک به کار برده شد
[ترجمه گوگل]سه روش: برای تحقیق از القای بذر و تخم گذاری بذر استفاده شد

12. If sows are in estrus 6 -7 d PW, inseminate immediately, then inseminate h later.
[ترجمه ترگمان]اگر ماده خوک ها در estrus ۶ - ۷ - PW، inseminate، و سپس inseminate ساعت دیرتر باشند
[ترجمه گوگل]اگر گاوها در 6 تا 7 دقیقه PW قرار داشته باشند، بلافاصله پس از رسیدن به مرحله بعد، بعدا جوانه زده شوند

13. During estrus, the female is fertile and will accept a male.
[ترجمه ترگمان]در طی estrus، ماده حاصل خیز است و یک مرد را می پذیرد
[ترجمه گوگل]در طول استروس، زن بارور است و مرد را می پذیرد

14. The possibility of inducing estrus of Tree Shrew was explored using cloprostenol.
[ترجمه ترگمان]امکان القای estrus درخت shrew با استفاده از cloprostenol بررسی شد
[ترجمه گوگل]امکان القاء درختان درخت درختان با استفاده از کلروفوسنتول مورد بررسی قرار گرفت

15. The next estrus was delayed.
[ترجمه ترگمان]جلسه بعدی به تعویق افتاد
[ترجمه گوگل]استرس بعدی به تعویق افتاد

پیشنهاد کاربران

دامپزشکی و علوم دامی
فحلی، پذیرندگی جنسی ( sexual receptivity )


کلمات دیگر: