1. a den of iniquity
لانه ی شرارت
2. a den of tigers and lions
کنام پلنگان و شیران
3. the rabbit creeps into its den
خرگوش به لانه ی خود می خزد.
4. after lunch she goes to her den and studies or relaxes
بعد از نهار به اتاق دنج خود می رود و مطالعه یا استراحت می کند.
5. soon the house was turned into a den of thieves
دیری نپایید که آن خانه به لانه دزدان تبدیل گشت.
6. Beard the lion in his den.
[ترجمه ترگمان] سر شیر رو به محل his نبر
[ترجمه گوگل]ریش شیر در دنجش
7. If you don’t enter a tiger’s den, you can’t get his cubs.
[ترجمه ترگمان]اگر وارد لانه یک ببر نشی، نمی تونی بچه هاش رو بگیری
[ترجمه گوگل]اگر شما یک ببر را وارد نکنید، می توانید توله های او را دریافت نکنید
8. There is a big fox den on the back hill.
[ترجمه ترگمان]یه لانه روباه گنده روی تپه پشتی هست
[ترجمه گوگل]یک تپه روباه بزرگ در تپه عقب وجود دارد
9. The snakes den up during the winter.
[ترجمه ترگمان]مار در طول زمستان لانه می کند
[ترجمه گوگل]مار ها در طول زمستان رد می شوند
10. He thought of New York as a den of iniquity.
[ترجمه ترگمان]به نیویورک به عنوان کنام شرارت در نظر گرفته بود
[ترجمه گوگل]او از نیویورک به عنوان یک جرم گناه فکر کرد
11. Tom bearded the lion in its den.
[ترجمه ترگمان]تام شیر را در لانه خود داشت
[ترجمه گوگل]تام در حال غسل کردن شیر است
12. Den left the next day, needing to make a clean break .
[ترجمه ترگمان]سپس روز بعد رفت، احتیاج به استراحت داشت
[ترجمه گوگل]دون روز بعد را ترک کرد، نیاز به یک استراحت تمیز داشت
13. They made themselves a den in the woods.
[ترجمه ترگمان]خودشان را در جنگل لانه کرده بودند
[ترجمه گوگل]آنها خود را در جنگل ها می گذرانند
14. The kids are watching television in the den.
[ترجمه ترگمان]بچه ها در لانه تلویزیون تماشا می کنند
[ترجمه گوگل]بچه ها در حال تماشای تلویزیون هستند
15. The old woman wanted to den up.
[ترجمه ترگمان]پیرزن می خواست به کنام خود برود
[ترجمه گوگل]زن قدیم خواستار انصراف بود
16. Den had dug a deep hole in the centre of the garden.
[ترجمه ترگمان]سپس سوراخی در وسط باغ ایجاد کرده بود
[ترجمه گوگل]جورج سوراخ عمیق را در مرکز باغ حفر کرده بود
17. Her mother was convinced that London was a den of iniquity.
[ترجمه ترگمان]مادرش قانع شده بود که لندن کنام شرارت است
[ترجمه گوگل]مادرش متقاعد شده بود که لندن دروغ گناه بود
18. Father retreated to his den.
[ترجمه ترگمان]پدر به کنام خود پناه برد
[ترجمه گوگل]پدر عقب نشینی کرد