کلمه جو
صفحه اصلی

chintz


معنی : چیت گلدار
معانی دیگر : (پارچه) چیت

انگلیسی به فارسی

چیت گلدار


چینی، چیت گلدار


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a printed cotton material, usu. shiny and brightly colored and used for curtains.

• colorful cotton fabric that is often glazed
chintz is a cotton fabric with bright patterns on it.

دیکشنری تخصصی

[نساجی] چیت - پارچه ساده ظریف و نرم پنبه ای چاپ شده

مترادف و متضاد

چیت گلدار (اسم)
chintz

جملات نمونه

1. chintz with a beautiful glaze
پارچه ی چیت که به طور دلپسندی براق است

2. The curtains were of dark chintz patterned with medallions.
[ترجمه ترگمان]پرده ها، از چیت گل دار بودند
[ترجمه گوگل]پردهها با رنگ مداد رنگی تیره رنگ شده بودند

3. She sat in the floral chintz chair next to his and drank her juice.
[ترجمه ترگمان]او روی یک صندلی گلی که کنار او نشسته بود نشست و آب او را نوشید
[ترجمه گوگل]او در صندلی چینی گل نشسته در کنار او و آب خود را نوشید

4. In fact, it seems that this chintz was the product of a relationship rather than a society.
[ترجمه ترگمان]در حقیقت، به نظر می رسد که این chintz محصول یک رابطه بیش از یک جامعه است
[ترجمه گوگل]در واقع، به نظر می رسد که این چیتز محصول ارتباط است نه یک جامعه

5. Baudelaire curled up on the chintz sofa and looked doleful.
[ترجمه ترگمان]baudelaire روی نیمکت راحتی مچاله شده بود و غمگین به نظر می رسید
[ترجمه گوگل]بودلیر روی مبل مبل چسبیده بود و به نظر میرسید

6. A floral chintz fabric is used at the windows and for the upholstered seat and valance under the white bed linen.
[ترجمه ترگمان]پارچه چیت گل دار در پنجره ها و روی صندلی راحتی و زیر روپوش سفید تخت خواب به کار می رود
[ترجمه گوگل]یک پارچه گل چینی در پنجره ها و برای صندلی یقه دار و بالانس زیر لباس تخت استفاده می شود

7. The man sitting on the chintz sofa rose awkwardly to his feet.
[ترجمه ترگمان]مردی که روی مبل راحتی نشسته بود ناشیانه از جا برخاست
[ترجمه گوگل]مردی که روی صندلی چسبیده نشسته بود بی سر و صدا به پایش ایستاد

8. With this she picked up a large chintz pillow and struck me.
[ترجمه ترگمان]با این حرف یک بالش بزرگ از چیت گل دار برداشت و به من زد
[ترجمه گوگل]با این او یک بالش چینی بزرگ برداشت و به من حمله کرد

9. Beneath that chintz housecoat beats a heart of pure evil.
[ترجمه ترگمان]زیر آن لباس چیت گل دار، قلب یک شیطان خالص را می زند
[ترجمه گوگل]در زیر آن قفسه سینه قلب شیطانی خالص را می شکند

10. The most popular fabric of the time was chintz. This was a fabric patterned with fruit or flowers on a light background and with a glazed finish.
[ترجمه ترگمان]most پارچه آن زمان چیت chintz بود این یک پارچه بود که با میوه یا گل بر روی یک پس زمینه روشن و با روکش لعاب دار ساخته شده بود
[ترجمه گوگل]محبوب ترین پارچه آن زمان بود این پارچه پارچه ای با میوه یا گل در یک پس زمینه نور و با یک جلد لعابی بود

11. The comfortable chairs and sofa are covered in a shiny white chintz with purple thistle motifs.
[ترجمه ترگمان]صندلی های راحتی و مبل راحتی که روی مبل سفید و براق و سفید رنگ قرار دارند، پوشیده شده اند
[ترجمه گوگل]صندلی ها و مبل راحت در یک براق سفید براق و با انگشت های خاردار بنفش پوشیده شده اند

12. The waiters are still standing attentively amongst the mahogany and chintz.
[ترجمه ترگمان]پیشخدمت ها هنوز با دقت در میان چوب ماهون و چیت chintz ایستاده بودند
[ترجمه گوگل]پیشخدمت ها هنوز هم در میان ماهرۀ چوب و چینی ایستاده اند

13. Apart from the bed, the only other piece of furniture in the room was a chaiselongue upholstered in red-tinged chintz.
[ترجمه ترگمان]به غیر از تخت، تنها یک مبل دیگر که در اتاق بود، روکش پارچه ای بود که از چیت سرخی پوشیده شده بود
[ترجمه گوگل]جدا از تخت، تنها بخش دیگری از مبلمان در اتاق، یک پارچه چینی بود که در رنگ قرمز رنگ شده بود

14. So many hotels resemble each other, with fashionable limed wood furniture, chintz fabrics and marble bathrooms.
[ترجمه ترگمان]بنابراین بسیاری از هتل ها به یکدیگر شبیه هستند، با مبلمان چوب limed شیک، پارچه چیت و حمام های مرمرین
[ترجمه گوگل]هتل های بسیار مشابه یکدستی هستند، با مبلمان مد چوب چوب چوب، پارچه های چینی و حمام های سنگ مرمر


کلمات دیگر: