کلمه جو
صفحه اصلی

riveter


پرچ کننده

انگلیسی به فارسی

پرچ کننده


riveter


انگلیسی به انگلیسی

• person or machine that rivets, person or machine that fastens objects together using rivets

جملات نمونه

1. The riveter riveted the metal sheets to the ship's bottom.
[ترجمه ترگمان]The ورقه های فلزی را به کف کشتی دوخته بودند
[ترجمه گوگل]ریوeter ورق های فلزی را به سمت پایین کشتی متصل می کند

2. "Rosie the Riveter" was a clarion call for women to aid the war effort by entering the workforce, while the men in their communities went to fight the war abroad.
[ترجمه ترگمان]\"رزی riveter\" در clarion برای زنان برای کمک به تلاش های جنگ با ورود به نیروی کار بود، در حالی که مردان در جوامع خود برای مبارزه با جنگ در خارج از کشور می رفتند
[ترجمه گوگل]'Rosie the Riveter' خواستن زنان برای کمک به تلاش های جنگ با ورود به نیروی کار بود، در حالی که مردان در جوامع خود برای مبارزه با جنگ در خارج از کشور رفتند

3. Builder, erector, riveter, rigger, concrete worker, engine-driver, repair worker.
[ترجمه ترگمان]سازنده، erector، riveter، rigger، کارگر بتن، راننده موتور، کارگر تعمیر
[ترجمه گوگل]ساز، erector، riveter، rigger، کارگر بتن، موتور راننده، تعمیر کارگر

4. The mechanism of noise production by riveter is analysed and the mechanical model of vibration isolation system is founded.
[ترجمه ترگمان]مکانیزم تولید صدا توسط riveter تحلیل می شود و مدل مکانیکی سیستم جداسازی لرزش پایه ریزی شده است
[ترجمه گوگل]مکانیزم تولید سر و صدا توسط رکتوم تجزیه و تحلیل می شود و مدل مکانیکی سیستم جداسازی ارتعاش ایجاد می شود

5. The experiment indicated that the new electromagnetic riveter recoil's force remarkably reduces and the output rivet force also has obviously increased.
[ترجمه ترگمان]آزمایش نشان داد که نیروی کشش مغناطیسی جدید به طور قابل توجهی کاهش می یابد و نیروی rivet خروجی نیز به طور قابل توجهی افزایش یافته است
[ترجمه گوگل]آزمایش نشان داد که نیروی عقب الکترومغناطیسی جدید به طور قابل توجهی کاهش می یابد و نیروی ناخالص تولید نیز به وضوح افزایش می یابد

6. Tile cutter, hand riveter, mitre saw and related products.
[ترجمه ترگمان]کاشی cutter، riveter دستی، تاج اسقفی و محصولات مرتبط
[ترجمه گوگل]کاشی برش، رکتیوس دستی، اره میتر و محصولات مرتبط

7. Rosie the Riveter came to represent American women who worked in factories during World War II. This government poster was designed to get women involved in the war effort.
[ترجمه ترگمان]رزی the به نمایندگی از زنان آمریکایی آمد که در زمان جنگ جهانی دوم در کارخانه ها کار می کردند این پوستر دولتی برای به دست آوردن زنان دخیل در تلاش جنگ طراحی شده بود
[ترجمه گوگل]Rosie the Riveter به نمایندگی از زنان آمریکایی که در کارخانجات در جنگ جهانی دوم مشغول به کار بودند، آمد این پوستر دولت برای جذب زنان به تلاش های جنگی طراحی شده است

8. STEVE EMBER: In addition to "Rosie the Riveter, " there were songs like "Praise the Lord and Pass the Ammunition.
[ترجمه ترگمان]استیو ember: علاوه بر \"رزی the riveter\"، \"ترانه ای مانند\" ستایش خداوند و پاس دادن مهمات \" وجود داشت
[ترجمه گوگل]STEVE EMBER علاوه بر 'Rosie Riveter'، آهنگ هایی مانند 'ستایش خداوند و پاسداری مهمات' وجود دارد

9. The vibration isolation characteristic of the HandHeld electromagnetic riveter is analyzed and the vibration isolation system is established to suit the application environment.
[ترجمه ترگمان]مشخصه انزوای ارتعاشات of الکترومغناطیس آنالیز شده و سیستم جداگانه ارتعاش برای سازگاری با محیط برنامه ایجاد شده است
[ترجمه گوگل]ویژگی جداسازی ارتعاش در رگولاتور الکترومغناطیسی HandHeld مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است و سیستم جداسازی ارتعاش برای مطابقت با محیط برنامه کاربردی ایجاد شده است

10. The problems of existing electromagnetic riveter discharge coil are pointed out.
[ترجمه ترگمان]مسایل مربوط به سیم پیچ discharge الکترومغناطیس موجود به آن اشاره شده است
[ترجمه گوگل]مشکلات مربوط به سیم پیچ تخلیه رکتوم الکترومغناطیسی ذکر شده است

11. The experiment proved that the recoil force of the electromagnetic riveter has reduced greatly.
[ترجمه ترگمان]آزمایش ثابت کرد که نیروی recoil of های الکترومغناطیسی به میزان زیادی کاهش یافته است
[ترجمه گوگل]این آزمایش ثابت کرد که نیروی خروجی رگولاتور الکترومغناطیسی تا حد زیادی کاهش یافته است

12. Feminism and the feminist movement comes from these opportunities – it's Rosie the Riveter who inspired the opportunities that came to postwar women.
[ترجمه ترگمان]فمینیسم و نهضت فمینیستی از این فرصت ها سرچشمه می گیرند - این رزی است که الهام بخش فرصت هایی است که به زنان پس از جنگ راه یافته اند
[ترجمه گوگل]فمینیسم و ​​جنبش فمینیستی از این فرصت ها به دست می آید - این رویزی Riveter است که الهام بخش فرصت هایی که به زنان پس از جنگ شد

13. Experiments show that the vibration and noise level of new riveter are decreased obviously.
[ترجمه ترگمان]آزمایش ها نشان می دهد که سطح صدا و نویز of جدید به طور مشخص کاهش یافته است
[ترجمه گوگل]آزمایشات نشان می دهد که سطح لرزش و نویز رکتوم جدید به طور واضح کاهش می یابد


کلمات دیگر: