افشای، در معرض گذاشتن، افشاء کردن، نمایش دادن، بیپناه گذاشتن، بی حفاظ گذاردن، ظاهر ساختن
exposing
انگلیسی به فارسی
دیکشنری تخصصی
[نساجی] قرار دادن در معرض نور - نور دهی - نور دادن
پیشنهاد کاربران
نمایان
پرتو دهی
قرار دادن در معرض چیزى
ترویج _بسط دادن _گسترش
نمایان سازی، آشکارسازی، افشاسازی، افشاگری، عیان سازی، برهنه سازی، رسواسازی، پرده دری، برملاسازی، علنی سازی
کلمات دیگر: