کلمه جو
صفحه اصلی

empirically


ازروی ازمایش وکار، ازراه مشاهده، بطورغیرعلمی، ازروی زبان بازی

انگلیسی به فارسی

تجربی


انگلیسی به انگلیسی

• in a manner based on observation or experience

دیکشنری تخصصی

[نساجی] تجربی

جملات نمونه

1. Such claims need to be tested empirically.
[ترجمه ترگمان]چنین ادعاهایی باید به طور تجربی آزمایش شوند
[ترجمه گوگل]چنین ادعایی باید تجربی تست شود

2. They approached this part of their task empirically.
[ترجمه ترگمان]آن ها به این بخش از کار آن ها به صورت تجربی نزدیک شدند
[ترجمه گوگل]آنها به طور تجربی از این قسمت از کار خود نزدیک شدند

3. What are the empirically testable implications of our model?
[ترجمه ترگمان]نتایج قابل آزمایش تجربی مدل ما کدامند؟
[ترجمه گوگل]پیامدهای آزمایشگاهی قابل آزمون از مدل ما چیست؟

4. The assumption is groundless both theoretically and empirically.
[ترجمه ترگمان]این فرض هم از لحاظ نظری و هم تجربی بی اساس است
[ترجمه گوگل]این فرض از لحاظ نظری و تجربی بی اساس است

5. Empirically, the advance of the Labour Party was very uneven.
[ترجمه ترگمان]پیش از این، پیشرفت حزب کارگر بسیار نامنظم بود
[ترجمه گوگل]به لحاظ تجربی، پیشرفت حزب کارگر بسیار ناهموار بود

6. Theoretically and empirically this emphasis is misplaced.
[ترجمه ترگمان]از لحاظ نظری و تجربی این تاکید نابجا است
[ترجمه گوگل]از لحاظ تئوری و تجربی این تأکید بی فایده است

7. This effect is well established empirically and is dealt with by all modern versions of the standard associative model.
[ترجمه ترگمان]این اثر به خوبی پایه ریزی شده است و با همه نسخه های مدرن مدل تداعیگر به کار می رود
[ترجمه گوگل]این اثر به طور تجربی و به صورت تجربی در تمامی نسخه های مدرن مدل استاندارد اجتماعی مطرح شده است

8. Empirically derived combinations of chemotherapeutic drugs have given disappointing results.
[ترجمه ترگمان]ترکیبات مشتق شده از مواد chemotherapeutic نتایج ناامید کننده ای به همراه داشته است
[ترجمه گوگل]ترکیبی از داروهای شیمی درمانی به دست آمده از نتایج به دست آمده ناامید کننده است

9. Empirically, wages and rates of return on capital do not equalize in even rather long periods of time.
[ترجمه ترگمان]دستمزدها، دستمزدها و نرخ های بازدهی سرمایه حتی در مدت زمان نسبتا طولانی، یک سان نیستند
[ترجمه گوگل]به لحاظ تجربی، دستمزد و نرخ بازدهی سرمایه حتی در مقایسه با زمانهای طولانی برابر نیستند

10. Thus a practicing and craft sociologist is either empirically grounding sociological ideas or constructing them in some speculative process.
[ترجمه ترگمان]بنابراین یک جامعه شناس عمل و هنر، یا به لحاظ تجربی، نظریات جامعه شناختی را پایه ریزی می کند یا آن ها را در یک فرآیند speculative می سازد
[ترجمه گوگل]بنابراین یک جامعه شناس تمرین و هنرپیشه یا به لحاظ تجربی، ایده های جامعه شناختی را پایه گذاری می کند یا آنها را در برخی از فرایندهای احتمالی ایجاد می کند

11. An experiment is designed to empirically evaluate CKCMA's multiagent knowledge classification technique.
[ترجمه ترگمان]یک آزمایش برای ارزیابی تجربی تکنیک طبقه بندی دانش multiagent CKCMA طراحی شده است
[ترجمه گوگل]یک آزمایش به منظور تجربی ارزیابی روش چند منظوره دانش CKCMA طراحی شده است

12. This paper empirically studies the stock price effect of restricted share's circulation by using the event study.
[ترجمه ترگمان]این مقاله به طور تجربی اثر قیمت سهام محدود گردش سهام محدود را با استفاده از مطالعه موردی بررسی می کند
[ترجمه گوگل]این مقاله به صورت تجربی، با استفاده از مطالعه رویداد، اثر قیمت سهام گردش سهام محدود را بررسی می کند

13. Empirically, the answer seems to be: a lot.
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که پاسخ این است: بسیار
[ترجمه گوگل]به لحاظ تجربی، پاسخ به نظر می رسد: خیلی

14. This paper empirically analyzed the effect of the cash dividend and stock dividend on stock price through Cumulative Abnormal Return (CAR) method.
[ترجمه ترگمان]این مقاله به طور تجربی اثر سود سهام نقدی و سود سهام سهام بر قیمت سهام را از طریق روش بازگشت غیر عادی (CAR)تحلیل می کند
[ترجمه گوگل]در این مقاله تجربی، اثر سود سهام نقدی و سهام سود سهام بر قیمت سهام از طریق روش غیر انتگرال تجمعی (CAR) تجزیه و تحلیل شد

پیشنهاد کاربران

به لحاظ تجربی


کلمات دیگر: