کلمه جو
صفحه اصلی

telophase


(زیست شناسی) پایانه چهر (آخرین مرحله ی رشتمان یا میتوز mitosis)، تلوفاز، اخرین مرحله تقسیم غیر مستقیم سلولی

انگلیسی به فارسی

(زیست‌شناسی) اخرین مرحله تقسیم غیر مستقیم سلولی


تلوفاز


انگلیسی به انگلیسی

• last stage in the process of meiosis, stage in which new nuclei are formed (biology)

دیکشنری تخصصی

[علوم دامی] تلوفاز ؛ چهارومین مرحله تقسیم میتوزی مه با طویل شدن کروموزومها، ناپدید شدن رشته های دوک و تغییر سازمان غشای هسته مشخص می شود .

جملات نمونه

1. Telophase then brings meiosis I to a close: the nuclear envelope starts to form again.
[ترجمه ترگمان]سپس meiosis را به یک نقطه نزدیک می کند: پاکت هسته ای دوباره شروع به شکل گیری می کند
[ترجمه گوگل]سپس تلوفاز منیزیم من را به دست می دهد تا پاکت های هسته ای دوباره شروع شود

2. From the telophase of middle age to the Mingzhi period, erevy government worked with perseverance to amend the treaty system.
[ترجمه ترگمان]از the دوران متوسط تا دوره Mingzhi، دولت erevy با پشت کار برای اصلاح سیستم پیمان هم کاری کرد
[ترجمه گوگل]از طوفان عصر میان به دوره مینگزی، دولت erevy با استقامت برای اصلاح سیستم پیمان کار کرد

3. At anaphase I and telophase I, chromosome nondisjunction and degenerated spindle formation resulted in multiple uneven spore production.
[ترجمه ترگمان]در anaphase I و telophase I، تشکیل کروموزوم و تشکیل دوک تبدیل به تولید نامنظم spore شدند
[ترجمه گوگل]در انفاز I و تلئوفاز I، عدم انقباض کروموزوم و تشکیل اسپیندل دژنره منجر به تولید چند اسپور ناهموار شد

4. In telophase a cell-plate appears in a phragmoplastand then a cell wall is formed to separate the generative and vegetative cells.
[ترجمه ترگمان]در telophase یک صفحه سلول در a ظاهر می شود، سپس یک دیواره سلولی برای جدا کردن سلول های سازنده و نباتی تشکیل می شود
[ترجمه گوگل]در تلئوفاز یک سلول سلولی در یک فراگومپلست به نظر می رسد و سپس یک دیواره سلولی برای جدا سازی سلول های مولد و رویشی ایجاد می شود

5. Confucius: lived in the period of telophase Chunqiu, is the great thinker, educator and politician in our country.
[ترجمه ترگمان]کنفسیوس: در دوره of Chunqiu زندگی می کند، متفکر بزرگ، مربی و سیاست مدار در کشور ما
[ترجمه گوگل]کنفوسیوس در دوره تلو فاز Chunqiu زندگی می کرد، متفکر، آموزگار و سیاستمدار بزرگ در کشور ما است

6. In telophase the cell was divided into two secondary spermatocytes.
[ترجمه ترگمان]در telophase سلول به دو بخش فرعی تقسیم شد
[ترجمه گوگل]در تلوفاز سلول به دو اسپرماتوسیت ثانویه تقسیم شد

7. Telophase is roughly the reverse of prophase.
[ترجمه ترگمان]Telophase تقریبا معکوس of است
[ترجمه گوگل]تلئوفاز تقریبا معکوس پروپوزال است

8. This image shows Telophase HeLa (cancer) cells expressing Aurora B-EGFP (green).
[ترجمه ترگمان]این تصویر سلول های HeLa (سرطان)را نشان می دهد که اورورا B - EGFP (سبز)را بیان می کند
[ترجمه گوگل]این تصویر نشان می دهد سلول های Teliophase HeLa (سرطان) بیان کننده Aurora B-EGFP (سبز)

9. Method:32 patients with telophase of uraemia were applied to HF, their electronencephalograth(EEG) were tested before HF and six months after HF.
[ترجمه ترگمان]روش: ۳۲ بیمار با telophase از uraemia برای HF و electronencephalograth (EEG)قبل از HF و شش ماه بعد از HF مورد آزمایش قرار گرفتند
[ترجمه گوگل]در این روش، 32 بیمار مبتلا به تروافاز اوره به HF اعمال شدند، الکتروننسپالوگرات (EEG) آنها قبل از HF و شش ماه بعد از HF مورد آزمایش قرار گرفت

10. In America, DN is the first cause in telophase renal failure.
[ترجمه ترگمان]در آمریکا، دی ان اولین علت در نارسایی کلیه است
[ترجمه گوگل]در آمریکا، DN اولین علت نارسایی کلیه تلئوفاز است

11. There were micronucleus at telophase in another pollen mother cells.
[ترجمه ترگمان]There در telophase در سلول های مادر گرده دیگری وجود داشت
[ترجمه گوگل]سلول های مولکولی دیگری در تلئوفاز وجود دارد

12. Telophase IDuring telophase I, the chromosomes arrive at separate poles and decondense.
[ترجمه ترگمان]Telophase IDuring telophase I، کروموزوم ها به poles جداگانه و decondense می رسند
[ترجمه گوگل]کروموزوم های Telophase IDuring telophase I به قطب های جداگانه و decondense می رسند

13. During telophase nuclear envelopes begin to form around each set of chromosomes, and division of the cytoplasm takes place.
[ترجمه ترگمان]در طول telophase envelopes هسته ای شروع به تشکیل در اطراف هر مجموعه از کروموزوم ها می شود و تقسیم سیتوپلاسم اتفاق می افتد
[ترجمه گوگل]در طول بسته های هسته ای تل آواست، در اطراف هر مجموعه ای از کروموزوم ها تشکیل می شود، و تقسیم سیتوپلاسم اتفاق می افتد

14. Objective:To observe the clinical curative effect of hemofiltration(HF) on patients with neuropsychic symptoms in telophase of uraemia.
[ترجمه ترگمان]هدف: مشاهده اثر درمان بالینی of (HF)روی بیماران مبتلا به علایم neuropsychic در telophase of uraemia
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی تأثیر درمان بالینی هموفیلتراسیون (HF) در بیماران مبتلا به علائم عصبی-روحی در تلئوفاز اوره خون

پیشنهاد کاربران

telophase ( زیست‏شناسی )
واژه مصوب: واپسین‏چهر
تعریف: مرحله‏ای از تقسیم یاخته‏ای که در آن فام تن های جداشده از یکدیگر در دو قطب یاخته گِرد هم می‏آیند و دور هر گروه غشای هسته تشکیل می‏شود


کلمات دیگر: