کلمه جو
صفحه اصلی

expansible


گسترش پذیر، کش امدنی، انبساط پذیر

انگلیسی به فارسی

گسترش‌پذیر، کش‌آمدنی، انبساط‌پذیر


گستردگی، گسترش پذیر، کش امدنی، انبساط پذیر


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
مشتقات: expansibility (n.)
• : تعریف: capable of expanding or being expanded.

- expansible plastic
[ترجمه ترگمان] پلاستیک expansible
[ترجمه گوگل] پلاستیک گسترده

• extendable; stretchable, elastic

دیکشنری تخصصی

[نساجی] قابل انبساط

جملات نمونه

1. The effect of acidated expansible graphite on flux and its mechanism were discussed.
[ترجمه ترگمان]تاثیر of expansible بر روی شار و مکانیزم آن مورد بحث قرار گرفت
[ترجمه گوگل]اثر گرافیت گسترده اسیدی بر روی شار و مکانیسم آن مورد بحث قرار گرفت

2. Expansible type temperature controller for electric heating appliance, such as water heater, washer, electric oven, fryer, boileretc.
[ترجمه ترگمان]برای وسایل گرمایش الکتریکی از جمله گرم کن، واشر، اجاق گاز الکتریکی، fryer، boileretc استفاده کنید
[ترجمه گوگل]کنترل دمای نوع Expansible برای دستگاه های گرمایش الکتریکی، مانند بخاری آب، واشر، کوره الکتریکی، فریزر، دیگ بخار

3. The object oriented program model is very expansible.
[ترجمه ترگمان]مدل برنامه هدف گرا بسیار ساده است
[ترجمه گوگل]مدل برنامه شی گرا بسیار گسترده است

4. Adopting hierarchy and tree structure, the model is expansible.
[ترجمه ترگمان]با استفاده از سلسله مراتب ساختار و ساختار درختی، مدل expansible است
[ترجمه گوگل]اتخاذ سلسله مراتب و ساختار درختی، مدل گسترده ای است

5. However, applying expansible fire - retardant coating to steel structure is an effective way to protect it.
[ترجمه ترگمان]با این حال استفاده از پوشش آتش مقاوم در برابر آتش برای سازه فولادی یک روش موثر برای حفاظت از آن است
[ترجمه گوگل]با این حال، استفاده از پوشش گسترده ضد آتش به ساختار فولاد یک راه موثر برای محافظت از آن است

6. It'states operating technique of Authorware, expansible structure of hypertext and realization of guidance.
[ترجمه ترگمان]این روش، روش عملیاتی Authorware، ساختار expansible قابل مرور و تحقق هدایت را بیان می کند
[ترجمه گوگل]It'states روش عمل Authorware، ساختار گسترده ای از ابرمتن و تحقق هدایت است

7. It is indicated that this method has high resolution ratio, rapid dynamic response and multiple expansible parameters of evaluation.
[ترجمه ترگمان]همچنین نشان داده می شود که این روش دارای نسبت وضوح بالا، پاسخ دینامیکی سریع و پارامترهای multiple متعدد ارزیابی است
[ترجمه گوگل]نشان داده شده است که این روش دارای نسبت وضوح بالا، پاسخ دینامیکی سریع و پارامترهای مختلف گسترش پذیری ارزیابی است

8. Two combinable nucleus sentences can be joined to make a expansible sentence.
[ترجمه ترگمان]دو جمله هسته combinable می توانند به منظور ایجاد یک جمله expansible به هم متصل شوند
[ترجمه گوگل]دو اصطلاح هسته ترکیبی را می توان به یک جمله تقسیم کرد

9. Two combinable nucleus sentences can be joined to make a expansible sentence. Such expansion in natural language has its own Characteristics:twofold, threefold or even multifold.
[ترجمه ترگمان]دو جمله هسته combinable می توانند به منظور ایجاد یک جمله expansible به هم متصل شوند چنین توسعه ای در زبان طبیعی ویژگی های خاص خود را دارد: دوگانه، سه جانبه یا حتی multifold
[ترجمه گوگل]دو اصطلاح هسته ترکیبی را می توان به یک جمله تقسیم کرد چنین گسترشی در زبان طبیعی ویژگیهای خاص خود را دارد: دوگانه، سه گانه یا حتی چندگانه

10. Since these templates use XML as its description language system is general, usable and expansible.
[ترجمه ترگمان]از آنجا که این قالب ها از XML استفاده می کنند چون سیستم زبانی توصیف آن عمومی، قابل استفاده و قابل استفاده است
[ترجمه گوگل]از آنجا که این قالب ها از XML به عنوان سیستم زبان توصیفی استفاده می کنند، به طور کلی، قابل استفاده و قابل گسترش است

11. The utility model provides a saccule expanding tube for treating compression fractures of vertebral bodies, which mainly comprises an expansible elastic saccule and an inner tube.
[ترجمه ترگمان]مدل سودمندی یک لوله رو به گسترش saccule برای درمان شکستگی های فشرده بدن فراهم می کند که عمدتا شامل یک لوله الاستیک expansible و یک لوله داخلی است
[ترجمه گوگل]مدل ابزار، یک لوله پلاستیکی ساکول را برای درمان شکستگی های فشرده شده بدن های مهره فراهم می کند که عمدتا شامل یک ساکول الاستیک گسترده و یک لوله داخلی است

12. Intel's Internet Exchange Architecture is a sophisticated basic module family for hardware and software development. It is highly effective, highly flexible and highly expansible.
[ترجمه ترگمان]معماری تبادل اینترنتی اینتل یک خانواده ماژول پایه ای پیچیده برای توسعه سخت افزار و نرم افزار است آن بسیار موثر، بسیار انعطاف پذیر و بسیار انعطاف پذیر است
[ترجمه گوگل]معماری تبادل اینترنتی اینتل یک خانواده ماژول پایه پیشرفته برای توسعه سخت افزار و نرم افزار است این بسیار موثر، بسیار انعطاف پذیر و بسیار گسترده است

13. The result indicates that the economic development of Jiangsu province exists visible grads and economic gap of three regions assumes remarkable expansible trend.
[ترجمه ترگمان]نتیجه نشان می دهد که توسعه اقتصادی استان Jiangsu مشهود است و شکاف اقتصادی سه منطقه گرایش قابل توجهی را در بر دارد
[ترجمه گوگل]نتیجه نشان می دهد که توسعه اقتصادی استان جیانگسو درجه بندی قابل ملاحظه ای را نشان می دهد و شکاف اقتصادی سه منطقه، روند قابل توجهی قابل توجهی را دربر می گیرد

14. The low - temperature glass is characterized by softening temperature, liner expansible coefficient and chemical stability.
[ترجمه ترگمان]شیشه دما پایین با تعدیل دما، ضریب expansible liner و ثبات شیمیایی مشخص می شود
[ترجمه گوگل]شیشه های کم دما دارای درجه حرارت نرم کننده، ضریب انعطاف پذیری و پایداری شیمیایی می باشد


کلمات دیگر: