کلمه جو
صفحه اصلی

pleadingly


مدافعانه، دادخواهانه، ازروی دفاع یادادخواهی، شفاعت خواهانه، معترضانه

انگلیسی به فارسی

از روی تمنا


مستحکم


انگلیسی به انگلیسی

• in the manner of begging, in the manner of appealing

جملات نمونه

1. 'Can I come too?' she said, pleadingly.
[ترجمه ترگمان]منم میتونم بیام؟ با التماس و التماس گفت:
[ترجمه گوگل]'من هم می توانم بیاورم؟' او گفت، مستحق

2. Kathleen looked at him pleadingly.
[ترجمه ترگمان]کاتلین با التماس به او نگاه کرد
[ترجمه گوگل]کتلین به او دل انگیز نگاه کرد

3. Kathleen lifted her head and met Jack's eyes pleadingly.
[ترجمه ترگمان]کاتلین سرش را بلند کرد و با التماس به چشمان جک نگاه کرد
[ترجمه گوگل]کتلین سرش را بلند کرد و چشمهای جک را به صورت دلتنگی دید

4. He looked pleadingly at her.
[ترجمه ترگمان]با التماس به او نگاه کرد
[ترجمه گوگل]او به او دلسوزانه نگاه کرد

5. He looked at me pleadingly.
[ترجمه ترگمان]با التماس و التماس به من نگاه کرد
[ترجمه گوگل]او به من احترام گذاشت

6. Surely, comrades, ' cried Squealer almost pleadingly, skipping from side to side and whisking his tail, 'surely there is no one among you who wants to see Jones come back?'
[ترجمه ترگمان]اسکویی لر در حالی که دمش را تکان می داد و دمش را تکان می داد، با صدای بلند گفت: رفقا، مسلما کسی میان شما نیست که بخواهد دوباره جونز را ببیند؟
[ترجمه گوگل]مطمئنا، رفقا، 'تقریبا مستحکم گریه سرخی، از طرف به طرف و از بین بردن دم او' مطمئنا هیچ کس در میان شما نیست که می خواهد جونز را ببیند؟ '

7. She spoke rapidly and pleadingly, looked entreatingly into his face.
[ترجمه ترگمان]به سرعت و با التماس و التماس و التماس به صورتش نگاه کرد
[ترجمه گوگل]او به سرعت و دلسوزانه صحبت کرد و به صورتش نگاه کرد

8. The little man looked up, pleadingly.
[ترجمه ترگمان]مرد کوچک اندام با التماس و التماس سر بلند کرد
[ترجمه گوگل]مرد کوچولو نگاه کرد و گفت:

9. " Becky " -- pleadingly. " Becky, won't you say something? "
[ترجمه ترگمان]\"بکی\" - با التماس: \"بکی، چیزی نمی گویی؟\"
[ترجمه گوگل]'بکی' - مستحکم 'بکی، نمی خوای چیزی بگی؟ '

10. While she looked at him pleadingly, he drove on in a dreadful silence.
[ترجمه ترگمان]همچنان که با التماس و التماس به او نگاه می کرد، در سکوتی هولناک پیش می رفت
[ترجمه گوگل]در حالی که او به او دل انگیز نگاه کرد، او در سکوت غم انگیز سوار شد

11. A student comes to a young professors office hours . Sheglancesdown the kneels pleadingly.
[ترجمه ترگمان]یک دانشجو چند ساعت به نزد استادان جوان می آید در حالی که التماس کنان در کنارم زانو می زند
[ترجمه گوگل]دانش آموز به یک ساعت استادان جوان می آید شلگنس زدگی به زانوها می بخشد

پیشنهاد کاربران

ملتمسانه، با خواهش و تمنا، با عجز و لابه


کلمات دیگر: